تعریف: مغلطه خارج از بطن موضوع موقعی اتفاق میافتد که جملهای بدون توجه به بافت یا بطنی که در آن بیان شده نقل شود، طوری که معنیاش دچار تحریف شود.
معادل انگلیسی: Contextomy
معادلهای جایگزین: مغلطهی خارج از بافت
الگوی منطقی:
استدلال X در بطن ۱ معنی ۱ را میدهد.
استدلال X خارج از بطن ۱ معنی ۲ را میدهد.
بنابراین معنی ۲ معنی صحیح استدلال X است.
مثال ۱:
دیوید: باورت میشه رییسجمهور گفت: «چاقها بازندهن»؟
سم: کجا اینو شنیدی؟
دیوید: یکی از تیترهای برایتبرت نیوز بود.
سم: رییسجمهور گفت: «کسایی که میگن «چاقها بازندهن» نه تنها بیرحمن، بلکه دارن رفتاری اشتباه و بیرحمانه از خودشون نشون میدن.»
توضیح: دیوید گول تیتر جنجالی برایتبرت نیوز را خورد. رسانهها با توسل به این حقه سعی میکنند مردم را وادار به کلیک کردن روی مقالاتشان کنند یا دربارهی محتوایشان بحث کنند. دیوید به بطن سخن رییسجمهور توجه نشان نداد و به این دروغ دامن زد.
مثال ۲:
تریشا: توی مصاحبهی کاری، نمایندهی شما اعتراف کرد که دزده!
درک: در اصل ایشون گفت وقتی سه سالش بود، از مغازه یه آبنبات دزدید و چنان حس عذاب وجدان شدیدی بهش دست داد که دیگه هیچوقت دزدی نکرد.
توضیح: تریشا داستان نماینده را طوری تحریف کرد که به جای اینکه نشانهی وجدان اخلاقی او باشد، در آن شبیه یک آدم خلافکار به نظر برسد. مشخصاً بطنی که سخنی در آن بیان میشود اهمیت زیادی دارد.
استثنا: مردم اغلب میگویند «فلان چیز را از بطنش خارج کردهای» (You’re taking that out of context) تا از سنگینی چیزی که هضمش سخت است بکاهند، ولی گاهی اوقات یک جمله در هر بطنی قرار داده شود قابلدفاع به نظر نمیرسد.
منابع:
McGlone, M. S. (2005). Contextomy: the art of quoting out of context. Media, Culture & Society, ۲۷(۴), ۵۱۱–۵۲۲. https://doi.org/10.1177/0163443705053974
ترجمهای از:
انتشاریافته در:
مجلهی اینترنتی دیجیکالا
بنظرم این مغلطه میتونست جزء مغلطه های رایج قرار بگیره شخصا خیلی جاها دیدم که ازش استفاده کنند.
این مغلطه یجورایی با نوع بدتر خوانش گزینی هست.