Metro 2033 book cover - مترو ۲۰۳۳ (Metro 2033)

توضیحاتی در مورد ترجمه کتاب مترو ۲۰۳۳

مشخصات کتاب:

مترو ۲۰۳۳

نوبت چاپ: اول

شابک: ۹۷۸-۶۰۰-۱۸۲-۱۲۳-۳

نویسنده: دمیتری گلوخوفسکی (Dmitry Glukhovsky)

مترجم: فربد آذسن

قیمت: ۳۲۰۰۰ تومان

قطع: رقعی

تعداد صفحات: ۷۰۴

سبک: علمی-تخیلی / پسا آخرالزمانی

خب کتاب مترو ۲۰۳۳ بالاخره چاپ شد و می‌تونید از کتابفروشی نشر کتابسرای تندیس به آدرس: تهران، خیابان ولی‌عصر، نرسیده به خیابان مطهری، شماره‌ی ۱۹۷۷ بخریدش یا با شماره ی ۸۸۹۱۳۸۷۹ و ۸۸۸۹۲۹۱۷ تماس بگیرید و سفارشش بدید. اگه تهران باشید، به احتمال زیاد همون روز با پیک براتون ارسالش می کنن (البته هزینه‌ی ارسال به عهده‌ی خودتونه). می‌دونم قیمت کتاب زیاده، ولی تنها کاری که از دست من برمیاد، اینه که تا جایی که می‌تونم، راجع به کتاب اطلاعات در اختیارتون قرار بدم تا تنها در صورتی که مطابق سلیقه‌تونه برید سراغش و به قولی خرید آگاهانه انجام بدید. این پایین یه سری سواله که به نظرم ممکنه تو ذهن هرکس که می‌خواد خرید آگاهانه انجام بده ایجاد بشه.

مترو ۲۰۳۳ چیه؟

مترو ۲۰۳۳ یه رمان پسا آخرالزمانیه که دمیتری گلوخوفسکی، یه رمان‌نویس و روزنامه‌نگار روسی وقتی ۱۸ سالش بود شروع به نوشتنش کرد و سال ۲۰۰۲ (وقتی ۲۳ سالش بود) به طور مجانی روی وبسایت شخصیش گذاشت. رمان به صورت اینترنتی اینقدر بازدیدکننده داشت که سال ۲۰۰۵ یه انتشارات معتبر به صورت کاغذی تو روسیه چاپش کرد و سال ۲۰۱۰ هم یه بازی اکشن اول شخص موفق ازش منتشر شد و همزمان با انتشار بازی ترجمه‌ی انگلیسی کتاب هم چاپ شد و بدین ترتیب اسم «مترو ۲۰۳۳» به شهرت بین‌المللی رسید. محبوبیت مترو تو اروپای شرقی و مرکزی به حدی زیاده که حتی یکی از فن‌فیکشن‌هاش (گلوخوفسکی از تمام فن‌فیکشن‌های یونیورس مترو پشتیبانی می‌کنه) به نام Piter نه تنها به صورت کاغذی چاپ شده، بلکه به آلمانی، لهستانی و اسپانیایی هم ترجمش کردن.

مترو ۲۰۳۳ راجع به چیه؟

توضیح پشت جلد یه ایده‌ی کلی راجع به پیرنگ بهتون می‌ده:

پس از وقوع یک جنگ اتمی بزرگ در سال ۲۰۱۳، زمین به ویرانی کشیده می‌شود و بازماندگان مجبور می شوند در پناهگاه‌های اتمی زیرزمینی پناه بگیرند. یکی از این پناهگاه‌ها متروی مسکو است.

۲۰ سال بعد از وقوع این جنگ، جوانی به نام آرتیوم متوجه می‌شود در دوران کودکی اشتباهی مرتکب شده که اکنون می‌تواند امنیت کل مترو را به خطر بیندازد. با کمک و راهنمایی‌های فرد مرموزی به نام «شکارچی»، آرتیوم برای جبران اشتباه خود راهی سفری مرگبار در ایستگاه‌ها و راه‌آهن متروی مسکو می‌شود و… .

ساختار کتاب چجوریه؟

مترو ۲۰۳۳ از ۲۰ فصل اسمدار تشکیل شده و هر فصل حدوداً بین ۸۰۰۰ تا ۱۲۰۰۰ کلمه‌ست. راوی سوم شخص از نوع دانای کل محدود (یعنی راوی فقط می‌دونه توی کله‌ی آرتیوم چی می‌گذره و نه شخصیت دیگه‌ای؛ البته تا جایی که یادم میاد، دو سه مورد استثنا هم داشتیم). به طور کلی روایت داستان مستقیمه و توش عناصری مثل فلش‌بک، جهش‌های زمانی طولانی، تغییر زاویه‌ی دید، تغییر پروتاگونیست و… نداریم. ضمناً دیالوگ‌ها با خط تیره مشخص شدن و نه گیومه.

محتوای کتاب دقیقاً چیه؟

خیلی خلاصه و مفید و بدون اسپویل:

۴۰% دنیاسازی و شخصیت‌پردازی (توضیح راجع به جو و ماهیت مترو و توصیف کردن ایستگاه‌ها و اتحادها و شخصیت‌ها و…)

۲۰% بحث‌ها و بیانیه‌های فلسفی و مذهبی (بیشتر بحث‌ها به ذات و طبیعت انسان، سرنوشت و ایمان مربوط می‌شن)

۲۰% پیرنگ (قسمت‌هایی که صرفاً داستانو می‌برن جلو)

۱۰% جوسازی (به نظرم قوی‌ترین جنبه‌ی کتاب)

۱۰% سکانس‌های لاوکرفتی خالص (مترو ۲۰۳۳ به طور کلی یه اثر شدیداً لاوکرفتی محسوب می‌شه و این تاثیرپذیری به طور مثال توی فصل سیزدهم کتاب کاملاً مشخصه)

حذفیات و رقیق‌سازی‌های کتاب چیان؟

غیر از موارد زیر، مطلقاً هیچی از کتاب حذف نشده یا تغییر نکرده:

– صفحه‌ی ۲۳۳: با احتیاط و در عین حال مشتاقانه، دختران وسوسه‌برانگیزی را که در ورودی چادرها ایستاده بودند و نگاهی عشوه‌گرانه به رهگذران می‌انداختند، برانداز کرد. ==> اصلش: دختران نیمه‌عریان وسوسه‌برانگیزی را که

– صفحه‌ی ۲۳۶: لیوان مخلوط تخمیرشده هم شیرین بود و به طور دلپذیری گیجش کرد. ==> اصلش: به طور دلپذیری مستش کرد.

– صفحه‌ی ۶۵۲: خیله خب! بیست فشنگ. ==> اصلش: خیله خب! بیست فشنگ؛ نیم‌ساعت.

دوتا نکته:

– کلاً هرجا تو کتاب به واژه‌ی «نوشیدنی» برخورد کردید، به احتمال زیاد منظور نوشیدنی الکلی بوده. توصیف مستی و حالت مستی هیچ‌کدوم حذف نشدن.

