تعریف: مغلطه تعریف دایرهوار موقعی پیش میآید که شخصی عبارتی را با استفاده از عبارات داخل خود تعریف تعریف کند. جالب اینجاست که در همین تعریف با به کار بردن عبارت «تعریف» آن تعریف تا حدی مقصر است. بسیار خب، من زیاد دارم از واژهی تعریف استفاده میکنم. لعنتی! دوباره ازش استفاده کردم.
معادل انگلیسی: Circular Definition
الگوی منطقی:
عبارت ۱ با استفاده از عبارت ۱ در تعریفش تعریف شده است.
مثال ۱:
تعریف دایرهوار: تعریفی که دایرهوار باشد.
توضیح: این تعریف کارآمد نیست، چون از واژههای عبارت برای تعریف عبارت استفاده شده است.
مثال ۲:
فلیپیتیفلو: باهوشتر از فلاپیتیفلیپ.
فلاپیتیفلاپ: خنگتر از فلیپیتیفلو.
توضیح: این دو تعریف در کنار هم دایرهای بزرگتر از مثال قبلی تشکیل میدهند، اما در هر صورت همچنان با یک دایره طرفیم.
استثنا: بسیاری از تعاریف دایرهوار هستند، اما در پروسهی تعریف شدن، شاید آنقدر اطلاعات جانبی ارائه شود تا بتوانیم عبارت را درک کنیم.
مثال:
اخلاقیات: احکام اخلاقیای که به رفتار فرد یا شیوهی انجام کارها نظارت دارد.
احکام اخلاقی: احکامی که درست و غلط را از دید فرد یا جامعه تعیین میکنند.
درست و غلط: احکام اخلاقی یا ایدهی اساسی فرد دربارهی آنچه رفتار اخلاقی طلقی میشود.
منابع:
Lavery, J., & Hughes, W. (2008). Critical Thinking, fifth edition: An Introduction to the Basic Skills. Broadview Press.
ترجمهای از:
انتشاریافته در:
مجلهی اینترنتی دیجیکالا
دیدگاه خود را ثبت کنید