هر شرور دوزاریای قلعهی خود را دارد؛ این به خودی خود جالبتوجه نیست. نشانهی واقعی قدرت و اشرافزادگی داشتن قلعهای است که قوانین فیزیک را زیرپا میگذارد. برای کسانی که فکر میکنند سطحشان بالاتر از آن است که زمین را با افراد مادون خود به اشتراک بگذارند، تنها چارهی کار داشتن یک قلعه در آسمان است.
قلعههای شناور در هوا همیشه قلمروی انحصاری شرورها نیستند، ولی بهطور کلی فقط یک شرور با بلندپروازیهای شرارتبار میتواند از ساختمانی که روی زمین نیست، نهایت بهره را ببرد. از ویژگیهای رایج چنین قلعههایی میتوان به توپخانهی کوهی، زنجیرهای غولپیکر آویزان، آبوهوای قابلتغییر (که گاهی بهشکل خصمانه مورد استفاده قرار میگیرد) و امکانات دیگری که قیمت فروش قلعه را در بنگاه املاک بهطور نجومی بالا میبرند، اشاره کرد.
۹. قلعهی باوزر – ماریوی کاغذی (Bowser’s Castle – Paper Mario)
باوزر طی سالها مالک قلعههای متفاوت بسیاری بوده است. شاید دلیلش این باشد که ماریو دائماً خرابشان میکند، ولی به نظر میرسد هر قلعهی جدید او بزرگتر و باشکوهتر از قبلی است. یکی از شگفتانگیزترین مثالها در این زمینه قلعهای بود که در ماریوی کاغذی از آن استفاده کرد: یک دژ سنگی غولپیکر و شناور در هوا که با الگوگیری از وسیلهی نقلیهی کلاسیکاش ماشین دلقکی کوپا (Koopa Clown Car) ساخته شده است.
با توجه به اینکه در ابتدای بازی، این قلعه از زیر قلعهی پرنسس پیچ از داخل زمین بیرون میآید، احتمالاً باوزر از قدرت عصای ستارهای (Star Rod) استفاده کرد تا کل قلعه را در عرض یک لحظه ظاهر کند. یا این، یا اینکه او گودالی بسیار عمیق در زمین کند و قلعه را از خشت اول همان زیر ساخت. در هر صورت باید تعهد او به این قلعه و ساختنش را ستود.
۸. خانهی کامستاک – بایوشاک بیکران (Comstock House – Bioshock Infinite)
با اینکه خانه و مقر فعالیتهای زاخاری کامستاک (Zachary Comstock) به معنای واقعی کلمه یک «قلعه» نیست، ولی از همه نظر با ایدهالهای «قلعهی شناور در هوا» جور است. اندازهی آن بسیار بزرگ است، جزییات ظاهری زیاد دارد و هم با تغییرات آبوهوایی خصمانه مهاجمان را دور میکند، هم به کمک سانگبرد (Songbird)، نگهبان قدرتمند خانه.
وقتی بوکر برای اولین بار خانه را در زمان حال میبیند، منظرهای بسیار تهدیدآمیز به نظر میرسد، ولی وقتی از راه یکی از شکافهای کوانتومی به آینده میرود، میبیند که این خانه حتی به مکانی مخوفتر تبدیل شده است، چون به مرکز اصلاح و تربیتی تبدیل شده است که هدف آن پاکسازی کلومبیا از هرگونه نشانی از مخالفت و گناه است. البته این نقشه جواب نداد.
۷. طالع سیاه – کرونو تریگر (The Black Omen – Chrono Trigger)
طالع سیاه در ابتدا قلعهی اقیانوس (Ocean Palace) نام داشت و منزلگاه موجودات روشناندیش (Enlightened One) در گذشته بود، ولی بعد با کمک قدرت ماشینهای مامون (Mammon Machine) در قالب یک دژ شناور احیا شد. ملکه زیل (Queen Zeal) طالع سیاه را به این شکل ساخت تا بتواند در آن تا ظهور لاووس (Lavos) در سال ۲۳۰۰ میلادی منتظر بماند و بتواند همزمان با ظهور هیولا قدرت آن را جذب کند.