– توی ترجمه‌ی انگلیسی احتمالاً چندجا به یه سری F word به عنوان دشنام برخورد می‌کنید که تا جایی که من اطلاع دارم، ناشی از ترجمه‌ی اشتباه mat (اصطلاحات مبتذل روسی که معنی تحت‌الفظیشون مدنظر نیست) بودن و اصطلاحات مودبانه‌تری که توی ترجمه‌ی فارسی آورده شدن رو نمی‌شه رقیق‌سازی محسوب کرد.

ترجمه‌ی فارسی از نسخه‌ی اصل روسی ترجمه شده یا از ترجمه‌ی انگلیسی؟

از ترجمه‌ی انگلیسی

برای چاپ اثر از نویسنده‌ی کتاب اجازه گرفته شده؟

پارسال، وقتی تقریباً ۷۰ درصد کتاب ترجمه شده بود، برای خود دمیتری گلوخوفسکی ایمیل فرستادم و براش توضیح دادم قانون کپی‌رایت و صنعت نشر توی ایران چه وضعیتی داره و درخواست کردم با مدنظر قرار دادن این وضعیت یه قیمت برای خریدن حقوق چاپ کتاب پیشنهاد بده تا من به گوش ناشر برسونمش. دمیتری جواب داد که با ایجنتش یا همون نماینده یا مشاور حقوقیش مشورت می‌کنه سر یه چیزی با هم به توافق می‌رسن. سه ماه گذشت و من جوابی دریافت نکردم، برای همین یه ایمیل محض یادآوری فرستادم و پیغام بعدی از جانب نماینده‌ی دمیتری بود. ایشون توی پیغامش دقیقاً این جمله رو به کار برد (دقیقاً با همین غلط املایی که می‌بینید): «rights are fere for you, it would be 35th market!!!» من کاملاً متوجه نشدم منظور ایشون چیه، ولی یکم امیدوار شدم. گفتم شاید شرایطو درک کرده و واقعاً منظورش اینه که حقوق کتاب برای ایران مجانیه؛ به هر حال خود کتاب اصلی هم برخلاف رمان‌های جدید دیگه خیلی تحت حمایت قانون کپی‌رایت نیست، چون کل متن خود کتاب هم به طور مجانی و رسمی روی نت موجوده، ولی از طرف دیگه می‌دونستم چنین چیزی منطقی نیست و پیغام ایشون هم خیلی لحن رسمی‌ای نداشت، برای همین یه ایمیل دیگه محض ابهام‌زدایی فرستادم و ایشون در جواب گفت که ما حقوق کتابو به ناشر می‌فروشیم، نه به مترجم. حالا اینجاست که مشکل اصلی شروع می‌شه. من توی جوابی که مدنظر داشتم، گفتم منم این قیمتو برای ناشر می‌خوام و نه خودم و شرایطو یه بار دیگه برای ایشون توضیح دادم، ولی هرچی گذشت، جوابی دریافت نکردم. فکر کردم چون توی پیغام آخری خواهش کردم حقوق کتابو مجانی در اخیتارمون قرار بده ناراحت شده یا فکر کرده دارم ننه من غریبم بازی درمیارم و کلاً بی‌خیال شده، برای همین منم بی‌خیال شدم و فرایند ویرایش و چاپ و… رو در پیش گرفتیم تا این که امروز که رفتم از ایمیل عکس بگیرم تا بذارمش اینجا، دیدم پیغامم از اون موقع تا حالا (حدوداً ۹ ماه) توی حالت چرکنویس بوده و ارسال نشده. البته نمی‌دونم فرستاده شدن این پیغام چقدر می‌تونست موثر باشه چون ته دلم می‌دونستم تلاشم بی‌فایده‌ست و هر قیمتی پیشنهاد بده، با توجه به وضعیت فعلی بازار نشر نمی‌تونم ناشرو راضی به پرداختش کنم، چون دستمزد ناچیز خودم (ناچیز در مقایسه با وقت و انرژی مصرف‌شده) قراره دو سه ماه بعد از چاپ کتاب پرداخت بشه و احتمالاً به صورت چند قسط طولانی، ولی خب در هر صورت می‌تونم بگم که من تلاشمو کردم، ولی نشد. مشکل قانون کپی‌رایت تو ایران چیزی نیست که بخواد توسط تلاش‌های فردی درست بشه.

این متن تمام مکالمه‌های رد و بدل‌شده بین ماست:

لینک

آپدیت: در کمال ناامیدی تصمیم گرفتم اون پیغامو که تو حالت چرکنویس باقی مونده بود ارسال کنم. می گم در کمال ناامیدی، چون انتظار نداشتم نماینده ی دمیتری بعد از این همه وقت یادشون مونده باشه قضیه چی بوده و انتظارنداشتم پیغامم رو جواب بدن، ولی خوشبختانه روز بعد این اتفاق افتاد و تو پیغام ارسال شده با چاپ کتاب تو ایران موافقت کردن و ترجمه رو به رسمیت شناختن. طی یه سری پیغام که با جزئیاتش سرتونو درد نمیارم، قرار شد اگه فروش کتاب با توجه به استانداردهای ایران زیاد بود (مثلاً ۷۰۰۰ نسخه) مبلغی رو هم به نویسنده پرداخت کنیم و این عبارت رو هم به اول کتاب اضافه کنیم:

with friendly permission from Dmitry Glukhovsky and wwww.nibbe-wielding.com

البته منطق به ما می گه که فروش کتاب هیچ وقت به ۷۰۰۰ نسخه نمی رسه؛ در خوشبینانه ترین حالت حداقل نه تا چندین و چند سال دیگه. ولی خب حداقل خوبیش اینه که این توافق کاملاً از روی ترحم انجام نشد. و البته خود دمیتری هم خبر چاپ کتابو توی توییترش (و متعاقباً اینستاگرامش) اعلام کرد:

خبر چاپ کتاب مترو ۲۰۳۳ در توییتر دمیتری گلوخوفسکی

خبر چاپ کتاب مترو ۲۰۳۳ در اینستاگرام دمیتری گلوخوفسکی

کیفتیت ترجمه و ویرایش در چه حده؟

این پایین از پنج قسمت مختلف از کتاب دو سه تا پاراگراف به صورت تصادفی انتخاب شده و ترجمه‌ی انگلیسیش هم کنارش گذاشته شده تا خودتون قضاوت کنید. ترجمه و ویرایش کل کتاب در همین سطحه.

بخشی از ترجمه کتاب مترو ۲۰۳۳

شباهت رمان با بازی‌ای که ازش اقتباس شده چقدره؟

شباهتشون بیشتر از اون چیزی بود که فکرشو می‌کردم. اگه دقت کرده باشید، اون بالا بیشترین حجم کتاب به دنیاسازی و شخصیت‌پردازی اختصاص پیدا کرده و تا جای ممکن از این یونیورس غنی رمان تو بازی هم استفاده شده. کمونیست‌ها و نازی‌ها و هیولاهایی که تو بازی دیدید و باهاشون جنگیدید، همشون تو رمان هم وجود دارن و بهشون پرداخته می‌شه. شالوده‌ی پیرنگ رمان و بازی هم یکسانه، یعنی کتاب و بازی یه مسیر داستانیو دنبال می‌کنن و لوکیشن‌های اصلیشون هم با هم یکیه و پایانشون هم به یه نقطه ختم می‌شه، ولی خب طبیعتاً بینشون تفاوت‌های بزرگی هم وجود داره و می‌شه گفت بزرگ‌ترین عامل تفاوت کتاب و بازی اینه که یکی کتابه و اون یکی بازی. توی کتاب تعداد دفعاتی که آرتیوم مجبور می‌شه دست به اسلحه ببره، از تعداد انگشت‌های یه دست فراتر نمی‌ره، ولی خب طبع یه بازی اینه که دائماً توش اکشن جریان داشته باشه و برای همین بازی نسبت به کتاب چند ده برابر اکشن‌تره و هرجا هم مسیر داستان و بازی از هم سوا می‌شه، می‌شه گفت صرفاً به خاطر وفق دادن داستان با مدیوم ویدئوگیم بوده و نه بی‌وفایی به منبع اقتباس.

