تعریف: مغلطه نرخ پایه موقعی پیش میآید که شخصی برای قضاوت یک مساله، اطلاعات آماری را نادیده بگیرد و به جایش به اطلاعات بیربطی توسل بجوید که در نظر خودش به مساله مربوط است. این سناریو معمولاً موقعی اتفاق میافتد که شخص مذکور به اشتباه باور دارد که آمار در مسالهی مورد بحث جایی ندارد، در حالیکه در واقعیت اینطور نیست.
معادل انگلیسی: Base Rate Fallacy
معادلهای جایگزین: نادیده گرفتن نرخ پایه، فراموشی نرخ پایه، مغلطهی پیگرد قانونی
مثال ۱:
فقط ۶٪ از داوطلبها توی این مدرسه پذیرفته میشن، ولی پسر من خیلی باهوشه. مسلماً میپذیرنش.
توضیح: از لحاظ آماری، پسرک شانس کمی برای پذیرفته شدن دارد. این مدرسه برای کودکان باهوش است (و همه این را میدانند)، بنابراین بیشتر داوطلبان از کودکان باهوش تشکیل شدهاند. از میان تمام کودکان باهوشی که درخواست پذیرش بدهند، فقط ۶ درصدشان پذیرفته خواهد شد. بنابراین حتی اگر فرزند گوینده باهوش باشد، شانس کمی برای پذیرفته شدن خواهد داشت (حدوداً ۶ درصد).
مثال ۲:
باوردرمانی (Faith Healing) جواب میدهد، ولی نه همیشه، خصوصاً وقتی ایمان آدم قوی نباشد (قدرت ایمان از پول واریزشده به حساب شخصی که باوردرمانی انجام میدهد تعیین میشود). آزمایشهای تجربی و عاری از تعصب نشان میدهند که درصد کم ولی قابلتوجهی از کسانی که به بیمارهای غیرقابلدرمانی چون سرطان مبتلا هستند، پس از باوردرمانی سلامتی کامل پیدا کردهاند.
توضیح: اینکه سرطان غیرقابلدرمان بعضی از انسانها درمان شده صحیح است، ولی در مثال بالا به تعداد کسانی که سرطانشان بدون باوردرمانی درمان شده اشاره نشده است. از لحاظ آماری، بین افراد مبتلا به سرطان عدهای خود به خود درمان میشوند. اگر درصد این افراد با درصد افرادی که به باوردرمانی روی آوردهاند یکسان باشد، یعنی هیچ جادو یا شفای الهی اتفاق نیفتاده است و همه چیز طبق روال است. متن زیر از جامعهی سرطان آمریکا برگرفته شده است:
«در حال حاضر هیچ مدرک علمیای وجود ندارد که نشان دهد باوردرمانی میتواند سرطان یا بیماری دیگری را درمان کند. بعضی دانشمندان معتقدند تعداد کسانی که درمان یافتنشان را به باوردرمانی نسبت دادهاند، از تعداد کسانی که سرطانشان خود به خود درمان شده کمتر است. با این وجود، باوردرمانی قادر است به ذهن آرامش بخشد، استرس، درد و اضطراب را کاهش و میل به زندگی را افزایش دهد.»
منبع:
The American Cancer Society, http://www.cancer.org/Treatment/TreatmentsandSideEffects/ComplementaryandAlternativeMedicine/MindBodyandSpirit/faith-healing
استثنا: اگر عواملی وجود دارند که شانس آدم را بهبود میبخشند و احتمالات آماری موجود را تغییر میدهند، داشتن چنین پیشفرضی منطقیست، به شرط اینکه دگرگونیهای نرم آماری با عواملی که باعث ایجاد دگرگونی شدهاند منطبق باشد. بهعبارت دیگر، شاید مادر مثال اول میداند که پسرش در موسیقی مستعد است و این استعداد شانس پذیرش او را به بیش از ۶ درصد افزایش میدهد، ولی اگر مادر فکر کند که این شانس ۵۰٪، ۸۰٪ یا ۱۰۰٪ است، مرتکب مغلطه شده است.
راهنمایی: سعی کنید آشنایی خود را با مفهوم احتمالات افزایش دهید. احتمالات از راههای مختلفی روی زندگی ما تاثیر میگذارند و اگر درک خوبی از این مفهوم داشته باشید، تاثیری مثبت و دائمی روی زندگیتان خواهد گذاشت.
منابع:
Bar-Hillel, M. (1977). The Base-Rate Fallacy in Probability Judgments. Defense Technical Information Center.
ترجمهای از:
انتشاریافته در:
مجلهی اینترنتی دیجیکالا
دیدگاه خود را ثبت کنید