شاید مخوفترین نکته دربارهی طالع سیاه این باشد که با حالتی شناور و بدون تغییر، تقریباً در همهی دورههای زمانی طولانی کرونو تریگر، به وجود خود ادامه داده است. با توجه به اینکه در عصر تاریکی، بهخاطر تاثیر مستقیم کارهای کرونو و همپیمانهایش به آسمان میرود، هیچکس در هیچ دورهی زمانی دیگری پس از به پرواز درآمدنش به آن توجه خاصی نشان نمیدهد. بههر حال، از دید مردم، این قلعه همیشه در آسمان وجود داشته است.
۶. قلعهی مورمورکننده – دانکی کانگ ۶۴ (Creepy Castle – Donkey Kong 64)
اگر یک اصل باشد که پادشاه کی. رول (King K. Rool) و کرملینگها (Kremlings) تعهد خود را به آن بارها ثابت کرده باشند، این است که حاضرند مرکز فعالیتهای خود را در هرجایی که دستشان برسد تاسیس کنند. به همین خاطر، آنها با استفاده از تکنولوژی تلهپورتکننده، یک قلعهی ویران و مورمورکننده را که بیهدف در آسمان شب شناور بود، کشف کردند.
از قرار معلوم، زمانی یک نفر در این قلعه زندگی میکرد، چون: الف) حاوی مقبره است و ب) بسیار جنزده است، ولی به نظر میرسد این قضیه برای هیچکدام از کرملینگهایی که آنجا کار میکنند مهم نیست. فقط اطمینان حاصل کنید که از لبه ی دیوارهای قلعه پایین نیفتید، چون راه سقوط بسیار دراز است.
۵. دژ نابودی – دوم اترنال (Fortress of Doom – Doom Eternal)
دژ نابودی جزو معود مثالهای غیرشرورانه از قلعهی شناور در آسمان در این فهرست است و املاکی قابلتوجه در فضا است که دوماسلیر (Doom Slayer) بین وقایع دوم و دوم اترنال آن را به دستآورده است. هیچگاه توضیح داده نمیشود که چه شد یک قلعهی شناور در فضا نصیب او شد، ولی از یک چیز میتوان مطمئن بود: اینکه او یک نفر یا یک چیز را برای به دست آوردنش سلاخی کرده است.
دژ نابودی حاوی تمام چیزهایی است که دوم اسلیر به آنها نیاز دارد. نهتنها فضای زیادی برای انبار کردن زره و اسلحه در آن وجود دارد و به سیستم تلهپورت مجهز است، بلکه یک اتاق تفریح آرامشبخش هم دارد که در آن اسلیر میتواند بازیهای ویدیویی بازی کند، کلکسیون کتابهایش را ورق بزند و با خرگوشاش دیزی (Daisy) وقت بگذراند.
۴. قلعهای که هیچگاه نبود – کینگدام هارتز ۲ (The Castle That Never Was – Kingdom Hearts 2)
«قلعهای که هیچگاه نبود» مقر اصلی فعالیتهای زنمس (Xenmas) و اعضای تشکیلات سیزدهم (Organization XIII) است که بر فراز شهر تاریک (Dark City) مرموز قد برافراشته است، دنیایی که دقیقاً روی مرز بین قلمروی تاریکی و روشنایی قرار دارد. در اینجاست که هیچکسان (Nobodies) به قدرت کینگدام هارتز نزدیکتر هستند و در اینجاست که آنها قصد داشتند کینگدام هارتز خاص خود را تاسیس کنند.