Last Light هم به اندازه‌ی مترو ۲۰۳۳ از دنیاسازی کتاب استفاده می‌کنه و حتی یکی از cut-sceneهای اولیه‌ی بازی ترسیم یکی از توصیفات صفحات آخر کتابه، ولی خب قراره داستانش به طور گسترده‌تر توی کتاب مترو ۲۰۳۵ که اواخر همین امسال منتشر می‌شه تعریف بشه و از لحاظ پیرنگ یه ادامه‌ی مستقیم به داستان کتاب و بازی هست و باهاش هم‌پوشانی نداره.

اگه مترو ۲۰۳۳/Last Light رو بازی کرده باشم/نکرده باشم، رمان ارزش خوندن داره؟

در هر دو حالت جواب مثبته. رمان به اندازه‌ی کافی از خودش هویت داره که زیر سایه‌ی بازیایی که ازش اقتباس کردن نباشه (در اصل می‌شه گفت بازی‌ها زیر سایه‌ی رمانن) و اگه اهل ویدئوگیم نباشید، می‌تونید بدون توجه به بازی‌ها و به چشم یه رمان مستقل و استاندارد بخونیدش، ولی اگه طرفدار بازی‌ها هم باشید، خوندن کتاب خالی از لطف نیست. چون مترو ۲۰۳۳ یه رمان پیرنگ‌محور نیست و صرفاً اگه بدونید آخرش چی می‌شه، تجربه‌ی خوندنش خراب نمی‌شه.

قصد ترجمه‌ی مترو ۲۰۳۴ و مترو ۲۰۳۵ رو هم داری؟

صد البته، ولی طبق گفته‌ی ناشر فروش مترو ۲۰۳۳ باید به یه حدی برسه تا حاضر باشن دنباله‌هاش رو هم چاپ کنن.

نقشه مترو مسکو

لینک نسخه اصلی: https://azsan.ir/wp-content/uploads/2017/08/TheMapofMetro-Moscow.png

TheMapofMetro Moscow 495x400 - مترو ۲۰۳۳ (Metro 2033)

منتقل شده از: http://frozenfireball.mihanblog.com/post/4

۴.۵/۵ - (۱۲ امتیاز)
۱۶۷ پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  1. Hoifaxen گفته:

    فوق العاده بود.واقعا خسته نباشید و دستخوش.ولی باید بگم یه بخشهایی از کتاب عجیب میشد و نمیشد فهمید که داره چه اتفاقی می افته(که البته خیلی انگشت شمار بود)

    پاسخ
    • فربد آذسن گفته:

      به نظرم یکی از جذابیت‌های کتاب همینه. البته اگه به بخش‌هایی اشاره می‌کنی که مشکل‌شون ایراد ترجمه نباشه و صرفاً منظور همون فضای سایکیدلیک/عجیب‌غریب خود مترو هست.

      پاسخ
      • مهدی گفته:

        درود یه سوال منظورتون از فضای سایدیلیک چیه ؟ من تو نت سرچ کردم دیدم نوشته سایدیلیک یعنی روانگردان!! منظورتون از سایدیلیک حالت کافکایی هست ؟

        پاسخ
        • فربد آذسن گفته:

          منظور همون تصاویر سورئال و عجیب‌غریبی هست که بر اثر مصرف مواد روان‌گردان توی ذهن به وجود میان. لفظ «سایکیدلیک» در توصیف همچین منظره‌سازی‌ای توی داستان‌ها به کار می‌ره و لزوماً به استفاده از خود این مواد اشاره نداره.

          پاسخ
  2. شاهین گفته:

    سلام آقای آذسن
    من میخواستم مجموعه ی مترو رو که شما ترجمه کردیدو شروع کنم به خوندن و قصدم اینه برای شروع جلد یک رو از طریق فیدیبو بخونم .
    ولی قلبش خواستم نظر شمارو در مورد نسخه ای که توی فیدیبو وجود داره بدونم . شما تایید میکنید ؟

    پاسخ
    • فربد آذسن گفته:

      سلام.

      تا جایی که می‌دونم، نسخه‌ی فیدیبو هیچ فرقی با نسخه‌ی چاپی نداره. بنابراین آره، مورد تایید منه.

      پاسخ
  3. AmirReza گفته:

    سلام
    آیا این سری مترو، به جز این سه گانه و یک کمیک، کتاب ها یا اسپین آف یا حتی پیش درآمد هایی دارد؟

    شنیدم که چند تا کتاب نوشته شده از این سری ( که نویسندش نویسنده اصلی کتاب نیست)

    پاسخ
  4. سلام گفته:

    سلام خسته نباشید آقای اذسن من یه سوال داشتم ( خطر اسپویل) که بوربون تو کتاب چجوری میمیره هرچی خوندم نفهمیدم میشه راهنمایی کنید ممنونم

    پاسخ
    • فربد آذسن گفته:

      اونجا که بوربون شروع می‌کنه به هذیون گفتن، نشون‌دهنده‌ی اینه که یه گاز با ماهیت نامشخص مسمومش کرده. گازه جزو آنومالی‌ها یا خطرهای محیطی متروئه. چیزی نمونده که آرتیوم هم به‌خاطر این گاز بمیره که خان میاد نجاتش می‌ده.

      پاسخ
  5. سلام گفته:

    سلام خسته نباشید ببخشید یه سوال داشتم که رایش چهارم چی میخواد و چیکار میکنه خوبه بده. می دونم با کمونیست ها می جنگه می خواستم بدونم که خوبه یا بده یا این که از این لحاظ خوبه و از اون لحاظ بده میشه راهنمایی کنید ممنونم

    پاسخ
    • فربد آذسن گفته:

      سلام.

      جواب سوال ساده‌ست. رایش چهارم یه حزب فاشیست/راست‌گرای افراطی توی متروئه که پیروانش به خلوص نژادی باور دارن و به نظرشون هرکس که کوچک‌ترین عیب و نقص و جهش‌یافتگی‌ای داره باید بمیره. همچنین رایش چهارم به برتری نژاد روس اعتقاد داره و به نظرش هرکس که ریشه‌ی غیرروس داره باید از مترو بره یا بمیره.

      ریشه‌‌ی رایش چهارم به حزب اتحاد ملی روس (Russian National Unity) برمی‌گرده.

      البته شاید این سوال پیش بیاد که چرا رایش چهارم خودش رو دنباله‌روی آلمان نازی و رایش سوم می‌دونه، وقتی که آلمان‌ها به وضوح روس‌ها رو به‌عنوان نژاد پست شناسایی کردن و تعداد زیادی روس رو کشتن؟ جواب دقیقی برای این سوال ندارم، ولی فکر کنم گلوخوفسکی می‌خواسته حماقت و تناقض‌های فکری شدید چنین افرادی رو نشون بده.

