بعد از مدتها فرصتی پیش آمد که تلویزیون ملی ایران به موضوع ادبیات علمیتخیلی بپردازد. در ادامه خواهید فهمید که در این برنامه چه گذشته است.
در تاریخ هفتم اردیبهشت ۱۳۹۸، موضوع برنامهی «چرخ» شبکهی ۴ ادبیات علمیتخیلی و نقش آن در ترویج علم بود. محمد قصاع، نویسندهی کتاب «پژوهشی در ادبیات و اندیشهی علمیتخیلی» و فرزین سوری، سردبیر وبسایت سفید و دبیر جایزهی ادبی نوفه از مهمانان این برنامه بودند. در این مطلب قصد دارم گزارشی از این برنامهی تقریباً یکساعته ارائه دهم و خلاصهای از صحبتهای ردوبدلشده را به صورت موردی برایتان بازگو کنم.
این برنامه از تلوبیون قابل مشاهده است. میتوانید صحبتهای محمد قصاع را از دقیقهی ۴ تا ۲۳ و صحبتهای فرزین سوری را از دقیقهی ۵۱ تا ۶۴ دنبال کنید.
محمد قصاع: علمی تخیلی ابزار ترویج علم است!
* در ابتدای برنامه، محمدرضا مقدسیان، مجری برنامه، حسین فروتن، مجری و گفتگوکنندهی دیگر برنامه را معرفی و سوال نظرسنجی را برای بینندگان مطرح کرد:
کدام گزینه در آثار علمیتخیلی پیشبینی نشده است؟ ۱. زیردریایی ۲. فضاپیما ۳. گوشی هوشمند ۴. هولوگرام
* پس از مقدمهی کوتاه، گفتگو با محمد قصاع (متولد ۱۳۴۳) آغاز شد. قصاع یکی از اولین مترجمان و پژوهشگران جدی ادبیات گمانهزن در ایران است. از آثار او میتوان به رمان علمیتخیلی «جهش، خاطرات روز بعد» و ترجمهی بالغ بر ۱۸۰ عنوان کتاب شامل کتابها و رمانهای علمیتخیلی،فانتزی، کودک و نوجوان، بزرگسال، کتابهای کیهانشناسی و… اشاره کرد. یکی از آخرین آثار او، اثر ۹۶۷ صفحهای «پژوهشی در ادبیات و اندیشهی علمیتخیلی» است که نشر باژ آن را منتشر کرده است. در توضیح کتاب آمده: «قصاع در این کتاب پایهایترین مفاهیم ادبیات علمیتخیلی را بررسی و معرفی کرده است و یکی از بهترین کتابها را برای آشنایی پایه با این ژانر عظیم و پرطرفدار فراهم آورده است.»
* مقدسیان بحث را با بیان سوالی آغاز کرد: «ادبیات علمیتخیلی تا چه حد میتواند در ترویج علم موثر باشد؟» به اعتقاد قصاع، علمیتخیلی یکی از موثرترین ابزار ترویج علم است، خصوصاً برای کودکان و نوجوانان. در نظر او، تاثیر ع.ت را از دو لحاظ میتوان بررسی کرد:
۱. ارتباط نویسندگان ع.ت با دانشمندان و مراکز پژوهشی/علمی
۲. ارتباط نویسندگان با دانشگاهها
فروتن بحث را به تاثیر ع.ت در مدارس ایران در دههی شصت و هفتاد کشاند. ظاهراً در این دوران ادبیات ع.ت در فهرست سیاه کتابخانههای آموزش و پرورش قرار گرفته بود، چون مسئولین معتقد بودند که کودکان باید با واقعیت درگیر باشند و همچنین عدهای ادبیات ع.ت را تهدیدی برای مذهب میدیدند.
* بحث بعدی پیرامون چالشهای مربوط به تعریف «علمیتخیلی» شکل گرفت. به اعتقاد قصاع، ع.ت را از سه جنبه میتوان تعریف کرد:
۱. ماهوی (Ontological): تعریف ماهیت علمیتخیلی بر عهدهی منتقدان و پژوهشگران و آکادمیسینهاست.
۲. کاربردی (Practical): نویسندگان ع.ت. بیشتر با این جنبه سر و کار دارند. سوال اصلی این است که چطور میتوان از ع.ت برای انتقال مفاهیم و ایدههای مرتبط با علم و تکنولوژی و تاثیرشان بر انسان و جامعه استفاده کرد.
