بازیهای نقشآفرینی رومیزی موفق نشدند بهطور گسترده در فرهنگ ایران جا بیفتند، ولی میراث آنها، یعنی بازیهای ویدئویی نقشآفرینی این عدم محبوبیت را جبران کردند و امروزه بازیهای نقشآفرینی، چه غربی و چه ژاپنی، طرفداران بسیار زیادی در کشورمان دارند. شاید باورش سخت شود، ولی همهی این بازیها بهطور مستقیم یا غیرمستقیم یک ریشهی یکسان دارند و آن ریشه بازی نقشآفرینی رومیزی سیاهچالهها و اژدهایان (Dungeons & Dragons) است که در سال ۱۹۷۴ به بازار عرضه شد و از آن موقع تاکنون چهرهی صنعت بازی را برای همیشه تغییر داد. بازیهایی مثل دروازهی بالدور (Baldur’s Gate)، پلیناسکیپ تورمنت (Planescape Torment)، شبهای نوروینتر (Neverwinter Nights) اقتباسی مستقیم از دیانددی هستند و عناوین بسیار زیاد دیگر مثل ویچر (The Witcher) و عصر اژدها (Dragon Age) بهطور مستقیم و غیرمستقیم از بازیهای دیانددی الهام گرفتند تا مسیری متفاوت را طی کنند. در این سری مقالات قصدمان بر این است که با دنیای دیانددی بیشتر آشنا شویم، چون آشنایی با دیانددی به معنای آشنایی با بخشی بزرگ از دنیای گیم است. با ما همراه باشید.
شما و همراهانتان در شهری کوچک هستید و دارید سر قیمت چیزی با یک فروشنده چانه میزنید. ناگهان حس میکنید زمین زیر پایتان در حال لرزیدن است. هیاهوی بازار جای خود را به سکوت مطلق میدهد و موهای روی بازوهایتان بر اثر تنش موقعیت سیخ میشوند. دوباره زمین زیر پایتان میلرزد؛ این بار محکمتر. با اینکه در ابتدا فکرتان به سمت زمینلرزه میرود، ولی طولی نمیکشد که عامل لرزش زمین را در دوردست میبینید.
پیش رویتان موجودی عظیمالجثه و ویرانگر میبینید و از ترس دیدن او رنگ صورتتان مثل گچ سفید میشود. این موجود بسیار باستانی است، ولی چیزی جز مرگ و نابودی نمیشناسد. سکوت حاکم بر بازار برای یک لحظهی دیگر برقرار میماند تا اینکه صدای جیغی آن را میشکند. دیگر به یقین رسیدهاید که این شهر کوچک قرار نیست به وجود خود ادامه دهد.
این موجود یک تاراسک (Tarrasque) است. تاراسک یکی از افسانهایترین هیولاهای سیاهچالهها و اژدهایان است. بازیکنان داخل و خارج بازی هردو باید از آن وحشت داشته باشند. در طی سالها تاراسک چند بار دستخوش تغییر شده است و در طی این تغییرات قابلیتهای وحشتناکش تغییر کردهاند، ولی در همه حال تاراسک یکی از ترسناکترین هیولاهایی بوده است که یک گروه ممکن است به آن برخورد کند. در این مقاله نگاهی دقیقتر به این موجودات خواهیم انداخت.
تاریخچهی انتشار تاراسک
تاراسک برای اولین بار در ویرایش دوم فرهنگ هیولاشناسی برای نخستین ویرایش ایدیانددی در سال ۱۹۸۳ معرفی شد. یکی از منابع الهام اصلی آن موجودی به همین نام در اساطیر فرانسه است.