      پاسخ
  6. سلام گفته:

    سلام آقای اذسن واقعا ممنونم که توضیحات کتاب رو دادید ممنونم و اینکه من مترو ۲۰۳۳ رو خوندم و مترو ۲۰۳۴ رو خوندم منتظرم مترو ۲۰۳۵ بیاد ( از سایت ایران کتاب اگر خواستید می تونید تهیه کنید هر ۳ نخسه رو ممنونم)

    پاسخ
  7. amirsadegh گفته:

    ممنون بابت اینکه توضیحاتی رو مینویسد و حتی جاهاش سانسور شده رو ذکر میکنید

    خیلی مترجم های امروزی، نصف کتاب رو حذف میکنن که هیج، یک توضیح کوچیک هم در رابطه با بخش های سانسور شده نمیدن.

    پاسخ
    • فربد آذسن گفته:

      خواهش می‌کنم. این موضوع برای خودم اهمیت زیادی داره که خواننده‌ی اثر ترجمه به کلیت متن در زبون مبدا خودش دسترسی داشته باشه، بدون هیچ کم و کسری.

      پاسخ
  8. کاکتوس گفته:

    من خصمانه نیستم ولی یکم از ناراحت شدم از این که ایشون گفته در بورس اشکالی هم نداره ولی همینجوری یکم تعجب کردم ممنونم زحمت کشیدید از ترجمه ی این کتاب خوب و زیبا ممنونم

    پاسخ
  9. MGH گفته:

    قیمتش وحشتناک گرون شده
    البته ربطی به شما نداره پس خیلی خلاصه و مختصر میگم خیلیییییییییییییییییییییییییییییییی دمتون گرم

    پاسخ
  10. سدان گفته:

    بلاخره مترو ۲۰۳۳ رو تموم کردم. من ریویوی مختصری از مترو رو گودریدز گذاشته بودم که اینجا هم کپیش می کنم. (می گم مختصر چون حرفم بیشتر بود:))‌ )‌

    بدون خطر اسپویل!

    احتمالا بارها و بارها احساس کرده اید که در یک دنیای تاریک و پسا آخرالزمانی زندگی می کنید، دنیایی که در آن انسانیت معنای خود را از دست داده و همه چیز همانند کابوسی بی معنا شده است. مترو ۲۰۳۳ چنین دنیایی را به تصویر می کشد و شاید به خاطر شدت تاریک بودنش به تصوراتی که شما ممکن است از دنیایی دیستوپیایی داشته باشید نیشخند می زند. مسلما گلوخوفسکی قصد این را نداشته که به شما درس اخلاق بدهد، اما وقتی به تخت خواب راحت و گرم و غذاها و نوشیدنی هایی جورواجور که در دسترس داریم فکر می کنیم شاید به این نتیجه برسیم که دنیایی که در حال حاضر در ان زندگی می کنیم دنیای «خیلی بدی» هم نباشد. با تمام این ها دنیای ما با دنیای مترو یک شباهت بسیار نزدیک دارد و آن فراوانی ایدئولوژی ها و افکار پوچ و بیهوده در جامعه است. آرتیوم در طی سفر ادیسه وار خود با افراد گوناگون ملاقات می کند، افرادی که طرز فکر و نگرش سیاسی، مذهبی و اجتماعی متفاوتی دارند‌. گلوخوفسکی بدون اینکه رمان را به سمت طنز سخیف بکشاند، پارودی قابل قبولی از این افکار مشکل ساز ارائه می دهد. «آرتیوم» به عنوان شخصیت اصلی رمان جهت گیری سیاسی خاصی ندارد و شاید به همین دلیل است که می توان گفت رمان نیز طرز فکر خاصی را اشاعه نمی دهد. ذهن اسفنج گونه آرتیوم صرفا عقاید و افکار متفاوت را جذب کرده و پس از آنالیز جنبه های مختلف این عقاید رهایشان می کند. با اینکه آرتیوم نوجوانی نسبتا بی تجربه است، از آسیبی که این عقاید ممکن است به جامعه برساند آگاهی دارد . می توان گفت آرتیوم آن توانایی منحصر به فردی را دارد که جان کیتز از ان به عنوان «توانایی منفی» یاد می کند. افرادی که چنین توانایی را دارند می‌توانند در وجود و تجربۀ همۀ اشخاص شرکت کرده و قضاوتی نداشته باشند.از این جهت رمان گلوخوفسکی در نوع خود تجربه ای متفاوت را به خوانندگان ارائه می دهد، به هرحال پیدا کردن رمانی که در آن نویسنده به دنبال ترویج عقاید خاصی نباشید دشوار است.
    به نظر من، دیگر ویژگی خاص رمان ستینگ ( صحنه ی داستان ) است. معمولا در رمانهای آخرالزمانی انسانها به پناهگاه هایی روی زمین یا فضا پناه می برند. دنیای زیر زمین به ندرت مکانی برای زندگی در نظر گرفته میشود، زیرا که زندگی بدون نور و آب عملا غیرممکن است. اما مترو تصوراتی را که ما از پناهگاههای آخرالزمانی داریم به چالش می کشد و با منطق خاص خود، این زندگی‌ زیرزمینی را به عنوان راه حلی برای حفظ بقا مطرح می کند. در مترو شاید با موجودات عجیب و غریب و وقایع ماورایی رو به رو شوید، اما در اکثر مواقع توضیح قانع کننده ای برای علت وجود این موجودات و حوادث وجود دارد. در بسیاری از مواقع رمان تخیلی گلوخوفسکی از نوشتار« سوپرنچرال اکسپلیند» پیروی می کند. این بدین معنی است که رمان با اینکه خصوصیات رمانهای تخیلی را دارد سعی می کند که علتی منطقی برای اتفاقات عجیب و غریبی که رخ می دهد پیدا کند. در طول رمان گلوخوفسکی معماهای کوچک و بزرگی ایجاد میکند و این باعث می شود که خواننده به خاطر پیدا کردن جواب این سوالها هم که شده به خواندن کتاب ادامه دهد. از نظر من این ویژگی ها به رمان مترو ۲۰۳۳ نیروی مضاعفی داده و آن را از یک رمان تخیلی برای نوجوانان به رمان کمابیش فلسفی یا جدی برای بزرگسالان تبدیل می کنند. مترو ۲۰۳۳ با تاریخ گذشته و حتی شاید آینده عجین شده و به خاطر این ویژگی از ما دعوت می کند که آن را جدی بگیریم.احتمال دارد که وقتی تعداد صفحات رمان را ببینید، عطایش را به لقایش ببخشید و بیخیال خواندن این رمان طولانی شوید. شاید تفاوت تعداد صفحات ترجمه ی فارسی (۷۰۰) ، انگلیسی (۴۵۸) و روسی (۵۵۰) توجه شما را به خود جلب کرده باشبد. این تفاوت به دلیل تفاوتهای زبانی و فونت چاپ است. اصولا برای اینکه بتوانید معادل دقیق فارسی برای کلمات انگلیسی پیدا کنید باید به جای یک کلمه از چندین کلمه استفاده کنید تا معنای دقیق کلمه را انتقال دهید و از آنجایی که مترجم کتاب را از انگلیسی به فارسی ترجمه کرده این تفاوت تعداد کلمات منطقی است. همچنین ترجمه ی بسیار روان و در عین حال دقیق کتاب مترو به شما کمک می کند که به سرعت کتاب را خوانده و به آسانی صد صفحه ی‌ کتاب را در طی حدودا دو، سه ساعت تمام کنید.
    اما به هرحال همانند بسیاری از کتاب ها نمیتوان گفت که رمان گلوخوفسکی بی عیب است. به غیر از شخصیت آرتیوم، کاراکترهای داستان به خوبی شخصیت پردازی نشده اند. در بسیاری از موارد که با کاراکتری جدید رو به رو میشویم گلوخوفسکی فقط توصیف سطحی و مبهمی درباره ی ظاهر آنها میدهد و قبل از اینکه با خصوصیات اخلاقی این کاراکترها آشنا شویم انها یا راهشان از آرتیوم جدا میشود یا می میرند. البته نباید به گلوخوفسکی زیاد خرده گرفت چون آرتیوم در طول سفر خود تنها است و هرفردی که سر راهش ملاقات می کند عملا هم سفر اوست و نه دوستش، اما به شخصه ترجیح میدادم که رمان چندین شخصیت اصلی دیگر نیز داشت یا حداقل کاراکتر هایی داشت که به خوبی شخصیت پردازی شده بودند. مترو به غیر از آرتیوم شخصیت ماندگاری ندارد، خواننده به سرنوشت کاراکترهای دیگر اهمیت چندانی نمی دهد چون آنها صرفا «تیپ» هستند و نه یک کاراکتر رئالیستی باورپذیر، کاراکترهای این رمان صرفا ابزاری برای پیش بردن سیر داستانی رمان هستند و تاثیر زیادی بر روی شما نمیگذارند. مشکل دیگر مترو این است که هیچ کاراکتر زنی در آن وجود ندارد! شاید فکر کنید که من اغراق می کنم و بی شک چندین کاراکتر زن در داستان باید وجود داشته باشد، اما اشتباه می کنید. به غیر از مادر آرتیوم ( که در داستان حضور ندارد، چون قبل از شروع داستان مرده است) و چندین خدمتکار که زمین را می سابند، هیچ شخصیت زنی در رمان نیست.تعداد دفعاتی که شما شاید به موجودات تاریکی برخورد کنید از تعداد دفعاتی که با زنانی که در مترو زندگی می کنند برخورد داشته باشید بیشتر است. گویی که زنان بعد از انفجار اتمی به طور کلی تار و مار شده اند و الان در دیستوپیایی زندگی می کنیم که مردان در آن حضور دارند. گلوخوفسکی به تفصیل به توصیف ایستگاههای مختلف مترو می پردازد و از این جهت اتمسفر داستان را به خوبی به تصویر می کشد اما بعضاً این توصیفات غیرضروری هستند به نظر می رسد که شخصیت پردازی داستان قربانی صحنه پردازی شده است. با این حال و با وجود این نقاط ضعف به نظر من مترو به عنوان کتابی فانتزی ارزش تجربه کردن را دارد. در تونل های مترو ۲۰۳۳ وارد کابوسی می شوید که به شما زندگی و معنای اصلی آن را نشان میدهد.

