Farbod Azsan 1210x423 - پایان فعالیت من توی دیجی‌کالا مگ + دلیل

دوستانی که این سایت رو دنبال می‌کنن، احتمالاً می‌دونن که بیش از ده ساله که من در حال مقاله نوشتن برای دیجی‌کالا مگ بودم و منبع بسیاری از مقالات اینجا دیجی‌کالا مگ بود.

من توی دیجی‌کالا مگ کارهایی انجام دادم که در نظرم ارزشمند بودن: ترجمه‌ی کتاب «مغالطه به زبان آدمیزاد» از بو بنت، «خون، عرق و پیکسل» و «دکمه‌ی ریست را فشار بده» از جیسون شرایر و این اواخر هم «اربابان نابودی» از دیوید کوشنر که متاسفانه نیمه‌کاره موند. غیر از این کتاب‌ها، یک عالمه مقاله و نقد نوشتم و ترجمه کردم که توی سایت می‌تونین بخونیدشون.

من به‌طور کلی از کارم در دیجی‌کالا راضی بودم، چون دستم برای انتخاب و ترجمه‌ی محتوا تا حد نسبتاً خوبی باز بود و دستمزد دیجی‌کالا هم از جاهای مشابه بالاتر بود. من خودم به‌شخصه با مدیرها و عوامل دیجی‌کالا از نزدیک تعاملی نداشتم و از تصمیمات درونی شرکت خبری نداشتم. کلاً توی این ده سال هم فقط یه بار به ساختمون اصلی دیجی‌کالا رفتم که برای یه پروژه بود. دورکار بودم و از این دورکاری هم راضی. منتها طبق چیزی که متوجه شدم، طی یکی دو سال اخیر، دیجی‌کالا به این نتیجه رسیده بود که مگ در حالت فعلیش جواب نمی‌ده. بازدید مطالب پایین بود و به اصطلاح براشون صرف نداشت.

اول اون‌ها سعی کردن این صرف نداشتن رو با «کالامحور» کردن مطالب جبران کنن، بدین صورت که اگه می‌خواستی مطلبی بنویسی، باید یک سری از کالاهای دیجی‌کالا اون وسط گنجونده می‌شدن، طوری‌که به صورت غیرمستقیم به محتوای متن مربوط باشن. وقتی این تصمیم گرفته شد، من از همون‌جا فهمیدم که یکم اوضاع خیطه. ولی با این بهونه، جلو رفتیم و خوشبختانه این سیاست جدید خیلی نتونست به کار من آسیب بزنه. من همچنان تونستم تو این بستر مطالبی که در نظرم ارزشمند بودن تولید کنم.

ولی متاسفانه این سیاست کافی نبود و علاوه بر کالامحور کردن مطالب، دیجی‌کالا مگ هرچی بیشتر به سمت سئومحور کردن مطالب پیش رفت، بدین صورت که روی کلیدواژه مانور بدی تا مطلب توی صفحه‌ی اول گوگل نمایش داده بشه. منتها این هم جواب نداد. بعد شاهد محدود شدن تعداد کلمات به ۱۵۰۰ یا نهایتاً ۲۰۰۰ کلمه شدیم. ولی اون هم جواب نداد. توی چند ماه اخیر شاهد تعدیل نیروی بزرگی بودیم، طوری‌که از کل بچه‌های بخش سینما، بازی ویدیویی و ادبیات و هنر و… فقط ۱۲-۱۳ نفر موندن.

ما امیدوار بودیم که این تعدیل نیرو (که ناراحت‌کننده هم بود) لااقل این امکان رو برای ما افراد باقی‌مونده فراهم کنه تا به همون روند قبلی برگردیم و داشتیم بر هم می‌گشتیم، اما همین دیروز امیرحسین میرزایی، دبیر بخش سرگرمی بهم زنگ زد و گفت که خیلی ناگهانی دیجی‌کالا مگ رو تعدیل نیرو کردن و کلاً از بچه‌های تیم قبلی دیگه کسی باقی نمونده و به احتمال زیاد مگ کلاً قراره بیفته دست بچه‌های تیم سئو.

