تعریف: مغلطه جا زدن ادعا به جای مدرک موقعی اتفاق میافتد که شخصی ادعایش را جای فرضیهی اثباتشده یا مدرک عرضه کند، در حالیکه نه مدرکی عرضه شده، نه فرضیهی مذکور اثباتشده است.
معادل انگلیسی: Proof Surrogate
الگوی منطقی:
ادعای X مطرح میشود.
ادعای X طوری بیان میشود که انگار نیازی به اثبات آن نیست، و درخواست اثبات آن نیز ناشایست است.
بنابراین X صحیح است.
مثال ۱:
خوزه گفته: «انسانها اکثراً خوشقلب هستند.» نویسنده کاملاً در اشتباه است.
توضیح: به اعتقاد گوینده نویسنده «کاملاً در اشتباه است»، ولی دلیلی برای نظرش ارائه نمیکند. کلمات و عباراتی چون «کاملاً»، «قطعاً»، «اساساً»، «مشخصاً»، «بدونشک» و… عمدتاً حاکی از این هستند که گوینده قصد ندارد مدرکی برای حرفش ارائه کند.
مثال ۲:
فلان سیاستمدار فاسد است. همه از این موضوع باخبرند، به جز هواداران او. این حقیقت غیرقابلانکار است.
توضیح: عبارت «این حقیقت غیرقابلانکار است» جایگزینی برای مدرک فاسد بودن فلان سیاستمدار است.
اسثتنا: ادعاهایی که کل دنیا بهعنوان حقیقت غیرقابلانکار قبولشان دارند، جزو این مغلطه حساب نمیشوند.
مثال: اگر دستتان را وارد چرخگوشت کنید، دردتان میگیرد.
منابع:
Dowden. (1993). Logical Reasoning Im. Thomson Learning EMEA, Limited.
ترجمهای از:
انتشاریافته در:
مجلهی اینترنتی دیجیکالا
دیدگاه خود را ثبت کنید