    پاسخ
    • فربد آذسن گفته:

      مرسی بابت نقدت. نقاط قوت و ضعفش رو خوب تحلیل کردی.

      دوتا نکته درباره‌ی نکاتی که مطرح کردی:

      ۱.

      با تمام این ها دنیای ما با دنیای مترو یک شباهت بسیار نزدیک دارد و آن فراوانی ایدئولوژی ها و افکار پوچ و بیهوده در جامعه است. آرتیوم در طی سفر ادیسه وار خود با افراد گوناگون ملاقات می کند، افرادی که طرز فکر و نگرش سیاسی، مذهبی و اجتماعی متفاوتی دارند‌. گلوخوفسکی بدون اینکه رمان را به سمت طنز سخیف بکشاند، پارودی قابل قبولی از این افکار مشکل ساز ارائه می دهد. «آرتیوم» به عنوان شخصیت اصلی رمان جهت گیری سیاسی خاصی ندارد و شاید به همین دلیل است که می توان گفت رمان نیز طرز فکر خاصی را اشاعه نمی دهد. ذهن اسفنج گونه آرتیوم صرفا عقاید و افکار متفاوت را جذب کرده و پس از آنالیز جنبه های مختلف این عقاید رهایشان می کند.

      با این قسمت خیلی موافقم. به نظر خودم هم تحلیل ایدئولوژی‌های مختلف و نشون دادن پوچی‌شون یکی از نقاط قوت رمان بود و خوشم اومد که Bull**it detector آرتیوم رو به Negative Capability کیتس ربط دادی. :))

      ۲.

      به غیر از شخصیت آرتیوم، کاراکترهای داستان به خوبی شخصیت پردازی نشده اند. در بسیاری از موارد که با کاراکتری جدید رو به رو میشویم گلوخوفسکی فقط توصیف سطحی و مبهمی درباره ی ظاهر آنها میدهد و قبل از اینکه با خصوصیات اخلاقی این کاراکترها آشنا شویم انها یا راهشان از آرتیوم جدا میشود یا می میرند. البته نباید به گلوخوفسکی زیاد خرده گرفت چون آرتیوم در طول سفر خود تنها است و هرفردی که سر راهش ملاقات می کند عملا هم سفر اوست و نه دوستش، اما به شخصه ترجیح میدادم که رمان چندین شخصیت اصلی دیگر نیز داشت یا حداقل کاراکتر هایی داشت که به خوبی شخصیت پردازی شده بودند. مترو به غیر از آرتیوم شخصیت ماندگاری ندارد، خواننده به سرنوشت کاراکترهای دیگر اهمیت چندانی نمی دهد چون آنها صرفا «تیپ» هستند و نه یک کاراکتر رئالیستی باورپذیر، کاراکترهای این رمان صرفا ابزاری برای پیش بردن سیر داستانی رمان هستند و تاثیر زیادی بر روی شما نمیگذارند.

      اینو به‌عنوان مشکل قبول دارم و این‌که توصیف محیط توی این رمان زیاده و بخشی از این توصیفات بهتر بود به شخصیت‌ها اختصاص داده بشه (اتفاقی که توی دنباله‌های رمان می‌افته)، ولی ارحجیت دادن محیط به شخصیت باعث ایجاد اتمسفر قوی رمان شده، طوری که انگار خود دنیای مترو یه شخصیت با حال‌وهوای خاص خودشه. بنابراین از اون ضعف‌هاست که یه نقطه‌قوت هم همراه خودش آورده.

