لینک دانلود همهی مقالات مجموعهی «آشنایی با اساطیر کطولحو» در قالب فایل PDF
بهسمت آبسنگهای غمافزا شنا خواهیم کرد و ورطههای تاریک و ژرفناک دریا را پشتسر خواهیم گذاشت تا به شهر سایکلاپسوار و پُرسُتون یاهاثانِثلِی برسیم؛ و در سکونتگاه عمیقزادگان، غرق در شگفتی و افتخار، تا ابد زندگی خواهیم کرد.
سایهای بر فراز اینزماوث
املا/معادل (های) فارسی:
- عمیقزادگان
- دعجون/داگون/دیگُن/دِیگان
- هایدرا
القاب: پدر دعجون (Father Dagon)، مادر هایدرا (Mother Hydra)
تاکنون خدایان و موجودات کثلهو را به صورت تکی بررسی کردیم، ولی وقتش رسیده که به یکی از گونههای جاندار پراهمیت اساطیر بپردازیم.
عمیقزادگان فقط در یکی از داستانهای لاوکرفت حضور رسمی دارند، ولی نویسندگان بسیاری از آنها و ایدهی پشت وجودشان در داستانهای خود استفاده کردهاند.
بیشتر اطلاعاتی که از عمیقزادگان در دست داریم، از رمان کوتاه لاوکرفت «سایهای بر فراز اینزماوث» (The Shadow Over Innsmouth) (انتشاریافته در سال ۱۹۳۶) استخراج شده است. لاوکرفت نظر مساعدی نسبت به داستان نداشت، ولی سایهای بر فراز اینزماوث تنها اثر لاوکرفت بود که در طول زندگیاش به صورت مستقل منتشر شد.
این داستان راجعبه راویای است که توجهش نسبت به شهر ساحلی اینزماوث، واقع در ایالت ماساچوست، جلب شده است؛ شهری که از شهر واقعی نیوزبریپورت الهام گرفته شده است. در طول داستان راوی به تاریخچهی مخفی شهر و ارتباط آن با یک گونهی جاندار آبزی به نام عمیقزادگان پی میبرد.
عمیقزادگان گونهای ماهیمانند هستند که زیر اقیانوسهای سرتاسر زمین زندگی میکنند. هرچند آنها برای مدت زمان طولانی قادر به زیستن روی خشکی نیز هستند. از لحاظ ظاهری بدنشان ساختاری انسانگونه دارد، ولی پوستشان از جنس فلس است و آبشش و چشمهایی ورآمده دارند.
عمیقزادگان از لحاظ بیولوژیکی نامیرا هستند و فقط با اعمال خشونت و آسیب فیزیکی میتوان آنها را از بین برد. به همین خاطر جمعیت عمیقزادگان ساکن در اقیانوسها به طور دقیق مشخص نیست، ولی بدونشک آنها موجوداتی هوشمند هستند و میدانند چطور خود را از نظر مخفی نگه دارند.
عمیقزادگان شهرهای بزرگ زیادی را با مصالح سنگی و تزئینات دریایی همچون صدف ساختهاند. مهمترین این شهرها، یاهاثانِثلِی (Y’ha-nthlei) واقع در آبسنگ شیطان (The Devil’s Reef) در امتداد ساحل اینزماوث است.
ظاهراً اژدرهای شلیکشده از جانب زیردریاییها چندین بار به یاهاثانثلی برخورد کرده و به آن آسیب زدهاند، ولی این شهر همچنان در اعماق اقیانوس پابرجا باقی مانده است.
« یاهاثانثلی» اثر Jonas Anderson
عمیقزادگان عادت دارند با انسانهایی که در جزایر و کنار سواحل زندگی میکنند، پیمان ببندند و معامله جوش دهند. مطابق با این معاملهها و پیمانها، انسانها موظف هستند در ازای دریافت ماهی و اشیاء قیمتی از جنس طلا از جانب عمیقزادگان، به آنها قربانی انسانی برای کشتن و زنان و دخترانی برای همآغوشی تقدیم کنند.
حاصل این همآغوشی موجودی است به نام عمیقزادهی دورگه (The Deep One Hybrid) که در بدو تولد انسانگونه است، ولی با طی کردن دوران بلوغ و افزایش سن هرچه بیشتر ظاهر و سکنات یک عمیقزاده را پیدا میکند. این تغییر با میل ناخودآگاه عمیقزادهی دورگه به ترک کردن دنیای انسانها و ورود به اقیانوس و پیوستن به عمیقزادگان دیگر همراه است. پس از به وقوع پیوستن این اتفاق، عمیقزادهی دورگه به جاودانگی ویژهی عمیقزادگان نیز دست پیدا میکند. از این الگوی رفتاری میتوان نتیجهگیری کرد که عمیقزادگان قادر به تولید مثل با یکدیگر نیستند و برای گسترش و حفظ کردن بقای خود به انسانها وابستهاند.
لاوکرفت مردی بهشدت نژادپرست بود و بسیاری از طرفداران او، عمیقزادهی دورگه را نوعی تمثیل حاصلشده از انزجار او نسبت به اختلاط نژادی میان انسانها در نظر میگیرند.