۳. موضوعی (Thematic): تعریف ع.ت بر اساس موضوع خوانندهمحورترین تعریف ع.ت است. وقتی کسی میگوید: «اون فیلم فضاییه رو دیدی؟» و «فلان داستان دربارهی سفر در زمانه» از این زاویه به ع.ت نگاه میکنند. سفر در زمان، سفر در فضا، رباتها و هوش مصنوعی از موضوعاتی هستند که شالودهی داستانهای ع.ت بسیاری بودهاند.
گریز ۱: فروتن پرسید که آیا ادبیات علمیتخیلی لزوماً راجعبه آینده است؟ قصاع در جواب گفت که خیر، داستان ع.ت ممکن است در گذشته نیز اتفاق بیفتد.
گریز ۲: فروتن پرسید که قصاع بر پایهی چه معیاری داستان اساطیری پرواز کیکاووس را در کتابش ع.ت حساب کرده است؟ قصاع استدلال کرد که تختی که کیکاووس با آن پرواز کرد، ساختاری مهندسگونه دارد و پرندگان بهنوعی نقش موتور آن را ایفا میکنند. فروتن پرسید که اگر تخت کیکاووس خودش بال میزد آیا داستان باز هم ع.ت محسوب میشد؟ قصاع در جواب گفت که خیر، در این صورت داستان فانتزی میشد. ع.ت ریشه در منطق علمی دارد. منتها علم در ادبیات ع.ت. با علمی که در دانشگاه تدریس میشود تفاوت دارد. یکی از بزرگترین تفاوتها این است که ع.ت شبهعلم (Pseudoscience) را پذیراست، اما علم واقعی آن را پس میزند. همچنین قصاع روی این موضوع تاکید کرد که فانتزی و ع.ت با هم قابل ترکیبشدن هستند و برای تشخیص فانتزی و ع.ت باید هر اثری را در ظرف زمان و مکان خودش، یا به عبارتی کانتکستی که در بستر آن آفریده شده سنجید. بهعنوان مثال، بسیاری از آثار ژول ورن در ظرف زمانی و مکانی خودشان ع.ت خالص هستند. ولی اگر امروزه بازتولید شوند، دیگر ع.ت نیستند.
* مقدسیان دوباره بحث را به موضوع اصلی برنامه کشاند: آیا علمیتخیلی در ترویج علم، چه در ایران، چه در جهان، موفق بوده است؟
قصاع گفت که ع.ت در جهان بسیار موفق بوده است. طبق گفتهی او، در مراکز پژوهشی دانشگاهها و حتی مراکز نظامی مهم غربی و شرقی، عدهای مسئول خواندن آثار ع.ت و ایده گرفتن از آنها هستند. بسیاری از اختراعات جدید حاصل ایدهگیری از آثار ع.ت هستند. فروتن نمونهای درخواست کرد و قصاع به زیردریایی و سپس به شخص آرتور سی. کلارک اشاره کرد که خودش دانشمند و مخترعی سرشناس بود. همچنین او اشاره کرد که طبق تحقیقات انجامشده، افرادی که از دوران کودکی داستانهای ع.ت میخوانند و فیلمهای ع.ت تماشا میکنند، احتمال جذب شدنشان به فعالیتهای علمی و پژوهشی بیشتر است.
* مقدسیان اشاره کرد که تخیل بخشی جداییناپذیر از علم است. قصاع پیروی حرفهای او گفت که ع.ت به کودکان و نوجوانان قدرت و جسارت خیالپردازی میدهد و برای آنها تخیلی هدفمند فراهم میکند، تخیلی که در راستای ترویج علم کار خواهد کرد. به اعتقاد او یکی از وجهتمایزهای فانتزی و ع.ت تاثیریست که روی تخیل انسان میگذارند.
گریز: مقدسیان سوالی مطرح کرد: «اگر ژول ورن بیستهزار فرسنگ زیر دریا را نمینوشت، آیا امکانش بود که دانشمندها به زیردریایی فکر نکنند یا حداقل زیردریایی بسیار دیرتر اختراع شود؟»
قصاع در جواب گفت که بین ادبیات ع.ت و علم رابطهای مستقیم و دوسویه وجود دارد: با پیشرفت یکی، دیگری نیز پیشرفت میکند. او به دو مثال اشاره کرد: یکی گسترش علم در اروپا در قرن هفدهم و دیگری گسترش علم در نیمهی اول قرن بیستم در آمریکا. دو نظریهی مربوطه به تولد ع.ت یعنی همزمان بودن آن با انقلاب علمی و دیگری تولد آن در سال ۱۹۲۶، سالی که هوگو گرنسبک مجلهی Amazing Stories را منتشر کرد، با این دو واقعه همعصر هستند.