      پاسخ
    • کاکتوس گفته:

      آقایی که نوشتی شخصیت زن ندارد اخه کاراکتر یک مرد است زنان هم حضور دارند اما زندگی‌شان را می‌کنند و فعلا ارتیوم دارم برای رسیدن به هدفش تلاش می‌کند

      پاسخ
  11. بهادر گفته:

    سلام . خوشبختانه این نمایشگاه کتاب مجازی تهران ، کتاب رو با قیمت ۸۸ تومن گذاشته با ارسال رایگان . بازم خوبه برا ما فقیرا

    پاسخ
  12. دانیال گفته:

    سلام آقای آذسن واقعا نهایت قدردانی رو از شما دارم به خاطر ترجمه کتاب❤بعد از بازی کردن آخرین نسخه ی بازی مترو خیلی دوس داشتم داستان بازی رو بهتر بدونم و اینکه واقعا آرتیوم کی هست و تیمشون چی از سر گذروندن. فک نمی کردم کتابش ترجمه شده باشه. اولین جلد(مترو۲۰۳۳) رو از دیجی کلا سفارش دادم ولی متاسفانه مترو ۲۰۳۴ و ۲۰۳۵ موجود نبود.از چه سایتی که معتبر و رسمی باشه میتونم کتابو تهیه کنم؟

    پاسخ
  13. علی گفته:

    سلام آقای آذسن
    روحم رو شاد کردی با ترجمه سه جلد مترو
    فکرشم نمی‌کردم مترو به فارسی ترجمه بشه
    جلد اول رو با تخفیف خریدم، برای دو جلد دیگه پول کم آوردم، کارم به جایی رسید مقداری پول از بورس کشیدم بیرون😄

    پاسخ
    • فربد آذسن گفته:

      آره، امکانش هست، ولی هنوز چیز جدیدی ازش منتشر نشده،

      من خیلی دوست دارم کمیک‌های مترو رو ترجمه و منتشر کنم، ولی فایل‌شون رو نت موجود نیست.

      پاسخ
    • Nazanin گفته:

      سلام و امید وارم هرجا که هستید سلامت باشید

      عام در مورد ترجمه کتاب سوال داشتم اینکه آیا اسم ها تغییر کرده چون من سری بازی های مترو بازی کردم و با ظاهر و اسم شخصیت ها آشنایی دارم از یکی از دوستانم که ترجمه شده این کتاب رو خریدن پرس و جو کردم و ایشون از اینکه اسم ها تغییر کرده گفتن.

      ( میلر ) که یکی از مهم ترین شخصیت داستان بوده اسمش صد و هشتاد درجه تغییر کردن و تا مدتی اصلا متوجه نشد که این فرد ( پدر خوانده ارتیوم) میلر بوده!

      من کتاب رو همین چند روز پیش خریدم و تازه شروع به خوندن کردم و خیلی خیلی ممنونم از ترجمه کتاب و بهتون خسته نباشید میگم. آرزوی موفقیت برای شما.

      پاسخ
      • فربد آذسن گفته:

        سلام.

        اسم‌ها تغییر نکردن. فقط به‌خاطر قوانین اسمی زبان روسی و استفاده از القاب با اسم‌های مختلف مورد اشاره قرار می‌گیرن.

        البته قبول دارم که به‌خاطر تفاوت مترجم مترو ۲۰۳۳ و جلدهای بعدی بعضی جاها یه سری سوءتفاهم ممکنه پیش بیاد. مثلاً توی کتاب اول میلر با اسم «ملنیک» مورد اشاره قرار گرفته، ولی توی جلدهای بعدی میلره، چون ملنیک به زبان روسی یعنی آسیابان که همون معنی Miller به انگلیسیه. منم به‌خاطر کم‌تجربه بودن متوجه این مسائل نبودم تا اسامی رو یک‌پارچه نگه دارم.

        در ضمن میلر پدرخوانده‌ی آرتیوم نیست؛ سوخای پدرخوانده‌شه

        پاسخ
  14. mohadese گفته:

    سلام آقای آذسن امکانش هس موقع خرید کتاب نقشه هم تهیه کرد؟ یا حداقل انتشارات بصورت جدا برای فروش بذاره هرکسی خواست تهیه کنه

    پاسخ
    • فربد آذسن گفته:

      سلام.

      نه متاسفانه. پیشنهادشو به تندیس دادم، ولی گفتن چاپ نقشه صرف نداره. چون احتمالاً باید توی سایز بزرگ چاپ بشه.

      پاسخ
      • Mohadese گفته:

        از انتشارات دیگه ای نمیشه تهیه کرد؟ چون من جست و جو ک کردم فقط این انتشارات داشت . شما با انتشارات دیگه ای همکاری ندارید؟

        پاسخ
        • فربد آذسن گفته:

          نه، ولی اگه خیلی مهمه، بعضی چاپخونه‌ها به صورت رنگی و در اندازه‌ی دلخواه چاپش می‌کنن، ولی احتمالاً با هزینه‌ی بالا.

          پاسخ
  15. رضا گفته:

    سلام من به شدت دنبال این کتابم و متاسفانه تو کتابفروشی های مشهد به شدت کمیابه حالا یه راهنمایی بکنید که من بدونم از کجا تهیه کنم این کتاب رو ممنون♥️

    پاسخ
  16. امید گفته:

    سلام خسته نباشید اقای اذسن کتابتون معرکست در راستای تشکر از ترجمه خوبتون صفحه ۳۳۳ اواسط صفحه به جای پولیس نوشته شده پلیس بنده چاپ چهارم رو خریداری کردم گفتم بهتون بگم شاید مفید واقع بشه با تشکر

    پاسخ
    • فربد آذسن گفته:

      سلام امید.

      مرسی که بهش اشاره کردی. ولی اگه کتاب اینقدر بی‌اشکاله که همچین اشکال ریزی توش به چشم میاد، باید از تندیس تقدیر به عمل آورد.

      پاسخ
  17. امیر گفته:

    سلام.من این کتاب رو توی سایت های فارسی دیگه نگاه کردم که گفته بودن چاپ چهارم یا سوم.و قیمت همین کتاب تو اون سایت ها بود ۷۰ هزار تومن یا در همین حدود.خواستم بپرسم من باید این چاپ اول رو بخرم یا از سایت های دیگه بخرم.و اینکه توی چاپ چهارم یا سوم حذفیات بیشتر شده؟

    پاسخ
  18. امید گفته:

    سلام میشه نسخه انگلیسی رو در اختیارمون بگذارید ؟ من برای تمرین زبان به این فکر افتادم که یک کتاب کامیک بخونم و مترو یکی از گزینه هامه اگر ممکنه ممنون میشم

    پاسخ
  19. Citizen گفته:

    اصلی ترین مشکلی که من تو خوندن کتاب داشتم این بود که دارک وان هارو به نیروهای تاریکی ترجمه کرده بودین. که خیلی سخت میکرد کارو. معلوم نبود این جا منظورش از نیروهای تاریکی هیولاها و چیزای ترسناک و… هست یا منظورش دارک وان ها هست

    پاسخ
    • فربد آذسن گفته:

      به موجودات تاریکی ترجمه کرده بودم.

      فکر کنم با توجه به نحوه‌ی کاربردش توی جمله باید مشخص باشه که دارن به Dark Oneها اشاره می‌‌کنن.

      با این حال، اگه جایگزین بهتری سراغ دارین، ممنون می‌شم بگید.

