تعریف: مغلطه سادهانگاری علت موقعی اتفاق میافتد که شخصی وانمود کند یکی از علل وقوع یک اتفاق تنها علت وقوع اتفاق است یا تعدادی علل پیچیده و درهمتنیده به یک علت واحد تقلیل داده شوند. این مغلطه ناشی از طرز فکری سادهانگارانه است و به طور تلویحی اشاره میکند که علت وقوع یک اتفاق فلان چیز است/نیست. کسی که چنین طرز فکری دارد، این نکتهی مهم را نادیده میگیرد که وقتی داریم دربارهی مسائل پیچیدهای چون رفتار انسان صحبت میکنیم، علل دخیل بسیار پیچیده و چند وجهی هستند.
معادل انگلیسی: Oversimplified Cause Fallacy
الگوی منطقی:
X یکی از علل وقوع Y است.
X و Y هر دو وجود دارند.
بنابراین، برای کنار گذاشتن Y باید X را کنار بگذاریم.
مثال ۱:
فرضیهی ۱: مسمومیت سرب ممکن است به رفتار خشونتآمیز منجر شود.
فرضیهی ۲: بسیاری از کودکان ساکن در بخشهای درونشهری سرب در خونشان دارند.
نتیجه: بنابراین با درمان مسمومیت سرب میتوان معضل رفتار خشونتآمیز را در بخش های درونشهری رفع کرد.
توضیح: در مثال بالا اشاره شده که مسمومیت سرب ممکن است یکی از علل رفتار خشونتآمیز باشد (دقت کنید که داریم از یک احتمال حرف میزنیم). این بیانیه بدین معناست که احتمال دارد مسمومیت سرب به رفتار خشونتبار ربط داشته باشد، ولی میزان این ارتباط مشخص نیست و اگر کسی ادعا کند رفتار خشونتبار را میتوان با درمان مسمومیت سرب حل کرد (زبان دوگانه یا binary) مرتکب این مغلطه شده است. همچنین فرض اینکه رفتار خشونتبار لزوماً به جنایت خشونتبار ختم میشود، مغلطهی مصادره به مطلوب است (شمارهی ۷۵).
مثال ۲:
فرضیهی ۱: سبک زندگی کمتحرک یکی از علل گسترش چاقیست.
فرضیهی ۲: طی چند دههی اخیر تحرک انسانها کاهش یافته است.
نتیجه: بنابراین میتوان با وادار کردن مردم به تحرک بیشتر جلوی گسترش چاقی را گرفت.
توضیح: در فرضیهی ۱ اشاره شده که کمتحرکی صرفاً یکی از علل چاقی است. نمیتوان با وادار کردن مردم به تحرک بیشتر آن را حل کرد. در بهترین حالت صرفاً میتوان شدت آن را کاهش داد.
مثال ۳:
فرضیهی ۱: از لحاظ علمی ثابت شده که سیگار کشیدن باعث به وجود آمدن سرطان ریه میشود.
نتیجه: بنابراین اگر سیگار کشیدن را قدغن کنیم، سرطان ریه از بین میرود.
توضیح: تصور اینکه سیگار کشیدن صرفاً یکی از علل سرطان ریه نیست و نقش عمدهای در وقوع آن دارد منطقی است، ولی تصور اینکه تنها عامل است مغلطهآمیز است.
راهنمایی: تعیین علت وقوع یک اتفاق کار آسانی نیست. به جز در شرایطی که دربارهی یک حقیقت اثباتشده صحبت میکنید، بهتر است از عباراتی چون «یکی از عوامل…»، «ممکن است یکی از علل»، «باعث کاهش…» و به طور کلی عباراتی که از احتمالات حرف بزنند استفاده کنید.
منابع:
Hurley, P. J. (2011). A Concise Introduction to Logic. Cengage Learning.
ترجمهای از:
انتشاریافته در:
مجلهی اینترنتی دیجیکالا
دیدگاه خود را ثبت کنید