بازیهای نقشآفرینی رومیزی موفق نشدند بهطور گسترده در فرهنگ ایران جا بیفتند، ولی میراث آنها، یعنی بازیهای ویدئویی نقشآفرینی این عدم محبوبیت را جبران کردند و امروزه بازیهای نقشآفرینی، چه غربی و چه ژاپنی، طرفداران بسیار زیادی در کشورمان دارند. شاید باورش سخت شود، ولی همهی این بازیها بهطور مستقیم یا غیرمستقیم یک ریشهی یکسان دارند و آن ریشه بازی نقشآفرینی رومیزی سیاهچالهها و اژدهایان (Dungeons & Dragons) است که در سال ۱۹۷۴ به بازار عرضه شد و از آن موقع تاکنون چهرهی صنعت بازی را برای همیشه تغییر داد. بازیهایی مثل دروازهی بالدور (Baldur’s Gate)، پلیناسکیپ تورمنت (Planescape Torment)، شبهای نوروینتر (Neverwinter Nights) اقتباسی مستقیم از دیانددی هستند و عناوین بسیار زیاد دیگر مثل ویچر (The Witcher) و عصر اژدها (Dragon Age) بهطور مستقیم و غیرمستقیم از بازیهای دیانددی الهام گرفتند تا مسیری متفاوت را طی کنند. در این سری مقالات قصدمان بر این است که با دنیای دیانددی بیشتر آشنا شویم، چون آشنایی با دیانددی به معنای آشنایی با بخشی بزرگ از دنیای گیم است. با ما همراه باشید.
«نقلقولی دربارهی خزندگان لاشخور پیدا نشد، ولی لازم به ذکر است که در شمارهی ۱۵۰ مجلهی اژدها، مقالهای دربارهی بازدید از سیارهی زیستگاه خردکنندگان ذهن (Mind Flayers) منتشر شده که در آن اشاره شده خردکنندگان ذهن، خزندگان لاشخور و حتی آبولثها همه از موجودی یکسان تکامل پیدا کردهاند. همچنین اشاره شده که خزندگان لاشخور حیواناتی هستند که هیچگاه به دوران بزرگسالی نمیرسند و اگر میرسیدند، ظاهرشان شبیه به خردکنندهی ذهن به نظر میرسید. با این حال پرداختن به تاریخچهی خردکنندگان ذهن از حوصلهی این مطلب خارج است.
همچنین در مکمل کتاب وحشت (Tome of Horrors)، مدخلی دربارهی بیدهای لاشخور (Carrion Moth) وجود دارد که ظاهراً دگرگونی پیشرفتهتری از خزندگان لاشخور هستند. حدوداً ۶ متر طول دارند و از قابلیت پرواز برخوردارند.»
فرض کنید بهطور ناخواسته در اعماق زمین گم شدهاید. چیزی نمانده تا مشعلتان خاموش شود و خیلی وقت است نوری را که از منبعی طبیعی ساطع شود ندیدهاید. بهتدریج دلهره به وجودتان رخنه میکند. ناگهان متوجه میشوید که شاخکی بازویتان را زخمی کرده و همچنان که جای زخم درد میگیرد، متوجه میشوید که دیگر نمیتوانید حرکت کنید. حالا که فلج شدهاید، میبینید که شاخک به چه موجودی وصل شده است: حشرهای با طول ۲.۵ متر که صدای تلکتلک پاهای پرتعدادش به گوش میرسد. او در حال حرکت به سمت شماست. این موجود خزندهی لاشخور (Carrion Crawler) است و قرار است بهزودی شما به شام او و احتمالاً میزبانی برای فرزندانش تبدیل شوید.
خزندگان لاشخور جزو نمادینترین موجودات دیانددی نیستند، ولی مسلماً در تاریخچهی بازی از جایگاه مخصوص خود برخوردارند و مثل نظارهگرها یکی دیگر از موجوداتی هستند که جادوگران ساحل (Wizards of the Coast) اجازهی استفادهی آزادانه از آنها را صادر نکرده است. در این مقاله قصد داریم نگاهی به این حشرات مورمورکننده بیندازیم.