با اینکه هیچکسان فاقد قلب و در نتیجه احساسات هستند، ولی در ذهن خود خاطراتی از دورانی که کسی (Somebodies) بودند دارند و این خاطرات به آنها اجازه میدهد بفهمند به چه چیزهایی علاقه داشتند. برای همین قلعهای که هیچگاه نبود حاوی یک سری امکانات ساده مثل اتاقخواب، آشپزخانه، اتاق پذیرایی و اتاق جلسه است، هرچند همهیشان طراحیای بسیار زمخت و رنگورورفته دارند.
۳. جادهی سلطنتی – کربی تریپل دلوکس (The Royal Road – Kirby Triple Deluxe)
سیارهی پاپاستار (Planet Popstar) تمایل عجیبی به جذب دیکتاتورها و ستمگرها دارد. البته جادهی سلطنتی، قلعهی ملکه سکتونیا (Queen Sectonia)، از زمانی که سیارهی پاپاستار وجود داشته، بر فرار جزایر شناور فلورالیا (Florallia) شناور بوده است. جادهی سلطنتی، به تناسب با ساکن حشرهمانندش، ترکیبی قابلتوجه و در عین حال پرفیسوافاده از گیاههای طبیعی و طراحی فئودالی کودکانه است.
ملکه سکتونیا از جادهی سلطنتی با مشتی آهنین به فلورالیا حکومت میکند و نوچههای خود را به سمت هرکس که جرئت کند علیه او بایستد، میشوراند. در کمال تعجب، درگیری او با کربی بیشتر یک تصادف بود؛ ساقهی رویایی (Dreamstalk = نوعی گیاه جادویی در جهان کربی) که فلورالیا را به قسمت اصلی پاپاستار وصل میکرد، در اصل بهدست تعدادی از مردم آسمان (Sky People) کاشته شده بود که میخواستند کربی از آن بالا بیاید و ملکه را از سلطنت خلع کند.
۲. قصر شفق – افسانهی زلدا: شاهدخت شفق (The Palace of Twilight – The Legend of Zelda: Twilight Princess)
مردمان توایلای (Twili People) امکانات زیادی برای توسعه دادن ورطهی بیانتهای قلمروی شفق (Twilight Realm) نداشتند، ولی از همان امکانات کم نهایت استفاده را بردند. قصر اجدادی شفق، که منزلگاه خاندان سلطنتی قلمرو است، معماری جالبتوجهی دارد و روی جزایر شناور بزرگتر قلمروی شفق ساخته شده است.
قسمت داخلی آن نیز طراحی ظرافتمندانهای دارد و از الگوهای درخشان هندسی پر شده و تکنولوژی جادویی پیشرفته انرژی آن را تامین میکند. با در نظر گرفتن همه چیز، قصر شفق احتمالاً جای خوبی برای زندگی کردن بود، حداقل تا موقعیکه زنت (Zant) کودتایی به پا کرد و کل قصر را به یادبودی برای خود تبدیل کرد.
۱. قلعهی دکتر ارود – سنگ جادویی ۲ (Dr. Erode’s Castle – Power Stone 2)
جهان سنگ جادویی پر از جادوهای مرموز و پیچیده و تکنولوژیهای متنوع در بین چندین کشور و فرهنگ متفاوت است. با این حال، بیشتر این پدیدهها ریشه در هنجارها و افسانههای محلی دارند. ولی در وسط اقیانوس، موجودی هست که تمام قوانین منطقی را زیرپا میگذارد. او داخل قلعهای تاریک ساکن است.
این مرد غولپیکر و هیولاوار که نامش دکترو ارود است، از یک اتاق غذاخوری غولپیکر و پرزرقوبرق به قلعهاش فرمان میدهد و هرکس را که در حدی بدشانس است که در آن نزدیکیها در حال پرواز باشد، به داخل سیاهچالههای قلعه میاندازد. برجهای قلعه حاوی جهانهایی موازی هستند و برای هرکس که بخواهد فرار کند، مانع ایجاد میکنند.
منبع: The Gamer
انتشار یافته در:
دیدگاه خود را ثبت کنید