لینک دانلود همهی مقالات مجموعهی «آشنایی با اساطیر کطولحو» در قالب فایل PDF
یوگ-سوتوث دروازه را میشناسد. یوگ-سوتوث خود دروازه است.
یوگ-سوتوث کلید و محافظ دروازه است. گذشته، حال، آینده، همه در نظر یوگ-سوتوث یک چیز هستند.
او میداند قدیمیگانگان در کدامین مکان از عصر قدیم بیرون جهیدند و دوباره از کدامین مکان بیرون خواهند جهید.
او میداند روی کدامین قسمت از زمین قدم نهادند و در کدامین قسمت همچنان در حال قدم نهادن هستند و چرا هیچکس در حال قدم نهادن، طاقت نظاره کردنشان را ندارد.
وحشت دانویچ
املا/معادل (های) فارسی: یوگ-سوتوث، یوگسوتوث، یاگ-ساتاث، یاگساتاث
القاب: کمینکننده در آستانه (The Lurker at the Threshold)، کلید و دروازه (The Gate and the Key)، راهگشا/فاتحالصراط (The Opener of the Way)
اگر آزاتوث قدرتمندترین موجود در پانتئون اساطیر کثلهو باشد، یوگ-سوتوث مسلماً عالِمترینشان است.
یوگ-سوتوث در تعدادی از داستانهای لاوکرفت مورد اشاره قرار گرفته است. اولین اشاره به او در داستان ماجرای چارلز دکستر وارد (The Case of Charles Dexter Ward) صورت گرفت. در این داستان نام او بخشی از وردخوانیهای مختلف بود (به طور کلی در وردخوانیهایی که به قصد کسب دانش ادا میشوند، نام یوگ-سوتوث زیاد مورد اشاره قرار میگیرد).
در وحشت دانویچ (The Dunwich Horror)، ویتلی پیر یوگ-سوتوث را به قصد باردار کردن دخترش لاوینیا احضار میکند. پس از باردار شدن از جانب یوگ-سوتوث، لاوینیا دو پسر دوقلو به دنیا میآورد: یکی از این دو پسر همان وحشتی است که در عنوان داستان به آن اشاره شده است.
«وحشت دانویچ» اثر Skullbeast
نهایتاً یوگ-سوتوث در داستانی به نام فراتر از دروازههای کلید سیمین (Beyond the Gates of the Silver Key) حضور پیدا میکند، داستانی که پروتاگونیست آن به هنگام عبور از مولتیورس با این خدای بیرونی صحبت میکند.
یوگ-سوتوث اغلب به شکل حجم جوشانی از چشم، پیچک و بهویژه گویهای نورانی متعدد توصیف شده است.
یوگ-سوتوث نیز مانند نیارلاتهوتپ (Nyarlathotep) از قابلیت تغییرشکل برخوردار است و این اشکال از ظاهر واقعی خودش تا ظاهری تقریباً انسانگونه متغیر است، هرچند این قابلیت و اشکالی که میتواند خود را به مانندشان دربیاورد، به گستردگی و کثرت نیارلاتهوتپ نیست.
اغلب گفته میشود که یوگ-سوتوث نسبت به همهچیز آگاه و بیناست و بهنوعی او در مجاورت تمام فضاها و زمانهای موجود در کائنات قرار دارد؛ در عین حال، بنا بر دلایلی نامعلوم، او جایی خارج از این کائنات فیزیکی گیر افتاده و تا کسی او را احضار نکند، نمیتواند وارد آن شود.
یوگ-سوتوث بر تمام وجودیاتها در تمام ابعاد وجودی به طور همزمان نظارت دارد و به خاطر نظارتش بر تمام مکانها و زمانها از جانب گونههای جاندار متعدد در اعصار زمانی مختلف مورد پرستش قرار گرفته است.
پیروان یوگ-سوتوث برای دستیابی به علوم ممنوعه و ساحران برای دستابی به کنترل محدود بر روی فضا و زمان از او یاری میجویند. نقل است کسانی که موفق به صحبت کردن با یوگ-سوتوث شدهاند، متوجه پلیدی خاصی در او نشدهاند. با وجود اینکه صفتهایی انسانی چون «نیک» و «پلید» در توصیف هیچیک موجودات اساطیر کثلهو قابلاستفاده نیستند، ولی گفته میشود کسانی که در صدد دخالت در طبیعت زمان و فضا بربیایند، در نهایت نزد یوگ-سوتوث سر در خواهند آورد و این سرنوشتی بهمراتب بدتر از مرگ است.
در قبال وجودیت یوگ-سوتوث چند نظریهی مختلف وجود دارد، ولی هیچکدام از اعتبار چندانی برخوردار نیستند:
نظریهی اول: یوگ-سوتوث دشمن ابدی نودنز (Nodens) است.
نظریهی دوم: یوگ-سوتوث زیر کوه سینا و زیر نشانی کهن (Elder Sign) اسیر شده بود و موسی او را آزاد کرد؛ اشاره به اینکه یهوه یکی از اشکال تغییرشکلیافتهی یوگ-سوتوث بوده است.
نظریهی سوم: یوگ-سوتوث از سه موجودی تشکیل شده است که اگر روزی احضار شوند، به موجود ترکیبی اجازه میدهند تا ابد در بعد فیزیکی باقی بماند. این نظریه هم مانند نظریههای قبلی فاقد مدرک نوشتاری قابلاطمینان است.
«یوگ-سوتوث در نکرونومیکون» اثر Zarono
یوگ-سوتوث در مقایسه با آزاتوث حضور پررنگتری در این دنیای فانی دارد و با وجود اینکه او هم مانند آزاتوث از فهم و درک انسانی خارج است، ولی حداقل میتوان او را متقاعد کرد تا اگر شرایط مناسب بود، یک زن میرا را باردار کند و به اندازهی آزاتوث دور از دسترس به نظر نمیرسد. وجود امکان برقراری رابطه با یوگ-سوتوث، در کنار میل باطنی انسان به کسب دانش، باعث شده یوگ-سوتوث یکی از جالبترین خدایان اساطیر کثلهو تبدیل شود. گرچه او به اندازهی کثلهو معروف نیست، ولی اشارات و تلمیحات مستقیم و غیرمستقیم به او کم نیستند.
یکی از این تلمیحات قابلتوجه در بازی نقشآفرینی پلیاستیشن ۴، بلادبورن (Bloodborne)، صورت گرفته است. بلادبورن شامل درونمایه و اشارات لاوکرفتی زیادی است و با وجود اینکه بعید است هیچیک از موجودات حاضر در این بازی نمایندهی مستقیم یوگ-سوتوث باشند، شخصیتهایی چون اوئدون و مون پرزنس شباهتهای زیادی به آنچه راجعبه یوگ-سوتوث میدانیم دارند.
با وجود اینکه یوگ-سوتوث در اسطوره نقشی محوری دارد، ولی درست مانند آزاتوث اطلاعات موثق و قابل اطمینانی از او در دسترس نیست. ولی چیزی که با اطمینان از یوگ-سوتوث میدانیم این است که او از وجود ما خبر دارد، ما را میبیند و تکتک حرکات ما زیر نظرش است.
حیف از کامنتایی که تو وبلاگ زیر این مطالب نوشتیم. من، آرتین، آرشیا . هعی .
واقعاً حیف. البته برخلاف چیزی که گفتن (تعطیل شدن میهنبلاگ اول دی) وبلاگ هنوز پابرجاست.