چند سالی میشود که کانال یوتیوب جعبهابزار بازیسازان (Game Maker’s Toolkit) در ویدئوهایی کوتاه و آموزنده به بررسی و توصیف جنبههای مختلف بازیهای ویدئویی و مفاهیم مربوط به این حوزه میپردازد. من تصمیم گرفتم محتوای این ویدئوها را با کمی تصرف و منطبق کردن آن با مدیوم نوشتار، به فارسی برگردانم. این سری مقالات برای کسانی که آرزوی بازیساز شدن را در سر میپرورانند، یا صرفاً میخواهند بازیهای ویدئویی را بهتر و عمیقتر درک کنند، بسیار مفید خواهد بود. با مجموعه مقالات «جعبه ابزار بازیسازان» همراه باشید.
بازی شکار (Prey 2017) سرشار از ایدههای خوب است.
مثلاً میمیک (Mimic) یکی از این ایدههاست. میمیک یک موجود بیگانهی سیاه و عنکبوتمانند است که میتواند خود را به شکل هر شیئی در اتاق دربیاورد و باعث میشود هرکجا که قدم میگذارید، نسبت به هر چیزی که دور و برتان است، احساس سوءظن کنید.
اما شما میتوانید قدرت میمیک را به نفع خودتان استفاده کنید. شما میتوانید با استفاده از وسیلهای به نام نوروماد (Neuromod) قابلیت موجودات بیگانه را به بدن خودتان تزریق کنید.
یکی از این قدرتها به شما اجازه میدهد مثل میمیکها خود را به لیوان تبدیل کنید، از لای شکافی روی یک در قفل رد شوید و وقتی از در رد شدید، به حالت انسانیتان برگردید!
با این حال، به دست آوردن این قدرتها هزینه دارد. اگر قدرتهای زیادی را نصب کنید، رباتهای ایستگاه فضایی تالوس ۱ (که در حالت عادی دوست شما هستند) دیانای شما را بهعنوان دیانای موجودات بیگانه شناسایی میکنند و به شما تیراندازی میکنند.
همانطور که گفتم، شکار سرشار از ایدههای خوب است. اما شاید بهترین ایدهی بازی، تفنگیست که در ابتدای بازی در اختیار شما قرار داده میشود: The Gelifoam Lattice Organism Obstructor یا به طور مختصر، Gloo Canon یا تفنگ گلو.
سلاح گلو مثل تبر لویاتان در خدای جنگ (۲۰۱۸) یا کلاه ماریو در سوپر ماریو اودیسه یکی از عناصر هویتبخش بازیست و آنقدر کاربردهای مختلفی دارد که جایگاهش همیشه در منوی «انتخاب سریع» محفوظ است.
پس از اینکه این اسلحه دستتان میافتد، لشکری از میمیکها به سمتتان حمله میکنند. با دیدن این موجودات طبیعیترین واکنش شلیک کردن به آنهاست. اما پس از شلیک کردن با تفنگ گلو اتفاق جالبی میافتد: از تفنگ گلو مادهای چسبنده و لزج به سمت دشمنان شلیک میشود و آنها را خشک میکند.
با مشاهدهی این صحنه، اولین کاربرد تفنگ گلو برایتان معلوم میشود: خشک کردن دشمنان سر جایشان.
از این لحاظ تفنگ گلو با رعد و برق در بایوشاک یا موشکهای یخی در متروید قابلمقایسه است، چون کاربرد آن متوقف کردن موقتی دشمنان و در هم شکستن دفاع آنهاست. در این مدت شما فرصت دارید تا کارهای دیگری انجام دهید، منجمله:
- تفنگ گلو را با یک اسلحهی قویتر جایگزین کنید و ضربهی کاری را به دشمن وارد کنید.
- با سایکواسکوپ (Psychoscope) آنها را اسکن کنید تا امتیازهای پژوهشی کسب کنید.
- فرار کنید.
یکی دیگر از کاربردهای تفنگ گلو، خنثیسازی خطرات محیطیست. شما میتوانید با استفاده از تفنگ گلو :
- حفرهای را که گاز از آن نشت میکند ببندید
- جلوی زبانه کشیدن آتش را بگیرید
- یک مدار الکتریکی خراب را با مادهی لزج و چسبناک بپوشانید تا زمان کافی برای تعمیر کردنش پیدا کنید
- با استفاده از تفنگ گلو مادههای مرگباری را که از دشمنان به جا مانده بپوشانید
- با بهرهبرداری از سیستم فیزیک بازی، اشیاء سنگینی را که مورگان نمیتواند با دست خالی حمل کند از سر راه بردارید
ولی کاربرد سوم و آخر تفنگ گلوست که آن را از ابزاری کارآمد به ابزاری حیاتی و شاهکار گیمدیزاین تبدیل میکند.