تاراسک – به آن شکلی که معرفی شد – یکی از قویترین هیولاهای داخل بازی بود و در توصیفات مربوط به آن نیز وحشتناک بودنش مورد تاکید قرار گرفت. در صورتیکه تاراسک به جایی حمله کند، پشت سرش چیزی جز نابودی و ویرانی به جا نخواهد گذاشت؛ این موجود میتواند بهراحتی ماجراجویان را قلعوقمع کند و حتی آسیب زدن به آن هم سخت است، چه برسد به کشتنش. بیشتر موجودات صرفاً با دیدن تاراسک با وحشت فرار میکنند یا از شدت وحشت سرجا خشکشان میزند.
تاراسکها دوباره در دومین چکیدهنامهی هیولاها (Monstrous Compendium) برای ویرایش دوم ایدیانددی حضور پیدا کردند. در اینجا نیز این موجودات در بین هیولاها بیهمتا بودند.
در ویرایش سوم تاراسکها حتی از قبل نیز مخوفتر شدند. در این ویرایش نوار سلامتی تاراسک به ۸۰۰ افزایش پیدا کرد، در برابر بسیاری از حملات به او مصونیت بخشیده شد و همچنین قابلیت بازیابی سریع نوار سلامتی به او اضافه شد.
در ویرایش ۳.۵ تاراسک تقریباً بدون تغییر باقی ماند، اما در ویرایش چهارم او حتی وحتشناکتر از قبل شد. نوار سلامتی او به بیش از ۱۴۰۰ رسید و کشتن او عملاً غیرممکن شده بود. تنها راه ماجراجویان برای مقابله با تاراسک این بود که او را دوباره به خواب برگردانند.
در ویرایش پنجم تاراسک شباهت بیشتری به ویرایشهای پیشین پیدا کرد، اما شاید بتوان گفت که در نظر بعضی افراد تاراسک کمی بیش از حد ضعیف شد. نوار سلامتی آن به ۷۰۰ کاهش پیدا کرد و برای کشتن یک تاراسک هیچ شرط ویژهای در نظر گرفته نشد.
علاوهبر حضور تاراسک در منابع رسمی و فرهنگهای هیولاشناسی، در شمارهی ۳۵۹ مجلهی اژدها نیز مقالهای با عنوان «اکولوژی تاراسک» دربارهی این موجود منتشر شد. این مقاله یکی از منابع اصلی این مطلب خواهد بود.
ویژگیهای اصلی تاراسک
بیایید بحث خود را با ظاهر تاراسک شروع کنیم. یک تاراسک، در حالت ایستاده، حدود ۱۵ متر قد دارد. طول آن از بینی تا انتهای دم به ۲۱ متر میرسد. تاراسک در حالت دویدن میتواند چهاردستوپا حرکت کند، ولی بهلطف بازوهای بلندش میتواند مثل یک گوریل هم راه برود.
قسمت پشتی تاراسک از نوعی پشتلاک زرهای بسیار ضخیم، مقاوم و منعکسکننده پوشیده شده است که در برابر تقریباً هر نوع حملهای – چه جادویی، چه غیرجادویی – مصون است. در سرتاسر بدن تاراسک، تیغهایی بیرون زده است و روی سر موجود هم دو شاخ بزرگ رشد کرده است.
تاراسک میتواند با استفاده از شاخها، پنجهها، دندانهای تیز و دُم غولپیکرش چیزهای اطرافش را له کند، نابود کند و ببلعد. برای همین هیچ راه امنی برای مقابله با این موجودات وجود ندارد. تاراسک میتواند عملاً هر چیزی را – گیاه یا حیوان، مرده یا زنده، بزرگ یا کوچک، سمی یا غیرسمی – ببلعد و هضم کند.
تاراسک یک نای قابلگسترش و سه شکم بزرگ دارد که کمتر موجود یا شیئی توانایی سالم ماندن حین عبور از آنها را دارد، حتی اشیاء جادویی.