* قصاع به چند جریان اشاره کرد که پیوستنشان به یکدیگر علمیتخیلی امروزی را شکل داد: ۱. سفرهای شگفتانگیز ۲. فلسفهبافی دربارهی علم ۳. شگفتی و حیرت دربارهی علم
پیوستن این جریانها به هم اسمش شد رومنس علمی (Scientific Romance) و بعد هم علمیتخیلی. یک زمانی، ع.ت و فانتزی از هم قابلتفکیک نبودند و ع.ت از دل فانتزی بیرون آمد.
* فروتن، با اشاره به کمبود وقت، از قصاع پرسید که پیشفرض مردم این است که ما در ایران جریان ع.ت بومی نداریم. ولی آیا این پیشفرض درست است؟ آیا واقعاً چنین جریانی وجود ندارد؟
قصاع در جواب گفت که ع.ت در ایران آیندهی روشنی دارد، چون نویسندگان و ناشرانی هستند که انحصاراً ع.ت مینویسند و منتشر میکنند و مسابقات داستاننویسی زیادی در این زمینه برگزار میشود. با اشارهی قصاع به ضعف ایران در زمینهی پژوهش در ادبیات ع.ت گفتگو با او به پایان رسید.
در بخش بعدی برنامه «اتاق دانشمند»، عوامل تولید برنامه به دفتر عبدالرضا سیمچی، استاد و عضو هیئت علمی دانشگاه صعنتی شریف رفتند. او برای مدتی دربارهی سابقهی کاری خود و دستاوردهایش در گسترش علم و فناوری در ایران، تالیفاتش و جوایزی که در این زمینه دریافت کرده، صحبت کرد. در بخش بعدی، محمود حاجزمان، روزنامهنگار علم، دربارهی اخبار مربوط به حوزهی علم و تکنولوژی صحبت کرد. در بخش بعدی تحت عنوان «صندلی علمسنج» اقبال واحدی، مجری صدا سیما دربارهی علم، نجوم و خاطرهاش از رصدخانهای در جنوب صحبت کرد. در آخر از لاهوری هفت سوال علمی پرسیده شد و او با استدلالهایی منطقی و صحیح (مثلاً اینکه شهابسنگ خودش داغ نیست و به هنگام برخورد به جو زمین داغ میشود) به ششتایشان درست پاسخ داد و تصورات من را از خودش دگرگون کرد.
با توجه به اینکه این بخشها به ادبیات گمانهزن ارتباطی نداشتند، خلاصهای ازشان آورده نشده است.
چند پیشنهاد فرزین سوری برای ورود به ادبیات گمانهزن
* ده دقیقهی آخر برنامه، به گفتگوی مقدسیان و فروتن با فرزین سوری اختصاص داشت. فرزین سوری (متولد ۱۳۷۰) نویسنده، مترجم، منتقد و فعال در زمینهی ادبیات گمانهزن است. در برنامه او تحت عنوان «منتقد ادبیات علمیتخیلی» معرفی شد، اما او تاکید کرد که صرفاً یکی از فعالان عرصه است و خودش را «منتقد» حساب نمیکند.
فهرست نوشتهها و ترجمههای او در سفید موجود است.
* فروتن اشاره کرد که سوری عضو آکادمی فانتزی است و آکادمی جزو معدود نهادهای غیرانتفاعی ایرانی است که در آن عدهای جمع شدند تا دربارهی یک مسالهی فرهنگی (ادبیات گمانهزن) فعالیت کنند و همچنان برقرار مانده است. سوری تاکید کرد که نهاد از سال ۱۳۸۳ تاکنون برقرار مانده و فروتن هم تایید کرد که چنین سابقهای برای یک گروه غیرانتفاعی واقعاً جالبتوجه است.
* مقدسیان بحث را با یک سوال شروع کرد: اگر کسی بخواهد وارد عرصهی علمیتخیلی شود، بهتر است با چه آثاری شروع کند؟
سوری گفت که سیزده کتاب انتخاب کرده و با توجه به کمبود وقت، به مهمترها اشاره خواهد کرد.