مادهی لزج شلیکشده از تفنگ به هر سطحی جز شیشه میچسبد و برای همیشه آنجا میماند. برای همین شما میتوانید با شلیک کردن این ماده روی دیوار، سکویی ایجاد کنید که از طریق آن میتوان به سطوح بالاتر رفت.
بغل جایی که تفنگ گلو را پیدا میکنید، یک پلکان نیمهتمام قرار دارد که از طریق آن میتوانید روی سقف بروید و از آنجا تعدادی غنیمت بردارید. اما بعد احتمالاً متوجه می شوید که این مکان از چند طبقه تشکیل شده و آسانسور آن هم از کار افتاده است. بنابراین شما میتوانید با ساختن یک سکوی مصنوعی با تفنگ گلو، خود را به طبقهی دوم برسانید و از آنجا غنیمت بردارید، منجمله اسلحهی جدیدی که مدتی طول میکشد تا بازی آن را رسماً در اختیار شما قرار دهد.
اگر خودتان به کاربرد سکوسازی تفنگ گلو پی نبرید، کمی بعد این کاربرد به شما نمایش داده میشود. در یکی از قسمتهای بازی شخصیتی را پیش روی خود میبینید که با ساختن یک سکوی مصنوعی از دست یک موجود بیگانه فرار میکند.
البته شما با تفنگ گلو غیر از سکوی مصنوعی چیزهای دیگر نیز میتوانید بسازید. در بازی مادی (Mod) به نام نورولیفت (Neurolift) پیدا میکنید که یک انفجار ضدگرانشی ایجاد میکند و اجسام سنگین را به هوا میفرستد.
وقتی جسمی به کمک نورولیفت در هوا شناور است، میتوانید با شلیک مادهی لزج به آن در هوا نگهش دارید و سکوهای معلق در هوا بسازید.
همچنین میتوانید با نابود کردن مادهی لزج کاری کنید جسم سنگین روی سر دشمنان سقوط کند. اما اجرای این حرکت بهشدت به شانس بستگی دارد. بهشخصه ۳۰ دقیقه سعی کردم این کار را انجام دهد، ولی تلاشم نتیجهی موثری نداد.
همانطور که میبینید، یکی از کاربردهای تفنگ گلو بالا رفتن از سطوح و پیدا کردن آیتمهای مخفی است.
سکوبازی با تفنگ گلو شبیه نسخهی شستهرفتهتر یکی از گلیچهای (Glitch) کلاسیک دئوس اکس (Deus Ex) به نظر میرسد! در این بازی میتوانستید با کاشتن مینهای LAM روی دیوار یک سکو برای بالا رفتن استفاده کنید.
همچنین این ترفند، نسخهی پیشرفتهتر یکی از گزینههای حرکتی در رسوا ۲ (Dishonored 2) (یکی دیگر از بازیهای استودیوی آرکین، شرکت سازندهی شکار) است.
در این بازی برای اینکه تردد بازیکن محدود شود و در قسمتی کوچک از دنیایی بزرگتر باقی بماند، فاصلهی زیادی بین دیوارها در نظر گرفته شده است.
ولی ایستگاه فضایی با شهر بسیار متفاوت است. ست شین (Seth Shain)، طراح ارشد سیستمهای شکار طی مصاحبهای با PC Gamer گفت: «با توجه به اینکه شما در ایستگاه فضایی تالوس ۱ حضور دارید و خارج از این ایستگاه فضای بیکران قرار دارد، هر جا که میروید، سقفی بالای سرتان است. ما با علم بر این موضوع میدانستیم که این سقفها بازیکن را به قدر کافی محدود کردهاند، بنابراین ما میتوانستیم به بازیکن اجازه دهیم تا حد امکان آزادانه در محیط بازی پرسه بزند.»
این یعنی شما با تفنگ گلو میتوانید بخشهایی از بازی را رد کنید یا زودتر از موعد به بعضی مکانها برسید. مثلاً آربوریتوم (The Arboretum) را بهعنوان مثال در نظر بگیرید. وقتی برای اولین بار به این مکان میرسید، پی میبرید که دسترسی به دفتر الکس ممکن نیست، چون برای ورود به آن باید رمز عبور وارد کنید. این رمز عبور بعدها در اختیار شما قرار داده میشود. البته روی کاغذ میتوانید قفل در را هک کنید، ولی به احتمال زیاد وقتی به آربوریتوم میرسید، نوروماد کافی روی قابلیت هک کردن صرف نکردهاید.
اما وقتی من به این بخش از بازی رسیدم، با استفاده از تفنگ گلو (و البته صبر زیاد)، از کانال آسانسور بالا رفتم و چند ساعت زودتر از موعد موردنظر خودم را به اتاق او رساندم.
تازه یک اسپیدرانر به کمک تفنگ گلو موفق شده از دیوارها رد شود، روند پیشرفت بازی را مختل کند و در عرض ۶:۵۹:۵۰ بازی را تمام کند. مسلماً این هک توسط اعضای آرکین پیشبینی نشده بود!