شکم اول از چند نخاع داخلی و سنگ غلتان تشکیل شده که هر شیء بزرگی را که تاراسک بلعیده باشد – حتی صخرهها، درختها و ساختمانها – به ذرات کوچکتر تقسیم میکنند. این ذرات کوچکشده وارد شکم دوم میشوند. شکم دوم عملاً پاتیلی پرشده از اسیدی تجزیهکننده است که هر چیزی را خرد و ذوب میکند. همچنین این اسید یک خاصیت ویژه دارد و آن هم از بین بردن خاصیت جادویی اشیائی است که تاراسک بلعیده است.
شکم سوم در اصل لولهای دراز و پرپیچوخم با حرارت بسیار بالاست که هر چیزی را که در برابر گذشتن از دو شکم اول دوام آورده باشد، ذوب میکند. معمولاً این چیز قویترین و نادرترین انواع فلز است. کل این پروسه فقط چند لحظه طول میکشد و تاراسک نیز انرژی بسیار زیادی را از هرچه ببلعد ذخیره میکند. این قابلیت برایش بسیار مفید است، چون نهتنها هنگام حمله و ویرانی به بار آوردن انرژی زیادی مصرف میکند، بلکه هدفش از بلعیدن این است که دوباره به حالت خواب فرو برود.
این چرخهی رایج زندگی یک تاراسک است: این موجود فقط نابودی و ویرانی به بار میآورد و هرچه را که سر راهش باشد میبلعد تا بتواند وارد حالت خواب شود تا چیزها دوباره از نو رشد کنند و ساخته شوند و او دوباره بتواند این چرخه را تکرار کند.
وقتیکه تاراسک سهم خوراکش را بخورد و آماده شود تا برای چند دهه به خواب فرو برود، از لابلای خاک و سنگ داخل زمین فرو میرود. این پروسه بنا به دلایلی برای خود زمین اخلال ایجاد نمیکند و هیچ حفره یا تونلی روی آن به جا نمیگذارد.
پس از این، تاراسک دنبال غاری زیرزمینی میگردد (که دسترسی آن به روشهای دیگر برایش ممکن نیست) و در آنجا وارد حالت خواب میشود. اگر تاراسک نتواند چنین غاری را پیدا کند، بهجایش در حالت زیست معلق، طوری که خفه نشود، زیر زمین مدفون باقی میماند.
عوامل خارجی میتوانند تاراسک را بیدار کنند، عواملی چون لرزش در زمین، تغییرات دما یا ایجاد مزاحمت از جانب موجودات دیگر. تاراسک تحریکشده بهراحتی از خواب بیدار میشود، ولی در این مقطع موجودی بسیار پیشبینیناپذیر است و ممکن است مستقیماً با عامل مزاحمت وارد درگیری شود یا با سرعت زیاد از آن فرار کند تا دوباره وارد خواب شود.
چگونگی کشتن یک تاراسک
حال سوال این است: چطور میتوان یک تاراسک را کشت؟ جواب کوتاه این است: بهسختی. ولی جزئیات مربوطه در موقعیتهای مختلف متفاوت است. در بعضی زمینهها این کار به معنای واقعی کلمه غیرممکن است، مگر اینکه بهنحوی موفق شوید تاراسک را داخل خورشید پرتاب کنید. در بعضی موقعیتهای دیگر، اگر گروهی از ماجراجویان فوقالعاده قدرتمند و مصمم دست به دست هم دهند، شاید بتوانند این موجود را بکشند.
با این حال، در بیشتر موقعیتها برای تمام کردن کار یک تاراسک باید یک سری استراتژی خاص به کار گیرید. برای کشتن این موجود باید درگیر نبردی بزرگ شد. تاراسک بیشتر حملاتی را که به او وارد شود نادیده خواهد گرفت و حتی بعضیهایشان را به سمت رقیب برخواهد گرداند.
وارد کردن یک ضربه به تاراسک بدون له شدن، جر خوردن یا بلعیده شدن به قدر کافی سخت است، ولی باید برای به پایان رساندن مبارزه تعداد زیادی از این ضربات را به آن وارد کنید.
