تعریف: مغلطه هریک و همه موقعی اتفاق میافتد که در یک استدلال هم کمیت کلی و هم کمیت وجودی (همه، برخی، هیچیک، هریک) وجود داشته باشد و با عوض کردن چینششان معنیشان هم تغییر کند. این مغلطه یکی از دگرگونیهای دوپهلوگویی است.
معادل انگلیسی: Fallacy of Every and All
مثال ۱:
هرکسی باید در حق کسی کار خیر انجام بده. من یه کسیام، پس در حق من یه کار خوب انجام بدید!
توضیح: حتی اگر فرض را بر این بگیریم که «هرکس باید در حق کسی کار خیر انجام دهد» درست است، در مثال بالا «هرکس» اول یعنی «یک یارویی»، اما «هرکس» دوم به شخصی خاص اشاره دارد. در اینجا گوینده «کسی» را واژهای دوپهلو در نظر گرفته تا استدلال خودش را تقویت کند، ولی کارش مغلطهآمیز است.
مثال ۲:
روی تابلو نوشته شده: «همهی کودکان سهشنبهها غذای رایگان دریافت میکنند!». امروز سهشنبهست و کودکان زیادی توی دنیا هستن که غذای رایگان دریافت نمیکنن. برای همین چیزی که روی این تابلو نوشته شده دروغ محضه.
توضیح: معنی «همه» در جملهی نوشتهشده روی تابلو این است که «دست رد به سینهی هیچ کودکی زده نخواهد شد.» در جملهی دوم، معنی «همه» این است که «همهی کودکان دنیا این پیشنهاد را نپذیرفتهاند.»
منابع:
Salmon, M. H. (2012). Introduction to Logic and Critical Thinking. Cengage Learning.
ترجمهای از:
انتشاریافته در:
مجلهی اینترنتی دیجیکالا
دیدگاه خود را ثبت کنید