179 Proving Non Existence 822x423 - مغلطه‌‌ی اثبات عدم وجود (Proving Non-Existence) | مغلطه به زبان آدمیزاد (۱۷۹)

تعریف: مغلطه اثبات عدم وجود موقعی اتفاق می‌افتد که شخصی به جای این‌که وجود چیزی را اثبات کند، از طرف بحث بخواهد عدم وجود آن را اثبات کند. البته بعضی مواقع اثبات عدم وجود چیزی کار راحتی‌ست؛‌ مثلاً اثبات خالی بودن یک سطل زباله، ولی اثبات عدم وجود چیزی در مقیاسی کلی یا به طور قطعی ممکن نیست. اگر کسی ادعای وجود چیزی را دارد، وظیفه‌ی اثبات وجود آن بر دوش خودش است. 

معادل انگلیسی: Proving Non-Existence

الگوی منطقی: 

من نمی‌توانم وجود X را اثبات کنم، برای همین تو باید عدم وجود آن را اثبات کنی. 

اگر نتوانی، نتیجه می‌گیریم X وجود دارد. 

مثال ۱:
خدا وجود دارد. اگر نتوانی عدم وجود خدا را ثابت کنی، من همچنان به وجود او اعتقاد خواهم داشت. 

توضیح: برای اعتقاد به خدا دلایل موجهی وجود دارند،‌ ولی اثبات‌ناپذیر بودن عدم وجود خدا یکی از این دلایل نیست. 

مثال ۲: 

شیلا: من می‌دونم روح الویس شبا میاد تو خوابم. 

ران: من فکر نکنم کسی که تو خواب می‌بینی واقعاً روح الویس باشه. 

شیلا: ثابت کن که نیست! 

توضیح:‌ در این مثال باز هم با سناریوی رایج اشتباه گرفتن امکان‌پذیری با احتمال روبرو هستیم. شیلا از ران می‌خواهد که او ثابت کند روح الویس به خوابش سر نمی‌زند؛ اجابت این درخواست غیرممکن است، چون آزمایشی برای اثبات وجود یا عدم وجود ارواح طراحی نشده، برای همین در این مثال اثبات عدم وجود ممکن نیست. اثبات وجود روح الویس در خواب‌های شیلا، یا حداقل اثبات احتمال وقوع چنین اتفاقی (هرچقدر هم که این احتمال ناچیز باشد) بر عهده‌ی خود شیلاست. 

استثنا: اگر ران در جواب می‌گفت «نه، این غیرممکنه»، «امکان نداره الویس اومده باشه به خوابت» یا هر بیانیه‌ی دیگری که کلاً احتمالات را، هرچقدر ناچیز یا دیوانه‌وار، نادیده بگیرد،‌ شیلا حق داشت تا از او درخواست مدرک کند، البته به شرط این‌که روشن‌سازی کند هدف او خاطرنشان کردن این نکته است که او نمی‌تواند با قاطعیت درباره‌ی چنین موضوعی حرف بزند، نه این‌که واقعاً از او انتظار رو کردن مدرک داشته باشد. 

راهنمایی: اگر فکر می‌کنید موجودات بیگانه، خدایان، اشباح یا موجود ماوراءطبیعه‌ی دیگری وارد زندگی شما شده است، ازشان درخواست کنید اطلاعاتی از خودشان بدهند که یک شخص ثالث بی‌طرف بتواند صحتش را تایید کند. انجام چنین کاری برای یک موجود بیگانه‌ی فوق‌پیشرفته، خدا یا موجود آسمانی باید کار راحتی باشد. مثلاً بعضی از چیزهایی که می‌توانید در چنین موقعیتی درخواست کنید به شرح زیر است:‌

  • ارقامی که در آینده برنده‌ی لاتاری خواهند شد (البته به‌شرط این‌که اندوخته‌یتان را به خیریه تقدیم کنید)‌
  • پاسخ دادن به سوالات یا مسائلی که جواب علمی دارند،‌ ولی جواب‌شان هنوز کشف نشده است. 
  • شرح دادن وقایع آینده با جزئیات

ولی اگر موجود مذکور چیزهایی از این قبیل به شما گفت:‌

  • قرائت بخشی از کتاب مقدس
  • توصیه درباره‌‌ی این‌که فلان شغل را قبول کنید یا نه
  • جای سوییچ ماشین که چند روز پیش گم کرده بودید 
  • آن‌ها واقعاً وجود دارند و به دیگران هرچه بگویید به شما شک خواهند کرد
  • هیچ‌گاه نباید به وجودشان شک کنید 

… یا به طور کلی هر جمله‌ی دیگری که احتمالاً منشاء آن تخیل خودتان است (تخیلی که محتویات آن را نمی‌توان آزمود یا تایید/رد کرد)، پس بهتر است احتمال ورود یک موجود ماوراءطبیعه به زندگی‌تان را مورد بازنگری قرار دهید. 

منابع: 

You Can Prove a Negative. (n.d.). Retrieved from http://www.psychologytoday.com/blog/believing-bull/201109/you-can-prove-negative

ترجمه‌ای از: 

Logically Fallacious

انتشاریافته در:

مجله‌ی اینترنتی دیجی‌کالا

۴/۵ - (۱ امتیاز)
2 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  1. سدان گفته:

    هوومم…اگه اون موجود ماورا الطبیعه یه کار دیگه به جای صحبت کردن کرد چی؟ مثلا اگه یه شی رو تکون داد. آیا به نظرت این هم منشاش تخیل خودمونه؟(مخصوصا اگه چند نفر دیگه هم شاهدش باشن) به نظرت ذهن ادم همچین تریکی میتونه بزنه؟
    امضا لونا لاووگود :))‌

    پاسخ