«ما فقط یک جامعه یا یک ارتش نیستیم آروئتی. ما یک فرهنگیم، یک آرمان. و تو نمیتونی آرمانها رو بکشی. ولی شک نکن که ما میتونیم تو رو بکشیم.»
مندلور نابودگر (Mandalore the Destroyer)
مقدمه
دنیای جنگ ستارگان پر شده از تشکیلات و گروههای جورواجور. پیش از این به نقش جدایها، سیثها و جمهوری در این دنیای وسیع پرداختیم. حالا نوبتی هم باشد، نوبت مندلورینهاست. مندلورینها در ابتدا ارتشی کوچک بودند که کارشان فتح کردن و غارت کردن بود، ولی به مرور زمان به بزرگترین تهدید در کهکشان تبدیل شدند، شالودهی ارتش جمهوری را تشکیل دادند و حتی به صلح و مدارا روی آوردند. مندلورینها نیز مثل جدایها و سیثها تاریخچهی طولانی و پرجزئیات دارند، برای همین بدون مقدمهچینی بیشتر بهتر است برویم سر اصل مطلب.
تانگها
نخستین مندلورینها گونهی بیگانهی شبهانسان تانگ (Taung) بودند و زیستگاهشان سیارهی کوروسانت (Coruscant) بود. تانگها از بدو تولد با هدف جنگجو شدن پرورش مییافتند و خوی جنگجویی در ذهنشان نهادینه میشد. آنها با انسانهای ساکن در کوروسانت درگیر مبارزهی دائمی بودند. یک بار، وسط مبارزه، فوران آتشفشانی خورشید سیاره را کامل پوشاند و بعد از این حادثه آنها برای خود لقب جنگجویان سایه (Warriors of the Shadow) را برگزیدند.
در نهایت، انسانها موفق شدند تانگها را از کوروسانت بیرون برانند و آنها به حاشیهی بیرونی (Outer Rim) فرار کردند. تانگها به مدت هزار سال در حاشیهی بیرونی ماندند، تا اینکه یکی از آنها به نام مندلور (Mandalore)، به معنی فرمانروای یکتا (Sole Ruler)، تانگها را به سیارهای سبز و خرم و عاری از موجودات هوشمند هدایت کرد.
گونهی جاندار غالب در سیاره، موجوداتی عظیمالجثه به نام میثوسورها (Mythosaur) بودند. مندلور اول به همراهی گروهی از جنگجویانش جنگی علیه میثوسورها راه انداخت و آنها را منقرض کرد. تانگها برای تجلیل و تکریم از رهبر جدیدشان سیارهی جدید را مندلور نامگذاری کردند و بدین ترتیب نام مندلورینها (Mandalorians) رویشان ماند.
مندلورینها به پا میخیزند
مندلورینها بهتدریج در مندلور و سیارههای مجاور دامنهی نفوذ خود را گسترش و امپراتوری تشکیل دادند و سلحشوران مندلورین (Mandalorian Crusaders) بهعنوان ماهرترین جنگجویان در کهکشان شناخته شدند. سلحشوران زرهای مخصوص به تن میکردند که متناسب با خصوصیات هر جنگجو شخصیسازی شده بود. این زره از فلزی تقریباً غیرقابلشکستن به نام سنگمعدن مندلور (Mandalorian Ore) ساخته میشد. سلحشوران مندلور به مسلک اخلاقی خاص خود پایبند بودند.
[su_pullquote class=”my-pq”]نخستین مندلورینها گونهی بیگانهی شبهانسان تانگ (Taung) بودند و زیستگاهشان سیارهی کوروسانت (Coruscant) بود.[/su_pullquote]
مندلورینها فتوحات خود را گسترش دادند و هرچه بیشتر از منزلگاه خود فاصله گرفتند. عدهی زیادی از جمعیت مغلوب تصمیم گرفتند به جای اینکه به دست مندلورینها کشته شوند، به آنها بپیوندند. مندلورینها نیز تصمیم گرفتند در صورتی که این تازهوادران بهنحوی توجهشان را جلب کنند، آنها را به جمع خود بپذیرند. بدین ترتیب مندلورینها هویتی مستقل پیدا کردند و دیگر صرفاً اسمی جایگزین برای تانگها نبودند.
