تعریف: مغلطه بومشناسی موقعی پیش میآید که شخصی با توسل به دادههای آماریای که دربارهی یک گروه خاص عرضه شده، دربارهی فردی داخل آن گروه به شکلی مطلقگرایانه نتیجهگیری کند.
معادل انگلیسی: Ecological Fallacy
معادلهای جایگزین: مغلطهی استنتاج بومشناسانه
الگوی منطقی:
گروه X دارای ویژگی Y است.
شخص ۱ در گروه X است.
بنابراین شخص ۱ دارای ویژگی Y است.
مثال ۱:
مردها از زنها نمرهی بهتری در ریاضی میگیرند. جری مرد است. بنابراین ریاضی جری از ریاضی سلیویا، که زن است، بهتر است.
توضیح: ریاضی بهتر مردها در مقایسه با زنها کلیگویی غیرقابلاطمینان است. این بدین معنا نیست که نمرهی ریاضی هر مردی از نمرهی ریاضی هر زنی بالاتر خواهد بود. اگر دربارهی این آمار اطلاعات بیشتری داشتیم، میتوانستیم حدسهای دقیقتری بزنیم. مثلاً اگر میدانستیم که نمرهی ریاضی مردان به طور میانگین ۸٪ بیشتر از زنان است، نمیتوانستیم ادعا کنیم که هر مرد از هر زن نمرهی بهتری کسب خواهد کرد. چون ممکن است توزیع نابرابر در این نتیجهگیری تاثیر داشته باشد. یعنی ممکن است اقلیتی از زنان در ریاضی بسیار ضعیف و اقلیتی از مردان در ریاضی بسیار قوی باشند و این توزیع نابرابر باعث شود میانگین بهدستآمده قابلاطمینان نباشد.
مثال ۲:
از یکی از پژوهشهایی که اخیراً منتشر شده اینطور برمیآید که رفتن به کلیسا رابطهی مستقیمی با ماندگاری ازدواج دارد. در این پژوهش اشاره شده زوجهایی که همراه با یکدیگر به کلیسا میروند، احتمال بیشتری دارد تا آخر عمر همسر یکدیگر باقی بمانند. این موضوع چندان غافلگیرکننده نیست، چون در مذهب طلاق وجههای منفی دارد. با این وجود، از این پژوهش نمیتوان نتیجهگیری کرد طلاق گرفتن هر زوجی که با هم به کلیسا نمیروند، از طلاق گرفتن زوجی که با هم به کلیسا میروند، محتملتر است.
توضیح: برای بیان چنین ادعایی به اطلاعات بیشتری دربارهی دادهی خام استفادهشده نیاز داریم. شاید فقط مذهبیهای معتقدی که هر روز به کلیسا میروند، نرخ طلاق بسیار پایین ۲٪ داشته باشند. امکانش هست که کسانی که هیچوقت به کلیسا نمیروند، از کسانی که فقط هر یکشنبه به کلیسا میروند، نرخ طلاق پایینتری داشته باشند، ولی به خاطر مذهبیهای متعصب، مثل مثال قبل با مشکل توزیع نابرابر روبرو هستیم.
منابع:
Babbie, E. R. (2016). The Basics of Social Research. Cengage Learning.
ترجمهای از:
انتشاریافته در:
مجلهی اینترنتی دیجیکالا
دیدگاه خود را ثبت کنید