تعریف: مغلطه مقایسهی ضعیف موقعی اتفاق میافتد که شخصی با استفاده از مقایسه سعی کند درست یا غلط بودن یک استدلال را نشان دهد، ولی مقایسهای ضعیف و فاقد تاثیر دلخواه. بهعبارت دیگر، تفاوتهای آن با استدلال بیشتر از شباهتهای آن است.
معادل انگلیسی: Weak Analogy
معادلهای جایگزین: مقایسهی بد، مقایسهی اشتباه، قیاس معالفارق، قیاس سوالبرانگیز، توسل به شباهتهای فریبنده، استعارهی اشتباه
الگوی منطقی:
X شبیه Y است.
Y ویژگی P را دارد.
بنابراین X ویژگی P را دارد.
مثال ۱:
اینکه به خاطر یه سری اشتباه و تناقض توی کتاب مقدس به رستاخیز مسیح اعتقاد نداشته باشی، مثل این میمونه که به غرق شدن تایتانیک اعتقاد نداشته باشی، چون شاهدای عینی سر اینکه کشتی قبل از فرو رفتن توی آب از وسط نصف شد یا بعدش، با هم توافق ندارن.
توضیح: متاسفانه این مقایسه از زبان یکی از مناظرهکنندگان مسیحی مورد علاقهی من (یکی از اشخاصی که در اغلب موارد به دلیل و منطق ارزش مینهد) بیان شده است. این مقایسه چند اشکال اساسی دارد که از بینشان میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- از غرق شدن تایتانیک مدت زیادی نمیگذرد.
- ما یقین داریم اظهاراتی که دربارهی حادثه شنیدهایم، از زبان شاهدان عینی بیان شدهاند.
- ما از غرق شدن تایتانیک مدرک فیزیکی در اختیار داریم.
مثال ۲:
اعتقاد داشتن به رستاخیز مسیح مثل این میمونه که به وجود زامبیها اعتقاد داشته باشی.
توضیح: این مثال یکی از مقایسههای رایج است که خداناباوران برای رد مسیحیت استفاده میکنند. دلیل ضعیف بودن مقایسه موارد زیر است:
- گفته میشود که عیسی زنده است، نه نامیرا (Undead)
- اگر وجود خدا را یک حقیقت در نظر بگیریم، او دلیل موجهی برای زنده کردن عیسی (خودش) دارد. چنین دلیلی برای وجود زامبیها وجود ندارد.
- غذای زامبیها مغز انسان است. تا جایی که میدانیم، عیسی از مغز کسی تغذیه نکرد.
استثنا: در نظر داشته باشید که مقایسهها نمیتوانند «اشتباه» یا «صحیح» باشند، و حتی «خوب» یا «بد» خطاب کردنشان نیز دقیق نیست. بهترین لفظ برای توصیف کیفی مقایسهها «ضعیف» و «قوی» است. استفاده از مقایسه خودش یک استدلال است، استدلالی که کیفیت آن بستگی به نظر افراد دارد. چیزی که در نظر یک شخص ضعیف به نظر میرسد، ممکن است در نظر شخصی دیگر قوی باشد.
راهنمایی: مقایسه کردن راهی بسیار مفید، قوی و متقاعد کننده برای انتقال ایده است. از مقایسه استفاده کنید، ولی تا حد امکان مقایسهای قوی به کار ببرید.
منابع:
Luckhardt, C. G., & Bechtel, W. (1994). How to Do Things with Logic. Psychology Press.
ترجمهای از:
انتشاریافته در:
مجلهی اینترنتی دیجیکالا
دیدگاه خود را ثبت کنید