به اعتقاد او، ادبیات ع.ت دو بخش است: ۱. ادبی ۲. علمی و هرکس میتواند از یکی از این دو بخش وارد حوزه شود. اگر تاکید روی علم از حدی بیشتر باشد، با ادبیات علمیتخیلی سخت طرفیم. در غیر این صورت، ادبیات مربوطه نرم است. اشاره به این دو ژانر میتواند در درک این تمایز مفید واقع شود.
سوری گفت کتابهایی که انتخاب کرده، باب طبع سلیقهی نیمهکلاسیکاند و کتابهای عجیبغریب و پیچیدهای نیستند.
کتاب اول بنیاد (Foundation) آسیموف بود. سوری اشاره کرد که آسیموف نزد خوانندگان ایرانی نامی آشناست، چون کتابهای زیادی از او ترجمه شده است. او اشاره کرد که تولیدات آسیموفی نشر شقایق برای دههشصتیها بسیار آشناست.
سوری توضیح داد که ظهور امپراتوری کهکشانها نام جلد اول مجموعه است. این مجموعه از سرنوشت امپراتوری روم الهام گرفته شده است. داستان آن راجعبه ریاضیدانی به نام هری سلدون (Hari Seldon) است که با استفاده از معادلات ریاضی، پیشبینی میکند که امپراتوری کهکشانی بزرگ داستان بهزودی سقوط خواهد کرد. برای جلوگیری از این اتفاق، سلدون بنیاد را تاسیس میکند. بنیاد نام اطلاقشده به گروهی از مهندسین و صنعتگران کاربلد است که کارشان حفظ و گسترش دانش بشری و کمک به ظهور سریعتر امپراتوری کهکشانی جدید است.
سوری اعتقاد دارد که مجموعهی طولانی بنیاد یکی از بهترین آثار برای ورود به عرصهی ع.ت است و کسانی که جو داستانهای اپرای فضایی (مثل جنگ ستارگان) را دوست دارند، همچنان میتوانند با آن ارتباط برقرار کنند.
سوری اشاره کرد که آسیموف هم نویسندهای موفق بود و هم سرویراستاری موفق. او داستانهای بسیاری ار از نویسندههای مختلف جمعآوری و منتشر کرد. داستانهای ع.ت هم مثل سریال کلید اسرار حول پیچشی در انتهای داستان میچرخند، منتها این پیچش به جای اینکه صرفاً درس اخلاقی باشد، بیانیهای راجعبه علم و تکنولوژی است که ممکن است درس اخلاقی هم در دل آن نهفته باشد.
کتاب دوم سولاریس (Solaris) استانیسلاو لم بود. در نظر سوری، نقطهی برجستهی سولاریس ماهیت موجود فضاییای است که در داستان معرفی میشود. این موجود فضایی نه یک شخص، بلکه یک سیاره و پروتوپلاسمی است که به شکل اقیانوس این سیاره را در برگفته است. فضانوردان تلاش میکنند با سیاره تعامل کنند، اما سیاره خود را به شکل توهماتی از انسانهایی که فضانوردان از گذشته میشناسند، به آنها عرضه میکند.
کتاب سوم دنیای قشنگ نو (Brave New World) آلدوس هاکسلی بود. طبق گفتهی سوری، دنیای قشنگ نو کتابی پادآرمانشهری (Dystopian) شکسپیری، مشابه با طوفان (The Tempest) شکسپیر است که در آن آینده به شکل دنیایی به تصویر کشیده شده که انسانها از شدت رضایتی سطحی، به موجوداتی پوچ و خنثی تبدیل شدهاند.
کتاب چهارم مرد مصور (The Illustrated Man) ری بردبری بود. در نظر سوری این کتاب برای کسانی که میخواهند از شاخهی «ادبی» ع.ت وارد حوزه شوند بسیار مناسب است. بردبری بهنوعی شاعر ادبیات ع.ت است. این داستان دربارهی مردی است که سرتاسر بدن او از نقاشیها و طراحیهایی پوشیده شده که طبق گفتهی خودش جادوگری از آینده –یعنی یک مسافر زمان– آنها را روی بدنش نقاشی کرده است. هر داستان حول محور یکی از این نقاشیها میچرخد و بهعبارتی پیکر مرد نقطهی اتصال این داستانها به یکدیگر است.
کتاب پنجم مریخی (The Martian) اندی وییر بود. بهگفتهی سوری، این کتاب (که بیشتر مردم فیلمش را با بازی مت دیمن و کارگردانی ریدلی اسکات دیدهاند) از لحاظ علمی آنقدر دقیق است که حتی کارکنان ناسا هم آن را تایید کردهاند. مریخی برای کسانی که میخواهند از شاخهی «علمی» ع.ت وارد حوزه شوند مناسب است.