مندلور مسلط
رهبری جدید به نام مندلور مسلط (Mandalore the Indomitable) جای رهبر پیشین را گرفت و در جریان فتوحات در پیش رو، مندلورینها گونهای جاندار را که صاحب تعدادی دروید جنگی بودند تسخیر کردند. این گونهی جاندار از جمهوری کمک نظامی دریافت کرد، ولی این کمک نظامی برای نجات دادنشان کافی نبود. مندلورینها گونهی جاندار را شکست دادند و درویدهای جنگیشان را مصادرهبهنفع کردند. در کنار درویدهای جنگی، مندلورینها از تعدادی گونهی خزنده نیز بهعنوان سوار جنگی استفاده میکردند.
فتوحات مندلورینها تمامی نداشت. با فتح کردن هر سیاره، آنها به مرکز کهکشان نزدیکتر میشدند. موفقیت چشمگیر آنها توجه ارباب سیثی به نام اولیک کل-دروما (Ulic Qel-Droma) را جلب کرد. اولیک نزد مندلور مسلط رفت، او را به دوئلی دعوت کرد و شکستش داد. مندلور پس از شکست خوردن، به اولیک و اربابش اکسار کون (Exar Kun) سوگند وفاداری یاد کرد. بدین ترتیب، نخستین اتحاد بین مندلورینها و سیثها شکل گرفت.
در این دوره سیثها درگیر جنگ با امپراتوری بودند و مندلورینها بهعنوان متحدین سیثها به جنگ پیوستند. در طی این جنگ، مندلورینها ضربتی به کوروسانت حمله کردند و بدینترتیب به سکونتگاه باستانیشان برگشتند. با اینکه حملهی ضربتی جمهوری را شوکه کرد، این جنگ برای سیثها و مندلورینها نتیجهی مطلوبی در پی نداشت.
پس از شکستی مفتضحانه در سیارهی آندوران (Onderon)، مندلور مسلط به مندلورینها دستور داد به یکی از قمرهای مجاور عقبنشینی کنند. هدف او گم کردن تعقیبکنندگانش در جنگلهای انبوه بود. در طی این عقبنشینی، مندلور از سلحشوران عقب افتاد و طعمهی جانوران وحشی جنگل شد. سلحشوران در جنگل به دنبالش گشتند و یکی از آنها موفق شد ماسکش را پیدا کند و بهعنوان مندلور جدید انتخاب شود.
مندلور افضل
سی سال آینده تحت عنوان دورهی احیا (Restoration Period) شناخته میشود. در این دوره اهالی کهکشان سعی کردند خسارات سنگین ناشی از جنگ بزرگ سیث (The Great Sith War) را جبران کنند. اقتصاد و اکتشاف دوباره از سر گرفته شد و جمهوری نیز به تجدید قوای ارتشش رو آورد.
مندلورینها، تحت رهبری مندلور افضل (Mandalore the Ultimate) نیز به تجدید قوای قبایلشان روی آوردند. مندلور افضل با رویکردی متخاصم به گرفتن نیروی تازه از تمامی گونههای جاندار بیگانهای که در دسترس بودند، روی آورد. در این دوره، فقط تعداد کمی از گونهی اولیهی مندلور یعنی تانگها به جا مانده بود. مندلور افضل امیدوار بود که با پرورش ارتشی بزرگ، موفق شود انتقام شکست پیشین را از جمهوری بگیرد.
همچنین در این دوره، مندلورینها برای سربازانشان زرهای یکسان و یونیفورم ساختند و سربازان جدید تحت عنوان نوسلحشوران (Neo-Crusaders) شناخته شدند.
فتوحات مندلورینها در حاشیهی بیرونی ادامه پیدا کرد. در عرض ده سال، قلمروی تحت کنترل آنها از قلمروی هاتها (Hutts) وسیعتر شد. جمهوری از گسترش فتوحات مندلورینها خبر داشت، ولی علاقهای نداشت تا به این زودی درگیر جنگی دیگر با آنها شود.