تاریخچهی انتشار خزندگان لاشخور
خزندگان لاشخور در گریهاوک (Greyhawk)، اولین مکمل دیانددی در سال ۱۹۷۵ حضور پیدا کردند. آنها لاشخورانی بودند که با استفاده از شاخکهایشان قربانیها را فلج میکردند. این توصیف ساده در همهی ویرایشهای آتی منجمله ویرایش نخست فرهنگ هیولاشناسی ایدیانددی، ست پایهی دیانددی، ویرایش دوم چکیدهنامهی هیولاها و فرهنگ هیولاشناسی برای تمامی ویرایشهای آتی ثابت باقی ماند. همچنین خزندگان لاشخور در بازیهای ویدئویی دیانددی مثل دروازهی بالدور ۱ و ۲ (The Baldur’s Gate) حضور پیدا کردند.
در شمارهی ۲۶۷ مجلهی اژدها در سال ۲۰۰۰، مقالهای دربارهی اکولوژی خزندگان لاشخور منتشر شد. منبع اصلی من برای نوشتن این مطلب عمدتاً این مقاله و همچنین مدخل مربوط به این موجودات در چکیدهنامهی هیولاها برای ویرایش دوم ایدیانددی است.
ویژگیهای اصلی خزندگان لاشخور
از لحاظ ظاهری، خزندگان لاشخور شبیه به ترکیبی از کرم برنده (Cutworm) و سرپایان (گروهی از نرمتنان) – بهخاطر وجود شاخکهایشان – به نظر میرسند و ظاهر کلیشان شاید یادآور هزارپایان نیز باشد. یک خزندهی لاشخور بالغ حدوداً ۲.۵ متر طول و سرش ۱ متر عرض دارد و از دور دهانش ۸ شاخک بیرون زدهاند.
این موجود با استفاده از ۱۲ پایی که زیر بدنش در اختیار دارد حرکت میکند و برای همین سرعت حرکتش به سمت عقب با سرعت حرکتش به سمت جلو برابر است. خزندهی لاشخور میتواند با سرعتی یکسان در امتداد دیوارها و روی سقف حرکت کند.
بیشتر قسمتهای بدن خزندهی لاشخور، مثل کرم ابریشم نرم و گوشتالو است، ولی سر او از لایهای سفت و محکم از جنس کیتین (Chitin) پوشیده شده و برای همین در همه حال سعی میکند روبروی قربانیاش قرار داشته باشد تا این لایهی دفاعی در همه حال محافظش باشد.
روی بدن این موجودات ۱۸ سوراخ کوچک مخصوص تنفس قرار دارد. چشمهای حشرهمانند آنها طوری تکامل پیدا کرده که میتواند ریزترین تحرک را در تاریکی تشخیص دهد و بدن آنها از موهای ریز پوشیده شده که قادر به تشخیص ارتعاش هستند؛ این موها به آنها قابلیت شنوایی قدرتمندی بخشیده است.
حس لامسه، چشایی و بویایی خزندگان همه ریشه در شاخکهایشان دارد؛ آنها وقتی در تاریکی در حال حرکت هستند، دائماً این شاخکها را در هوا تکان میدهند.
قابلیت فلجسازی خزندگان لاشخور
این شاخکها برجستهترین ویژگی خزندگان لاشخور هستند، چون با استفاده از آنها قربانیهای زنده را شکار میکنند. این شاخکها هرکدام مادهای چسبناک از خود ترشح میکنند که بهمحض برخورد با پوست باعث فلج شدن میشوند و اثرشان برای مدتی نسبتاً طولانی ادامه پیدا میکند.
در مبارزه، خزندهی لاشخور عموماً در هر زمان فقط روی یک هدف تمرکز میکند و با هر ۸ شاخک به سمت او حمله میکند. این کار او عموماً باعث زمین افتادن قربانی و فلج شدنش میشود.
گفته میشود که از شاخکهای قطعشدهی خزندگان لاشخور میتوان برای ساختن معجونی استفاده کرد که از مصرفکننده در برابر فلج شدن محافظت میکند.