گریز ۱: در این قسمت بحث در دسترس بودن کتابها مطرح شد. سوری اشاره کرد که از میان کتابهای اشارهشده، مریخی در دسترسترینشان است. کتابهای آسیموف را هم احتمالاً میتوان در بساط دستهدومفروشهای انقلاب پیدا کرد.
کتاب ششم حکایتهای مریخ (The Martian Chronicles) ری بردبری بود. سوری به نقلقولی از خورخه لوییس بورخس دربارهی کتاب اشاره کرد. طبق گفتهی بورخس، وقتی نویسندههای علمیتخیلی از سال دو هزار و ششصد و فلان صحبت میکنند، کارشان مسخره به نظر میرسد. ولی وقتی بردبری به تاریخهای دور و دراز اشاره میکند، آدم سنگینی آینده را احساس میکند. حکایتهای مریخ دربارهی گروهی از انسانهاست که به خاطر وضغیت بغرنج زمین، میخواهند به مریخ سفر کنند. مریخ در این کتاب (که در اصل مجموعهای از داستانهای کوتاه مرتبط به یکدیگر است) به شکل مکانی آرمانی و رویایی به تصویر کشیده شده است. در باب تاثیرگذار بودن کتاب، همین بس که روزی بردبری به ناسا رفت و در آنجا کارکنان ناسا به او گفتند حکایتهای مریخ اشتیاق فضانورد شدن و رفتن به مریخ را در دل آنها انداخت.
در این قسمت، مجری اشاره کرد که فقط دو سه دقیقه زمان باقیست. سوری، در جمعبندی صحبتهایش، به راهنمای مسافران مجانی کهکشان (The Hitchhiker’s Guide to the Galaxy) داگلاس آدامز (که نشر چشمه تاکنون سه جلدش را منتشر کرده)، میعاد با راما (Rendezvous with Rama) سی. کلارک، ما و را اثر محمدرضا ایدرم، موتورهای مرگبار (Mortal Engines) فیلیپ ریو، مقصد من ستارگان (Stars My Destination) آلفرد بستر و خانهی پدری (Fatherland) رابرت هریس اشاره کرد.
در طی این معرفی سریع، سوری به چند نکتهی جالبتوجه اشاره کرد:
– بریتانیاییها کمتر از آمریکایی علمیتخیلی نوشتهاند و راهنمای مسافران مجانی کهکشان با طنز خاص بریتانیایی علمیتخیلی را هجو میکند. چون هر ژانری به حد انتهای خود میرسد، خودش را دست میاندازد.
– میعاد با راما نگرش جدیدی به موجودات فضایی و تاثیر آنها روی انسان دارد.
– ما و را برندهی جایزهی کتاب سال نوفه در سال ۱۳۹۷ شد و تنها کتاب غیرترجمهای فهرست است. این کتاب برای کسانی نوشته شده که میخواهند علمیتخیلی ایرانی بخوانند.
مقدسیان ضمن تشکر از سوری بابت معرفی کتابها و راهنماییهای مفیدش، با بینندگان برنامه خداحافظی کرد.
انتشاریافته در:
وقتی داشتم متن رو میخوندم (خصوصاً مصاحبهی قصاع رو) یاد نقلقول اینشتین افتادم که یه چیزی تو مایههای اینو میگه: تخیل مهمتر از علم است، زیرا علم محدود است ولی دانش میتواند به سرتاسر دنیا پرواز کند.
از بین کتابهایی که سوری معرفی کرد، جا داره به کتاب «ما و را» اشاره کنم که سوپریز شدم که یه ایرانی اونو نوشته. دم نویسنده گرم.
پ.ن: البته من مطمئن نیستم که این نقلقول بالارو شخص اینشتین گفته باشه، چون نقلقولهای زیادی هستش که به اشتباه به اون نسبت میدن، ولی در کل یه همچین نقلقولی وجود داره، حالا یا از اینشتین یا از یکی دیگه.
آره نقلقول بهجایی بود. هرچند انیشتین اسمی از علم نمیاره و صرفاً به دانش اشاره میکنه. این نقلقول اصلیه:
“Imagination is more important than knowledge. For knowledge is limited to all we now know and understand, while imagination embraces the entire world, and all there ever will be to know and understand.”