      پاسخ
  20. مهرداد قدیری گفته:

    چیزی که من از این کتاب دوست داشتم اتفاق های غیر منتظره اش بود به طوری که نمیشد اداه ی کتاب را درست پیشبینی کرد مثلا ته کتاب وبخش ایستگاه پولیس

    پاسخ
  21. فریبا گفته:

    سلام جناب آذسن
    من این کتاب شما را خریدم تا برای نوروز به جوانی ۱۸ ساله کادو بدهم. ۲۰-۳۰ صفحه اول کتاب را قبل از خواب مطالعه کردم. تا صبح خواب موجودات بیگانه و فرار و مبارزه با آنان ، در شهری تاریک و ویرانه را میدیدم! این نشان می دهد ترجمه شما ، ترجمه خوبی است والبته نویسنده روس هم جوان توانا و خلاقی است. از هر دوی شما متشکرم.
    فقط قیمت کتاب بالاست. لطفا اگر امکان دارد با ناشر صحبت کنید تا با چاپ کتاب با کاغذهای سبک و کاهی (نمی دانم نام این نوع کاغذها چیست) ، فونت و خطوط فشرده تر و در نتیجه صفحات کمتر، قیمت کتاب را کاهش دهند. با قیمت کمتر افراد بیشتری توانایی خرید کتاب را خواهند داشت. در نتیجه سود ناشر هم افزایش خواهد یافت. مهم نوشته های داخل کتابهاست. فرد کتابخوان چندان به ظاهر کتاب اهمیت نمی دهد (حتی نوجوانی ۱۸ ساله).

    پاسخ
    • فربد آذسن گفته:

      سلام.

      ممنون از حسن نظرتون.

      بابت گرونی کتاب واقعاً متاسفم. کتابا اینقدر گرون شدن که خودمم توان مالی خریدشونو ندارم. متاسفانه نفوذ من در تندیس در حدی نیست که بخوام این حرفا رو بزنم و تاثیری داشته باشه. ولی خب کتاب با قیمت به‌مراتب کمتر برای خرید توی فیدیبو موجوده.

      پاسخ
        • فریبا گفته:

          من دوست دارم تا جای ممکن از گوشی هوشمند دور باشم. گوشی تمرکزم را میگیرد. هدفم از هدیه فیزیکی این کتاب به نوجوان ۱۸ ساله هم، دور شدن او از گوشی حتی برای ۱۰-۲۰ دقیقه است.

          پاسخ
    • M0$Y گفته:

      متاسفانه این گرون بودن، مشکل کل کتاب های نشر کتابسرای تندیس هست، و فکر هم نکنم بخوان این رویه رو تغییر بدن، چون فروششون همچنان بیشتر از نشرهای دیگه است.
      ولی توی اپلیکیشن فیدیبو اکثر کتاب هاشون رو گذاشتن، با قیمت خیلی مناسب. مثلا من یه کتاب ۷۰ تومنی رو توی فیدیبو با تخفیف حدود ۱۵ تومن خریدم.

      پاسخ
  22. hosein گفته:

    سلام یه سوال داشتم داخل بازی مترو اخرین نور توی یه مرحله با یه نفر به اسم کان اشنا میشی میخواستم بدونم اون کیه و این که توی بعضی از مرحله ها یه جرقه بزرگ میاد که اگه تکون بخوری میکشتت میشه بگین اون چیه کی از کجا اومده.کی ساختتش و چزا حرکت کنیم میمیریم

    پاسخ
  23. حسین گفته:

    سلام قیمت کتاب مترو ۲۰۳۳ و ۲۰۳۴ در سایت خودتون چرا فرق میکنه با سایت دیگه مثلا من می خواستم بخرم در سایت شهر کتاب مترو ۲۰۳۳ بود ۵۵۰۰۰ تومان ولی اینجا زده ۳۲۰۰۰ تومان قیمت کتاب مترو ۲۰۳۴ فرق میکنه با سایت خودتون با تشکر

    پاسخ
    • فربد آذسن گفته:

      سلام.

      اون قیمت‌ها مخصوص چاپ اول مترو ۲۰۳۳ و ۲۰۳۴ه. الان جفت کتابا به چاپ دوم رسیدن. من واقعاً شرمنده‌م که قیمت‌ها اینقدر رفته بالا. من خودم قدرت خرید کتابایی رو که ترجمه کردم ندارم.

      پاسخ
  24. محسن گفته:

    نشر تندیس رمان “تلماسه” رو منتشر کرده!الله اکبر!چه عجایبی!توی خوابم نمی دیدم ترجمه بشه ، هر چند قسمت فروش کتاب بشدت نجومیه.(۷۵۰۰۰ تومن)

    پاسخ
    • فربد آذسن گفته:

      اتفاقاً تلماسه باید خیلی زودتر از اینا ترجمه می‌شد. اگه به خاطر اشارات مذهبیش فکر نمی‌کردی منتشر بشه، اون‌ها رو جایگزین کردن (مثلاً «مهدی» با «سوشیانت»)

      پاسخ
  25. ناشناس گفته:

    با عرض سلام خدمت شما جناب آذسن مترو ۲۰۳۳ فوق العاده بود ممنون از ترجمه ی فوق العادتون که به این زیبایی تونستید جملات ادبی ارائه بدید .
    واقعا انتخاب اثر و معادل سازی شما بی نظیره.
    بنده تازه مترو ۲۰۳۳ رو به اتمام رسوندم منتظر کار های زیبای دیگر شما من جمله مترو ۲۰۳۵ هستم.
    با تشکر

    پاسخ
  26. payam گفته:

    الان من فصل پنجم هستم واقا کتاب هیجان انگیز و جذابیه. بهترین جای کتاب تا الان بحث بین Hunter و عمو ساشا هست که گفت و گو میکنن که ایا باید مقاوت کرد یا نه تقدیر رو قبول کرد و از لحظات باقی مانده استفاده کرد. اینو که خوندم به این فکر کردم که من اگه اون لحظه اونجا تو اون موقعیت بودم نظرم بیشتر شبیه کدوم میبود مقاوت یا قبول تقدیر, سوالی که جواب راحتی براش نیست مخصوصا اینکه چه موقعی باید ایستادگی کرد و چه لحظه ای شکست رو پذیرفت. بامزه ترین جاش اونجاست تا الان که در مورد فاشیست ها صحبت میکنه و شعارشون که میگه یک و دو و سه, مترو ازاد باید گردد. یکم بعضی جاهاش تخیلی بیش از حد هست مثل اینکه دنیا نابود شود تقریبا و اونوقت با وجود افراد کمی که تو یک ایستگاه هستن تو ارتش فقط مرد انتخاب بشه و نه هیچ زنی? حتی یک شخصیت مونث هم نبوده تا اینجا برای اینکه خوانندگان زن بتونن حداقل یه ارتباطکی با یک شخصیت مونث برقرار بکنند (SEXISM).دوم اینکه روسیه جزو کشور هایی هست توی اروپا که افراد خارجیه خیلی زیادی نداره بعد اونوقت ۴ تا ایستگاه بیوفته دست فاشیست ها بر ضد خارجی ها و انتقلاب بکنن و افرادیم باورش کنند? تا الان ارتیوم شخصیت جذابی نبوده حداقل برای من برعکس همو ساشا.

    پاسخ
    • فربد آذسن گفته:

      مترو ۲۰۳۳ کلاً شخصیت زن نداره، ولی این‌که توی ارتش زن نیست (که البته تو جلدهای بعدی هست) لزوماً سکسیسم محسوب نمی‌شه. محیط ارتش هیچ‌وقت جای زنونه‌ای نبوده.