«عمیقزادگان دورگه» اثر WA
طبق شواهد موجود، عمیقزادگان حداقل سه خدا را میپرستند: دوتایشان پدر دعجون و مادر هایدرا هستند. راجعبه دعجون و هایدرا نظریهپردازیهایی شده است، ولی توصیه میشود پیرامون چیستی روایت صحیح راجعبه هرکدام به قضاوت خودتان تکیه کنید:
نظریهی اول: دعجون و هایدرا هردو جزو قدیمیگانگان متعال هستند. دقیقاً مشخص نیست آنها مانند قدیمیگانگانی چون کثلهو از فضا به زمین آمدهاند یا روی زمین تکامل پیدا کردهاند، ولی در هر صورت نیاکان اصلی عمیقزادگان محسوب میشوند و نقشی «آدم و حوا» گونه را برایشان ایفا میکنند.
نظریهی دوم: رشد بدنی عمیقزادگان در طول عمر جاودانهیشان هیچگاه متوقف نمیشود و دعجون و هایدرا صرفاً عناوینی افتخارآمیز و توصیفی برای پیرترین و عظیمالجثهترین عمیقزادگان هستند.
خدای سومی که عمیقزادگان پرستش میکنند، کثلهوی متعال است. بنابراین:
نظریهی سوم: دعجون نام یک خدای فلسطینی نیمهماهی/نیمهانسان است که در کتاب عهد عتیق، سامسون، پهلوان یهودی، معبد او را تخریب میکند. با توجه به آبزی بودن عمیقزادگان، دعجون نامی بود که مسیحیانی که تازه با عمیقزادگان آشنا شده بودند (در سایهای بر فراز اینزماوث، سردمداران این مسیحیان شخصی به نام اوبِد مارش (Obed Marsh) است( به خدای آنها اطلاق کردند، بیخبر از آنکه این خدا واقعاً شخص کثلهو است.
البته نظریهی سوم، از لحاظ معتبر بودن، با یک مشکل بزرگ روبروست: لاوکرفت یک داستان کوتاه به نام دعجون نوشته است و راوی این داستان با موجودی که ظاهراً دعجون اشاره شده در عنوان داستان است، برخورد میکند. البته بسیاری شک دارند که این موجود واقعاً خود دعجون باشد، چون در داستان او در حال عبادت کردن به تصویر کشیده میشود، نه عبادت شدن. همچنین در راستای دفاع از این نظریه، از رابرت م. پرایس (Robert M. Price) نقل است:
«وقتی لاوکرفت قصد داشت به قدیمیگانه بودن موجودی اشاره کند، اسمی غیرقابلتلفظ از خودش اختراع میکرد.»
با توجه به اینکه دعجون از منابع آشنای زمینی برگرفته شده است، احتمال اینکه صرفاً لقبی باشد که انسانها برای یکی از خدایان اساطیر انتخاب کرده باشند، تا حد زیادی بالا میرود.
«دعجون» اثر Juan Calle
نظریهی درست هرچه که باشد، در اینکه عمیقزادگان موجوداتی مذهبی هستند، شکی نیست. آنها منجر به تشکیل شدن کالتهای مخفی بسیاری شدند؛ معروفترینشان محفل محرمانهی دعجون (The Esoteric Order of Dagon) است.
عمیقزادگان گونهای خطرناک هستند و از قرار معلوم میتوانند به صورت تلهپاتیک با همنوعان خود در سرتاسر کرهی زمین ارتباط برقرار کنند. هوشمندی، جاودانگی و حقهباز بودنشان آنها را به رقیبانی قابلاعتنا برای بشریت بدل کرده است.
بسیاری از نظریهپردازان توطئه گمان میکنند حکومتهای قدرتمند با عمیقزادگان به توافقهایی با مفاد نامعلوم رسیدهاند تا از وقوع چنین اتفاقی جلوگیری کنند، ولی مدرکی برای اثبات این مدعا در دسترس نیست.
در حال حاضر عمیقزادگان به ارتباط محدود با انسانها در شهرهای ساحلی مهآلود و کماهمیت و گسترش آهسته و پیوستهی جمعیتشان از این طریق قانع هستند. شاید کودکان حاصل از این ارتباط مشمئزکننده در ابتدا میان انسانها زندگی کنند، ولی در آخر سرنوشت تمامشان مختوم به اقیانوسها و رازهای نهفته در اعماقشان است.
سلام
شرمنده دنبال کتاب سایه ای بر فراز اینزموث (نسخه چاپی یا پی دی اف فرقی نمیکنهفقط ترجمه شده باشه)
هر جایی گشتم پیدا نکردم میخواستم بپرسم شما میدونید از کجا میتونم تهیه کنم؟
یه نسخه ازش هست:
https://ketabejam.com/product/%D8%B3%D8%A7%DB%8C%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%D9%81%D8%B1%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%DB%8C%D9%86%D8%B2%D9%85%D9%88%D8%AB-%DA%98%DB%8C%D9%84/
که نشر ژیل با ترجمهی زهرا نی چین منتشر کرده. ولی هیچجا موجود نیست. از کیفیت ترجمه هم خبر ندارم.