[su_pullquote class=”my-pq”]در این دوره، مندلورینها برای سربازانشان زرهای یکسان و یونیفورم ساختند و سربازان جدید تحت عنوان نوسلحشوران (Neo-Crusaders) شناخته شدند.[/su_pullquote]
با این وجود، صلح دوام چندانی نیاورد. سی سال پس از پایان جنگ بزرگ سیث، مندلورینها به لطف ارتش قوی و گستردهای که جمع کرده بودند، تعدادی از سیارههای تحت کنترل جمهوری را در حاشیهی بیرونی تصرف کردند و به هستهی عمقی (Deep Core) کهکشان نزدیکتر و نزدیکتر شدند.
در یکی از سیارههای تحت کنترل جمهوری، نیروهای ارتش به داخل شهرها عقبنشینی کردند و نیروهای دفاعیشان را آنجا تشکیل دادند، به امید آنکه مندلورینها از کشتن مردم عادی صرفنظر کنند. در نظر مندلور افضل، دفاع آنها شرافتمندانه نبود، برای همین او کل سیاره را بمباران اتمی و ۲۷ مرکز جمعیتی را نابود کرد.
مندلورینها با قدرتی که ایستادگی در برابر آن ممکن به نظر نمیرسید، در قلمروی جمهوری تاختند و ارتش ضعیف جمهوری را به زانو درآوردند. اما با دخالت دو شوالیهی جدای به نام ریون (Revan) و مالیک (Malek) ورق برگشت. این دو جدای صدها جدای را در کنار نیروهای باقیمانده از ارتش جمهوری علیه مندلورینها شوراندند. ریون شخصاً چند پیروزی را برای جمهوری رقم زد و مندلورینها به حاشیهی بیرونی عقب رانده شدند.
در نهایت ریون در دوئلی مندلور افضل را شکست داد، او را کشت و بخش اعظمی از ارتش مندلورینها را نابود کرد. مندلورینها بدون هیچ قید و شرطی تسلیم شدند.
در پسامد جنگهای مندلورین (Mandelorian Wars)، ریون زرهها، اسلحهها و درویدهای جنگی مندلورینها را از آنها گرفت و ماسک مندلور را نیز تصاحب کرد تا کسی نتواند خودش را بهعنوان رهبر جدید به مندلورها معرفی کند. در پی تصمیمات ریون، مندلورینها در حاشیهی بیرونی پراکنده شدند و بسیاری از آنها مزدور، جایزهبگیر، گلادیاتور و دزد فضایی شدند.
در سالهای آتی، ریون تبدیل شد به دارث ریون و در کنار دارث مالیک جنگ داخلی جدایها (Jedi Civil War) را راه انداخت. در جریان جنگ، ریون حافظهاش را از دست داد، ولی پس از یاری رساندن به جدایها برای شکست دادن مالیک، ریون ماسک مندلور را به مندلورینها پس داد. پس از بازگردانده شدن ماسک، یکی از همراهان ریون به مندلور جدید تبدیل شد: مندلور محافظ (Mandalore the Preserver)
مندلور محافظ، مندلور صغیر و مندلور حامی
مندلور محافظ سعی کرد تا بار دیگر قبایل مندلورینها را متحد کند، اما آسیب واردشده از جنگهای مندلورین شدید بود و قبایل متفرقشده تا سه قرن بعد به اتحاد کامل نرسیدند. امپراتوری سیث امیدوار بود مندلورینها در جنگ دیگری که برای شکست جمهوری تدارک دیده بودند، همراهیشان کنند، اما بیشتر مندلورینها درخواست آنها را برای شرکت در جنگ رد کردند.
امپراتوری تصمیم گرفت یک گلادیاتور مندلورین را به مهرهی بازیاش تبدیل کند. سیثها حریفان این گلادیاتور را با مواد مخدر تضعیف میکردند تا او بتواند بهراحتی شکستشان دهد. همچنین برای این گلادیاتور لقب مردمی «مندلور» برگزیده شد. طولی نکشید که مندلور گلادیاتور پلههای ترقی را طی کرد و موفق شد به درجهای برسد که مندلورینها زیر پرچم او به اتحاد برسند. این مندلور، که بعدها لقب مندلور صغیر (Mandalore the Lesser) به او عطا شد، در دوئلی با جنگجویی دیگر کشته شد. این مندلور بعدها به نام مندلور حامی (Mandalore the Vindicated) شناخته شد.
مندلور حامی به اتحاد پرتنش با سیثها ادامه داد، ولی بسیاری از مندلورهای متفرقشده در لباس مزدور زیر پرچم جمهوری جنگیدند.