      کی می‌گه روسیه افراد خارجی زیادی نداره؟ روسیه تقریباً ۸۱٪ جمعیتش نژاد روسن و ۱۹٪ نژادهای دیگه. بعدشم یکی از اهداف فاشیسم رسیدن به اتحاد و هم‌فکری از راه دشمن‌تراشیه. یعنی یه جور تمایز بین «ما» و «آن‌ها». اون «آن‌ها» می‌تونه هرکسی باشه. همون‌طور که توی داستان پی خواهی برد، فاشیست‌ها صرفاً ضد نژادهای غیرروس نیستن. مثلاً با افراد عقب‌افتاده هم مشکل دارن.

      آرتیوم توی کتاب اول شخصیت خنثایی داره و بیشتر قراره آواتار مخاطب توی داستان باشه (Audience surrogate)، ولی توی مترو ۲۰۳۵ شخصیت پیدا می‌کنه و اونم چجوری.

      داری ترجمه‌ی فارسی رو می‌خونی یا آلمانی؟

      پاسخ
      • payam گفته:

        محیط ارتش هیچ‌وقت جای زنونه‌ای نبوده. اینو قبول دارم ولی منظورم این بود که وقتی دنیا به اخر رسیده و تعداد انسان ها کم منطقی نیستش که تو ارتش فقط مرد باشه البته اگه میگی تو جلد های بعدی هست پس خود نویسندم به همین نتیجه رسیده. خارجی رو قبول دارم نگاه کردم تارتار ها و غیره هم هستن.
        المانی.
        قبول داری بعضی جاها زیادی توصیف کرده و اغراق? مثلا اینکه تا فصل پنجم دو بار نگاه میکنه به روشنایی یه دفعه یاد قدیم میوفته و یه بارم میره تو یه حال دیگه یکم زیادیه مخصوصا اینکه ۲۰ سال هیچ اتفاقی براش نیوفته بعد یه دفعه که میره ماموریتش رو انجام بده برای اولین بار این اتفاقات براش میوفته و اینکه تو فصل پنجم دو صفحه کامل توصیف داره میکنه میتونستن خلاصه تر بنویسه و از حجم کتاب کم بکنه بدون اسیب رسوندن به محتوا.

        پاسخ
        • فربد آذسن گفته:

          در این شکی نیست که گلوخوفسکی می‌تونست کتاب رو خیلی خلاصه‌تر بنویسه، ولی خب کتاب به شدت به دنیاسازی وابسته‌ست و در واقع خیلی از بخش‌های کتاب دنیاسازی خالصن (البته این پرداخت بیش از حد به جزئیات توی جلدهای بعدی به حداقل می‌رسه). اگه کسی با دنیای کتاب حال نکنه، احتمالاً این بخشا در نظرش خسته‌کننده جلوه می‌کنه، ولی اگه حال کنه، بهش کمک می‌کنه هرچه بیشتر غرق داستان بشه.

          پاسخ
  27. payam گفته:

    فربد یه لینک از نقشه به pdf میتونی بدی به انگلیسی که بشه توش جست و جو کرد تا فهمید در مورد کدو منطقه داره صحبت میکنه. همینطوریش نقشش بزرگ هست و جست و جویی منطقه ای که تو کتاب عنوان میشه زمان زیادی میبره.

    پاسخ
  28. احسان گفته:

    با عرض سلام و خسته نباشید باید بگم که من کتاب رو خوندم. کتاب بسیار خوبی بود. اما پیشنهاداتی دارم که شاید برای چاپ جدید به درد بخوره.یکی این که در هر فصل یکی دو تا عکس بزارید بد نیست دوم این که اگه میشه از اسم اصلی اشخاص استفاده کنید مثلا اسم شخصیت هانتر هستش اما شما نوشتید شکارچی بعضی از چیز ها ترجمه نشه بهتره

    پاسخ
    • فربد آذسن گفته:

      سلام.

      برای عکس تلاشم رو می‌کنم عکس‌های مترو ۲۰۳۵ به ترجمه‌ی فارسی هم اضافه بشه.

      آره، ترجمه کردن اسم هانتر به شکارچی و استاکر به خرامنده یکی از اشتباهات من بود. متاسفانه مجبور شدم توی جلدهای بعدی هم این اشتباه رو نگه دارم تا خواننده گیج نشه. ولی غیر از این دو مورد، فکر نکنم توی بازگردانی اسامی خاص اشتباهی صورت گرفته باشه.

      پاسخ
  29. کیارش گفته:

    واقعا عالی هست هم کتابش و هم بازیش اما متاسفانه بخش هایی از کتابش با بازیش تضاد داره. مثلا تو کتابش ساشا دخترع درصورتی که تو بازی پسره

    پاسخ
    • فربد آذسن گفته:

      البته ساشای بازی مترو ۲۰۳۳ با ساشای کتاب مترو ۲۰۳۴ سنخیتی نداره. ساشای بازی (همون پسربچه‌هه که باید نجاتش بدی) معادل اولگ توی کتابه.

      پاسخ
  30. Hossein amiri گفته:

    سلام دارن بازی جدید مترو میسازن که پاییز امسال نشر میشه میخواستم بدونم که این بازی از روی کدوم کتاب ساخته شده اسمش بازی Metro exodus هست و اگر هم میشه معنی exodus رو هم توضیح بدین

    پاسخ
    • فربد آذسن گفته:

      تا جایی که می‌دونم، Exodus بر اساس رمان خاصی ساخته نشده. صرفاً دنباله‌ایه بر Last Light و احتمالاً با بعضی از اتفاقات Metro 2035 هم‌پوشانی خواهد داشت، چون جفتشون راجع‌به تلاش آرتیوم برای یافتن سکونت‌گاهی روی سطح هستن.

      Exodus از لحاظ معنایی یعنی خروج، ولی به طور تلمیحی به مهاجرت یهودیان از سرزمین مصر اشاره داره. برای همین علاوه بر معنای «خروج»‌ معنای ضمنی رهایی یافتن رو هم یدک می‌کشه.

      پاسخ
      • hosein amiri گفته:

        مگه ارتوم خودشو با بمب منفجر نکرد که هم خودش هم دشمناش نابود شد و انا داشت این قصه رو برای بچش تعریف میکرد الان ارتوم زندس یا مرده چون قسمت اخر مترو اخرین نور یه بمب منفجر کرد

        پاسخ
        • مهدی وحیدی گفته:

          بازی دو تا پایان داره ولی به نظرم نباید اینطوری ساخته میشد
          وقتی بازی داره خطی پیش میره دلیلی برای دو تا پایان وجود نداره این که
          چند پایان داشتند بازی بیشتر به نظرم باید توی بازی هایی با سبک RPG باشه که هر تصمیم گیمر توی روند داستان بازی تاثیر میذاره

          پاسخ
    • فربد آذسن گفته:

      البته به این زودی‌ها که منتشر نمی‌شه، ولی سعی می‌کنم از ماه بعد که امتحان‌های ترم ۳ ارشد تموم می‌شه، ترجمه رو از سر بگیرم. البته به خاطر این‌که همزمان با ترجمه باید روی پایان‌نامه کار کنم، شاید با اون سرعتی که مدنظر دارم نتونم پیش برم، ولی خب سعی می‌کنم دیگه به کل دراپش نکنم.

      پاسخ