این تصمیم مسلماً ناراحت‌کننده، ولی قابل‌درک بود. ما توی دیجی‌کالا مگ بازدید کافی نداشتیم. این بازدید پایین دلایل مختلفی داشت. بعضی‌هاش به شرایط کلی کشور و دنیا مربوط می‌شه و بعضی‌هاش هم به سیاست‌های درونی دیجی‌کالا مگ. منتها من یه گله‌ای که دارم، غیرحرفه‌ای بودن شیوه‌ی انجامش بود.

کاری که دیجی‌کالا می‌تونست انجام بده این بود که به بچه‌ها بگه ماه بعد مگ قراره تعطیل بشه. تا الان هرچی مطلب کار کردین رو منتشر می‌کنیم و بعد شما رو به خیر و ما رو به سلامت. اما کاری که دیجی‌کالا مگ کرد این بود که خیلی ناگهانی و بدون اخطار قبلی زیر پای همه‌ی بچه‌ها رو خالی کرد. الان مثلاً من حدود چند ده هزار کلمه مطلب دارم که ارزشش می‌شه چیزی حدود ۱۰ میلیون تومن. الان کل این به باد رفت. منم کلاً کارم تو دیجی‌کالا کار اصلیم بود و منبع درآمد اصلیم. این‌که یهو اینجوری زیر پام خالی شد، اصلاً من رو در شرایط مساعدی قرار نمی‌ده برای ماه بعد. اگه از یه ماه پیش به ما اطلاع داده می‌شد، هیچ مشکلی پیش نمی‌اومد. من این مطالبم رو منتشر می‌کردم و با پول اونا تا ماه بعد دووم می‌آوردم و احتمالاً تا موقعی که پولم تموم بشه، یه کار جدید پیدا می‌کردم.

اصولاً این حرکت جدیدی که داره بین شرکت‌های بزرگ جا می‌افته که یهو متوجه می‌شن فلان دپارتمان براشون بازدهی مالی نداره و در عرض یه روز تعطیلش می‌کنن و همه‌ی کارمندهاشون رو لنگ در هوا می‌ذارن، یکی از بدترین ترندهایی که تو حوزه‌ی کاپیتالیسم رواج پیدا کرده. اتفاقاً اون دوتا کتابی که از جیسون شرایر ترجمه کردم دقیقاً درباره‌ی چنین موقعیت‌هایی توی شرکت‌های بازیسازی بودن و میزان شباهت اون موقعیت‌ها به موقعیت فعلی خودم با دیجی‌کالا مگ برام جالب و تلخ بود. اصولاً شرکت‌هایی که می‌خوان تعدیل نیرو کنن، برای این‌که دلخوری‌ای پیش نیاد، یه چیزی به اسم دستمزد پایان خدمت یا Severance Package براشون در نظر می‌گیرن که بهشون کمک می‌کنه تا موقع پیدا کردن کار جدید بی‌پول نمونن. ولی خیلی از شرکت‌ها به‌خاطر وضع وخیم مالی این کارو نمی‌کردن و مثلاً این یه ویژگی خیلی منفی براشون در نظر گرفته می‌شد.

حالا من از دیجی‌کالا مگ انتظار دستمزد پایان‌خدمت نداشتم، ولی انتظاری که داشتم این بود که حداقل بهمون بگن هرچی مطلب تا حالا آماده کردید، باهاتون حساب می‌کنیم. بعد می‌تونید برید. اگه این کارو می‌کردن، مشکلی پیش نمی‌اومد و همه‌چی به خیر و خوشی تموم می‌شد.