اگر دیگر تهدیدی در کار نباشد، این موجود شروع به تغذیه کردن از قربانی میکند، آن هم در حالیکه همچنان زنده است و آنقدر او را گاز میزند تا بمیرد.
شیوهی تغذیه کردن خزندگان لاشخور
همانطور که از اسم «خزندگان» لاشخور برمیآید، این موجودات معمولاً از لاشهی حیوانات مرده تغذیه میکنند و در گذرگاههای زیرزمینی پرسه میزنند تا اینکه لاشهای پیدا کنند. ممکن است موجودات باهوشتر دیگری که در ناحیه حضور داشته باشند – مثل گابلینها و ترولها – لاشهی دشمنانشان را برای خزندگان لاشخور رها کنند تا آنها از سکونتگاهشان دور بمانند و همچنین پرسهزنها را بترسانند.
سنت برخی از ارکها این است که زندانیهای زنده را نزدیک لانهی خزندگان لاشخور با زنجیر ببندند. این کار روش آنها برای اعدام کردن این زندانیها است.
با اینکه خزندگان لاشخور مشکلی با خوردن لاشهها ندارند، ولی اگر لاشهای پیدا نشود، مانعی برای کشتن طعمههای زنده نیز ندارند. یک خزندهی لاشخور معمولی طول عمری حدوداً ۲ ساله دارد و از این ۲ سال فقط ۱ سال را بهعنوان موجودی بالغ سپری میکند.
روش تولید مثل خزندگان لاشخور
خزندگان لاشخور – چه مونث و چه مذکر – در اواخر عمرشان به تولید مثل میپردازند. شیوهی تولید مثل آنها به این صورت است که موجود مذکر داخل تونلی لکههایی از نوعی مایع را از خود به جا میگذارد. موجود مونث با شاخکهایش این لکهها را برمیدارد و داخل دهانش ذخیره میکند. این عمل باعث شکلگیری تخمک میشود. بعداً این مایع برای بارور کردن تخمکها مورد استفاده قرار میگیرد.
خزندگان مذکر سعی میکنند تا حد امکان با بیشترین تعداد خزندهی مونث تولید مثل کنند و حدوداً یک ماه پس از پایان دورهی تولید مثل میمیرند.
خزندگان مونث، پس از بارور شدن، دنبال لاشهای بزرگ میروند و یا با یافتن چنین لاشهای یا با کشتن موجودی عظیمالجثه به آن دست پیدا میکنند. پس از دستیابی به این لاشه، خزندهی مونث حدود ۱۰۰ تخم داخل لاشه میگذارد و چند هفته بعد، بر اثر خستگی ناشی از انجام این کار میمیرد.
البته در این بازهی زمانی، ممکن است خزندهی مونث، و همچنین خزندگان دیگر، از تخمها تغذیه کنند، چون این تخمها غذای موردعلاقهی بزرگسالان هستند. پس از یک هفته از گذاشته شدن این تخمها، خزندگان لاشخور نوزاد با جویدن پوستهاش از آن بیرون میآیند و با ورود به دنیا، بهخاطر وجود لاشههای زیاد دور و برشان، وارد حالت «جنون تغذیه کردن» میشوند. در طی این پروسه بسیاری از نوزادها خواهر و برادران تازهمتولدشدهی خود را میخورند.
پوستاندازی و دگردیسی خزندگان لاشخور تازهمتولدشده
نوزادانی که بتوانند از خورده شدن – چه از جانب خزندگان بزرگسال، چه از جانب بقیهی خزندگان نوزاد – نجات پیدا کنند، ممکن است به دوران بلوغ برسند. در طی یک سال آینده، خزندهی نوزاد حدوداً هر یک ماه یک بار چند بار پوستاندازی میکند. پروسهی پوستاندازی حدوداً یک روز طول میکشد و با هر پوستاندازی قد خزنده پانزده سانتیمتر بیشتر میشود. قد اولیهی خزنده سی سانتیمتر است.