هک کردن به کنار، تفنگ گلو از لحاظ تکنیکی حیرتانگیز است. در بازیهای کامپیوتری بازیکنها اجازه دارند عناصر زیادی را از دنیای بازی حذف کنند (دشمنان، اشیاء، گاهی حتی دیوارها و بخشهای از محیط بازی)، ولی فراهم کردن این فرصت برای بازیکن که عناصری به دنیای بازی اضافه کند، بهمراتب دشوارتر است. پردازش کردن آیتمهای زیاد ممکن است نرخ فریم بازی را بهشدت پایین بیاورد. حتی کامپیوتر من هم به هنگام پردازش ۲۰۰۰ پنیر در خیابانهای اسکایریم کم میآورد!
تازه حفظ کردن عناصر اضافهشده توسط بازیکن در حافظهی بازی همیشه امکانپذیر نیست. برای همین است که اگر با شلیک گلوله تعداد زیادی سوراخ روی دیوار ایجاد کنید، پس از مدتی سوراخهای قبلی ناپدید میشوند.
تازه باید این نکته را در نظر داشت که مادهی لزج تفنگ گلو، جسمی فیزیکی است که میتوان روی آن ایستاد. بنابراین مشکل حوزهی برخورد (Collision Detection) نیز به فهرست مشکلات اضافه میشود.
البته اضافه شدن عناصر جدید به دنیای بازی توسط بازیکن کاملاً امکانپذیر است، ولی عموماً برای آن محدودیتهایی در نظر گرفته میشود. ماینکرفت (Minecraft) گرافیک واکسلی (Voxel-based) سادهای دارد که از مربعهای مشبک تشکیل شده است.
بازی رویاها (Dreams) محدودیت حافظه دارد و بازیکن اجازه ندارد با ساختن آیتمهای اضافه از محدودهی تعیینشده عبور کند.
مجتمع سایه (Shadow Complex) که تفنگ کفی (Foam Gun) آن کارکردی مشابه به تفنگ گلو دارد، یک بازی دوبعدی است و همین دو بعدی بودنش خودبهخود بسیاری از پیچیدگیها را حل میکند.
بنابراین تفنگ گلو هم شامل محدودیتهایی میشود. تعداد مادههای لزجی که میتوانید در یک مکان ایجاد کنید محدود است، ولی احتمالاً قبل از اینکه به این حد نصاب برسید، مهماتتان تمام میشود (مگر اینکه تقلب کنید).
واضحترین محدودیت این است که با وجود اینکه گلولهی لزج تفنگ گلو به بیشتر سطوح میچسبد، ولی به گلولههای دیگر تفنگ نمیچسبد. بنابراین شما نمیتوانید با تفنگ گلو پلها یا برجهای بزرگ بسازید.
از شین نقل است: «ما قادر به انجام این کار نبودیم، چون مشکلات تکنیکی و زنجیرهای از محدودیتها را برایمان ایجاد میکرد که به زمان پردازش کل زنجیره اضافه میکرد. اگر این قابلیت را به بازی اضافه میکردیم، دیگر نمیشد بازی را روی کنسول اجرا کرد.»
با اینکه تفنگ گلو نسخههای اولیه و ثانویهی بسیاری را پشت سر گذاشت تا حالت نهاییاش را پیدا کند، ولی ریکاردو بیر (Ricardo Bare)، طراح ارشد بازی در مصاحبه با PC Gamer گفت: «حالت نهایی تفنگ گلو ترکیب بینقصی از دقیق بودن و لذتبخش بودن است.»
در آخر، جا دارد اشاره کنم که محوریت بازی شکار انتخاب کردن است. دوست دارید شخصیتتان مذکر باشد یا مونث؟ دوست دارید انسان باشید یا بیگانه؟ دوست دارید فلان شخصیت را نجات دهید یا قربانیاش کنید؟ دوست دارید کدام نوروماد را انتخاب کنید؟ دوست دارید با چه ترتیبی به نواحی مختلف ایستگاه فضایی سر بزنید؟ به چه کسی اعتماد میکنید؟
بازی از هیچ فرصتی برای در اختیار قرار دادن قدرت تصمیمگیری به بازیکن دریغ نمیکند و تفنگ گلو هم نماد قدرت بازیکن در تصمیمگیری است، چون سبک بازیتان هرچه باشد – مبارزهطلبی، مخفیکاری، اکتشافگرایی، مسخرهبازی! – تفنگ گلو به کارتان میآید. تفنگ گلو، به خاطر کاربرد چندمنظورهاش، یکی از نبوغآمیزترین ابزار در تاریخ بازیهای کامپیوتری است.
منبع: مارک براون – یوتیوب
انتشار یافته در:
دیدگاه خود را ثبت کنید