من قبلاً توی موقعیت مشابهی قرار گرفتم. قرار بود برای انتشارات ویدا مجموعه‌ی «دیموناتا» دارن شان رو ترجمه کنم. اما بعد از ترجمه‌ی جلد اول و حدوداً یک چهارم جلد دوم بهم خبر رسید که پروژه کنسله. اما آقای رضا نیکنام، مدیر انتشارات ویدا، اطمینان حاصل کرد تا آخرین کلمه‌ای که من تا لحظه‌ی رسیدن خبر بهم ترجمه کردم، با همون نرخ توافق‌شده حساب بشه. با این‌که برای من کنسل شدن ترجمه ناامیدکننده بود (چون من فقط برای پول کار نمی‌کنم و دوست دارم کارم نتیجه داشته باشه)، ولی از این رفتار و تعهد ایشون خیلی خوشم اومد و برای همین همیشه ازشون به نیکی یاد می‌کنم.

ولی این رفتار دیجی‌کالا، به‌عنوان یه شرکت به‌مراتب بزرگ‌تر، به دور از انتظار و انصاف بود و یه جورایی باعث شد این همکاری طولانی و به نظر خودم پرثمر خدشه‌دار بشه.

خلاصه این بود داستان پایان فعالیت من در دیجی‌کالا. باز هم تاکید می‌کنم. پایان این همکاری برای من قابل‌درک و تا حدی قابل‌پیش‌بینی بود. می‌دونستم بازدید مطالب پایینه. برای من بازدید مهم نیست، ولی برای دیجی‌کالا چرا. ما هم خیلی تلاش کردیم این نیاز رو برطرف کنیم، ولی نشد. فقط ای‌کاش اینجوری زیر پامون خالی نمی‌شد.

حالا باید ببینم آینده چی در چنته داره.

ارادتمند شما

فربد آذسن / ۸ جولای ۲۰۲۵

۴.۶/۵ - (۹ امتیاز)
7 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  1. پ گفته:

    حس میکنم این حوزه واقعاً امنیت شغلی قانون‌مندی نداره. فرقی نداره آدم برای یه مجموعه مثل دیجیکالا کار کنه یا روی یه پلتفرم مثل یوتیوب.
    امیدوارم از کار بعدیت هم مطمئن و هم راضی باشی

    پاسخ
    • فربد آذسن گفته:

      آره منم پیش‌فرضم از اول همین بود. ولی خب ۱۰ سال داشتیم همین‌جوری پیش می‌رفتیم. ۱۰ سال برای چنین شغلی مدت زمان قابل‌قبولی به نظر می‌رسه.

      البته می‌گم؛ انتظارش رو داشتم. فقط حرفم اینه ای‌کاش می‌ذاشتن تا جایی که ترجمه کردیم، مطالب رو منتشر می‌کردیم. اینجوری دلخوری‌ای پیش نمی‌اومد.

      دستت درد نکنه.

      پاسخ
      • وحید گفته:

        سلام واقعا جالبه سطح یه جایی مثه دیجی کالا با یه مغازه وسط شهر یکیه چون اونم وقتی بازدهی نداشته باشی همین میشه

        من امیدوار نیستم و فقط اعتراض و نشر اون جواب میده باور کنین اگه شما این مطلب رو نمیذاشتین همه ندید می گفتن نه دیجی کالا از این کارا نمیکنه

        پاسخ
  2. اندلاین گفته:

    متاسفم برای این موقعیت جدید
    و فربد اذسن بیشنهاد من به تو روی اوردن به سمت یوتوب و تولید محتوا تو اون پلتفرمه
    همین الان هم شروع کنی میتونی مثلا تا ۳-۴ ماه اینده بهش به چشم ی درامد مناسب نگاه کنی

    پاسخ
    • فربد آذسن گفته:

      مرسی حسین. اتفاقاً در این زمینه (یوتوب) وارد مذاکره‌ی جدی شدم، یعنی طوری که با حقوق و اینا همراه باشه و به حوزه‌ی کاریم (ادبیات گمانه‌زن) هم مرتبط باشه. باید ببینم چطور پیش می‌ره.

      پاسخ
    • فربد آذسن گفته:

      خب پاسخ کار غیرحرفه‌ای، کار غیرحرفه‌ای دیگه نیست.

      بعدشم من لینک می‌ذارم، کلاً می‌خوام برام ثبت بشه چی رو کجا منتشر کردم. کردیت دادن به منبع اصلی فقط بخشیشه.

      پاسخ