پس از تمام شدن مبارزه سه احتمال وجود دارد: ۱. تاراسک به اعماق زمین خواهد رفت تا زخمهایش را لیس بزند. ۲. تاراسک مثل هر موجود دیگری خواهد مرد ۳. تاراسک برای مدتی در برابر ضربات مضون خواهد شد تا نوار سلامتیاش پر شود. حتی اگر تاراسک تجزیه شده باشد یا با جادوی مرگ کشته شده باشد، این بازیابی اتفاق خواهد افتاد.
در چنین موقعیتّهایی تنها راه برای جلوگیری از این بازیابی و کشتن تاراسک بهطور دائمی استفاده از یک طلسم جادویی قدرتمند از کلاس آرزو (Wish) یا معجزه (Miracle) است.
تاراسک از کجا آمده است؟
در هر حالت، مشخص است که تاراسک در راس هرم غذایی قرار دارد. سوال اینجاست که چرا این این موجود دنیا را تسخیر نکرده و آن را به بیابانی بیآبوعلف تبدیل نکرده است؟ جواب به این سوال هم متغیر است.
بسیاری از افراد بر این باورند که فقط یک تاراسک وجود دارد، ولی کسی نمیداند که چرا و چگونه این یک عدد تاراسک به وجود آمده است. برخی بر این باورند که تاراسک اسلحهای متعلق به موجودات باستانی است که در دنیا قرار داده شده تا زحمات خدایان را نابود کند. چه این بیانیه درست باشد، چه نباشد، به نظر میرسد که همیشه در آن واحد فقط یک تاراسک وجود دارد. با این حال اطلاعات دیگری مثل شرایط تولید مثل این موجود یا اتفاقی که در صورت کشته شدن یک تاراسک میافتد، معلوم نیست.
برخی بر این باورند که خاستگاه تاراسک سیارهای دوردست است و در این سیاره صدها تن تاراسک وجود دارند. ولی اگر این بیانیه صحیح باشد، این سیاره بدونشک مکانی کابوسوار خواهد بود. اساساً مردم مجبورند فقط هر چند دهه یکبار با یک تاراسک وحشی سروکله بزنند، ولی همان یکی هم کافی است.
در این سری مقالات چند موجود را معرفی کردهام که معادل حیوانات هستند و تنها دغدغهیشان زنده ماندن خود یا بچههایشان است. تاراسک هم یکی از چنین موجوداتی است، ولی در عین حال فرسنگها با نمونههای مشابه دیگر فاصله دارد. این موجود بیشتر از اینکه شبیه به یک حیوان باشد، شبیه به تجسمی از خشم طبیعت است و گنجایشی غیرقابلتصور برای ویرانی و وحشیگری دارد.
این بدین معنا نیست که این موجود پلید است، چون صرفاً بر اساس غریزهاش عمل میکند، ولی وقتی یک تاراسک از خواب برخاسته باشد، هیچ تهدید بزرگتری در دنیا پیدا نمیشود.
منبع: کانال یوتوب Exploring Series
انتشار یافته در:
عالی بود ، و همونطور که گفته شد تاراسک یه حیوان نیست بلکه یه موجود از نژاد تایتان هاست که بنوعی میشه گفت تجسم ابتدایی و نهایی موجوداته (monastry اگه اشتباه نکنم) ، و اینکه شاید جالب باشه بدونی یه بربریان لول ۲۰ که ساب کلس زیلات رو انتخاب کرده باشه میتونه یه تنه تاراسک رو شکست بده و البته یه دروید ساب کلس سیرکل اف د مون هم میتونه تو لول ۲۰ تکی اینکارو بکنه ، یه چیز دیگه هم قشنگ با خوندن این مقاله میشه فهمید چرا تو دوتا دو ، هارت اف تاراسک اینقدر اچ پی ریجن میده😂
از این اطلاعات اضافهای که توی پستهای D&D میدی خیلی استقبال میکنم. دستت درد نکنه.
🙏🙏yw