مندلورینهای جدید و جنگ داخلی مندلورینها
در سالهای آتی، مندلورینها بالاخره راهشان را از سیثها سوا کردند و حتی علیهشان جنگیدند. ولی با گسترش یافتن ارتش مندلورینها، جمهوری دوباره نگران شد و در صدد سرکوب کردنشان برآمد. پس از اینکه جمهوری سکتور (Sector) مندلورینها را نابود کرد، گروه جدیدی تحت عنوان مندلورینهای جدید (The New Mandelorians) ظهور کرد. مندلورینهای جدید اعتقاد داشتند بهترین راه برای حفظ بقای مندلورینها پایبندی به صلح و مداراست. سیارهی مندلور تحت کنترل مندلورینهای جدید و شهرهای باشکوهشان درآمد و هر مندلورینی که به راه و رسم قدیم پایبند مانده بود، به قمر مندلور تبعید شد.
[su_pullquote class=”my-pq”]مندلور محافظ سعی کرد تا بار دیگر قبایل مندلورینها را متحد کند، اما آسیب واردشده از جنگهای مندلورین شدید بود و قبایل متفرقشده تا سه قرن بعد به اتحاد کامل نرسیدند.[/su_pullquote]
مندلورینهایی که از دامنهی نفوذ مندلورینهای جدید خارج شدند، به دو دسته تقسیم شدند: ۱. مندلورینهایی که همچنان دلشان میخواست همچون راهورسم پیشینینان بربرشان فتوحاتشان را گسترش دهند. ۲. مندلورینهایی که دلشان میخواست به مزدورهایی با دستمزد بالا تبدیل شوند. اختلاف نظر بین این دو دسته به جنگ داخلی مندلورینها (The Mandelorian Civil War) منجر شد. در یک جناح مزدورهایی به نام مندلورینهای حقیقی (True Mandelorians) قرار داشتند و در جناح مقابل گروهکی انشعابیافته (Splinter Group) به نام دثواچ (Death Watch).
جنگو فت و بوبا فت
مندلورینی به نام جنگو فت (Jango Fett) یکی از شرکتکنندگان این جنگ بود. جنگو فت شاهد کشته شدن والدینش به دست اعضای دثواچ بود و یکی از اعضای مندلورینهای حقیقی شخص او را نجات داد. جنگ داخلی سالیان سال ادامه پیدا کرد و نهایتاً جنگو رهبری مندلورینهای حقیقی را بر عهده گرفت.
در نهایت دثواچ، به لطف گول زدن محفل جدای برای برقراری اتحاد با آنها، پیروز میدان شد و جنگو اسیر و بردگی فروخته شد. اما موفق به فرار شد و فرماندهی دثواچ را کشت. جنگو تصمیم گرفت از مندلورینها جدا شود و به شغل جایزهبگیری روی آورد.
بعدها جنگو بهعنوان الگوی اولیه برای ساختن یک ارتش کلون انتخاب شد. این ارتش ظاهراً برای جمهوری ساخته شده بود، اما سیثها آن را در خفا ساخته بودند. این ارتش بهکل از مندلورینها تشکیل شده بود و جنگو بخش عمدهی فرهنگ مندلورینها و همچنین طرح زرهیشان را به اعضای آن منتقل کرد.
همچنین او کلونی برای شخص خودش درخواست کرد، کلونی که از دستکاریهای ژنتیکی سربازان معمولی مبرا باشد. جنگو این کلون را به فرزندی پذیرفت و شخصاً بزرگش کرد. این فرزند همان بوبا فت (Boba Fett) مشهور است.
نبرد بین مندلورینهای جدید و گروهک دثواچ
حکومت مندلورینهای جدید به قدرتمندترین انشعاب مندلورینها تبدیل شد، اما گروهک دثواچ هنوز از بین نرفته بود و با کسب قدرت بیشتر، با این رژیم صلحخواه جدید درگیر جنگ شد. برای شکست دادن این رژیم قدرتمند، در دورهی جنگ کلونها (The Clone Wars) دثواچ با کونت دوکو (Count Dooku) و اتحادیهی منظومههای مستقل (The Confederacy of Independent Systems) اتحاد برقرار کرد.
