تعریف: مغلطه جسمیت بخشیدن موقعی اتفاق میافتد که شخصی دربارهی مفهومی انتزاعی (باوری انتزاعی یا موقعیتی فرضی) طوری حرف بزند که انگار مفهومی انضمامی، واقعی یا فیزیکی است. به عبارت سادهتر، این مغلطه موقعی اتفاق میافتد که دربارهی یک ایده طوری صحبت شود که انگار وجود فیزیکی دارد.
معادل انگلیسی: Reification
معادلهای جایگزین: مغلطهی انتزاع، انضمامگرایی، مغلطهی اشتباه گرفتن امر انتزاعی و انضمامی، هیپوستازی، مغلطهی شیءوارگی
مثال ۱:
وقتشه که آینده رو مثل دزد سر گردنه خفت کنم.
توضیح: آینده مفهومی انتزاعی است. نمیتوان آن را خفت کرد. اگر هم میشد، بهتر بود از انجام چنین کاری پرهیز کرد، چون خفت کردن جرم است.
مثال۲:
اگر در قلبتان را باز بگذارید، عشق پیدایتان میکند.
توضیح: عشق مفهومی انتزاعی است، نه یک نوزاد چاقوچله، بالدار و کمانبهدست که بیصبرانه دنبال شکار بعدیاش میگردد. بیاناتی از این قبیل ممکن است باعث گمراهی افراد شوند، چون شاید این افراد با کمی گشتن و تلاش کردن بتوانند معشوقهای برای خود پیدا کنند، ولی با باور آوردن به اینکه «موجودی به نام عشق» سخت مشغول پیدا کردن معشوقهی ایدهآلی برای آنهاست، دست روی دست میگذارند و از این موهبت بیبهره میمانند.
استثنا: در بیشتر موارد، حتی در مثالهای بالا، این مغلطه جنبهی استدلالی ندارد و بیشتر یک آرایهی ادبی به حساب میآید. در شرایطی که شیءوارگی عمدی و بدون منظور استفاده شود و آن را با مدرک برای اثبات یک ادعا یا نتیجهگیری جایگزین نکرد، مغلطهآمیز نیست.
مثال:
طبیعت مادر گاهی بیش از حد سنگدل است.
دگرگونیها: مغلطهی حسبخشی (The Pathetic Fallacy) یعنی اشاره به اشیاء بیجان طوری که انگار احساسات و افکار داشته باشند. مثلاً اگر کامپیوترتان فرمان موردنظرتان را اجرا نکند و شما جدی جدی دشنام نثارش کنید، مرتکب این مغلطه شدهاید.
منابع:
reification | literature | Britannica.com. (n.d.). Retrieved from https://www.britannica.com/topic/reification
ترجمهای از:
انتشاریافته در:
مجلهی اینترنتی دیجیکالا
دیدگاه خود را ثبت کنید