پس از اینکه قد خزنده به صد و هشتاد سانتیمتر برسد، دگردیسی را تجربه میکند. در جریان دگردیسی، که حدوداً یک هفته طول میکشد، خزنده پوست دوران نوزادیاش را بهطور کامل پس میاندازد و بهعنوان بزرگسالی با جثهی کوچک پدیدار میشود.
پس از این دگردیسی، پوستاندازیهای ماهانه ادامه پیدا میکنند و هر بار قد خزنده سی سانتیمتر بیشتر میشود تا اینکه خزنده به قد کامل حدوداً ۲.۵ متریاش میرسد. پس از رسیدن به این قد، این جانور یک سال برای تغذیه کردن و تولید مثل فرصت دارد؛ پس از آن خواهد مرد.
عادتهای رفتاری خزندگان لاشخور
خزندگان لاشخور عموماً موجوداتی تکرو هستند و توانایی این را دارند تا تنهایی برای خود غذا تهیه کنند و نزدیک منابع غذای پر و پیمان برای خودشان لانههای زیرزمینی دائمی دستوپا میکنند.
خزندگان معمولاً لاشهها را برای خوردن به لانهیشان برمیگردانند، ولی اگر لاشه گندهتر از آن باشد که بتوان حملش کرد، یا پوسیدهتر از آن باشد که بتوان بدون جدا شدن اجزایش از هم تکانش داد، ممکن است آن را همانجا که پیدایش کردند بخورند.
با توجه به اینکه جسد موجودات هوشمند زیادی به لانهی خزندگان کشیده میشود، گاهی میتوان خزانهی کوچکی از گنج و اشیاء باارزش را در لانهیشان پیدا کرد، منجمله سکهها، جواهرات و اشیاء فلزی. با این حال خزندگان گرسنه قسمتی از اشیاء ارگانیک را، مثل اشیائی که از پارچه یا چرم ساخته شدهاند، قورت میدهند.
با اینکه خزندگان موجوداتی تکرو هستند، ولی گاهی پیش میآید که در صورت وجود مقدار زیادی غذا لانهای را با هم به اشتراک بگذارند، هرچند آنها هیچگاه در عمل شکار کردن با هم همکاری نمیکنند.
همچنین اگر سر خوردن لاشه یا قربانیای بحث دربگیرد، ممکن است خزندگان به هم حمله کنند. با این حال نبرد خزندگان با یکدیگر مدت زمان نسبتاً زیادی طول میکشد، چون آنها نسبت به تاثیر ترشحات فلجکنندهی یکدیگر مصون هستند.
بیشترین تعداد از خزندگان که یک لانه را با یکدیگر به اشتراک گذاشتهاند، شش عدد گزارش شده است.
برخلاف اژدهایان یا نظارهگرها، خزندگان لاشخور موجودات چندان پیچیدهای نیستند. آنها نسبتاً از هوشمندی برخوردار نیستند و زندگیشان حول محور غریزه میچرخد. طول عمرشان هم در حدی طولانی نیست که اثر خاصی روی دنیا به جا بگذارند.
برخی افراد گمانهزنی میکنند که وجود خزندگان لاشخور حاصل آزمایشهای یک جادوگر دیوانه در گذشتههای دور است. برخی هم اعتقاد دارند آنها به سیارهای دیگر تعلق دارند، همان سیارهای که خردکنندگان ذهن (Mind Flayers) به آن تعلق دارند (درمقالات بعدی به این موجودات خواهیم پرداخت). این افراد ادعا میکنند که خردکنندگان ذهن، خزندگان لاشخور را پرورش دادند، ولی کسی نمیداند دلیلشان برای این کار چه بوده است.
خزندگان لاشخور جزو مورمورکنندهترین موجوداتی است که ممکن است در غاری تاریک بهشان برخورد کنید. بنابراین فراموش نکنید که گروهی وارد این مکانهای مخوف شوید و هروقت که احساس کردید در تاریکی چیزی وول میخورد، سریعاً شمشیرتان را از غلاف دربیاورید.
منبع: Exploring Series
انتشار یافته در:
دیدگاه خود را ثبت کنید