مندلورینهای جدید در جنگ کلونها اعلام بیطرفی کردند و این تصمیمشان باعث شد از حمایت جمهوری علیه دثواچ بینصیب بمانند. حکومت مندلورینهای جدید در نهایت سرنگون شد، اما مندلورینهای جدید به راهورسم پیشین خود بازنگشتند و بهجایش تصمیم گرفتند به تعالیم مندلورینهای حقیقی روی بیاورند.
[su_pullquote class=”my-pq”]جنگو فت کلونی برای شخص خودش درخواست کرد، کلونی که از دستکاریهای ژنتیکی سربازان معمولی مبرا باشد. جنگو این کلون را به فرزندی پذیرفت و شخصاً بزرگش کرد. این فرزند همان بوبا فت (Boba Fett) مشهور است.[/su_pullquote]
جنگو فت در ابتدای جنگ کلونها کشته شد و پسرش بوبا تبدیل شد به مشهورترین جایزهبگیر کهکشان. همچنان که جنگ کلونها رو به پایان بود، مندلورینها متحدین تجزیهطلبان (The Separatists) باقی ماندند. برای همین دارث سیدیوس (Darth Sidious) تصمیم گرفت به کماندوهای مندلورین شبیخون بزند. در طی شبیخون وی تقریباً تمامی آنها از بین رفتند.
پس از پایان جنگ و تولد امپراتوری، سیدیوس در ظاهر تصمیم گرفت مندلورینها را بابت موضع گرفتن علیه جمهوری ببخشد. اما طولی نکشید که سیدیوس چهرهی واقعیاش را نشان داد و سیارهی مندلور را تسخیر کرد. سیدیوس معدنهای ارزشمند سیاره را مصادرهبهنفع کرد و بیشتر جمعیت ساکن سیاره را به بردگی گرفت. مدتی بعد امپراتوری سرنگون شد، مندلورینها دوباره آزادیشان را به دست آوردند و بوبا فت پابهسنگذاشته به مندلور جدید تبدیل شد و مندلورینها به ارتشی متشکل از مزدوران بدل شدند.
تاریخچهی مندلورینها در این مقاله بسیار فشرده بیان شد و بسیاری از حوادث و شخصیتها به ناچار نادیده گرفته شدند. با این وجود، امید میرود که از محتویات این مقاله مشخص باشد که مندلورینها جامعهای جنگجو متشکل از گونههای جاندار متنوع هستند که در طول تاریخشان، بیشتر از هر جناح دیگری شاهد جنگ و خونریزی بودهاند.
هیچکدام از این جنگها مندلورینها را به مقامی والا و ماندگار نرساندند، اما بر همه واضح و مبرهن بود که مندلورینها بهترین جنگجویان کهکشانند. بسیاری از سلحشوران مندلورین موفق شدند مصرفکنندگان نیرو را با تکیه بر مهارت نظامی و اسلحه و زرهی فوقپیشرفتهی خود شکست دهند و اگر با نیرو و قدرتهای آن آشنا باشید، میدانید که این دستاورد کمی نیست. مندلورینها بدون شک لایق اعتباری هستند که در کهکشان کسب کردهاند.
منبع:
انتشاریافته در: مجلهی اینترنی سفید
دین جارین عالیه مندالورین ها هم همینطور ♡
موافقین 👍🏻
👍🏻آره
از نظر من دین جارین عالیه همه جنگ ستارگان یک طرف دین جارین و مندالورین ها یک طرف من فقط مندالورین و آسوکا و کتاب بوبافت رو دیدم جنگ ستارگان ندیدم
به نظر من این متن خیلی خوب بود . اما باید در مورد دین جارین هم چیزی میگفت
درسته. همونطور که گفتم، متن اصلی مال موقعی بود که مندلورین هنوز پخش نشده بود.
ببخشید دین جارین چی شد ؟؟
پس دین جارین این وسط چیکار میکنه
یعنی اون تو تاریخ مندالور هیچ نقشی نداره 😫😢
این مطلب مال موقعیه که مندلورین هنوز پخش نشده بود. وگرنه توی اهمیت دین جارین بهعنوان یک مندلورین شکی نیست.
نمیدونم سریال رو دیدی یا نه؟
چقدرش کنونه چقدرش نه؟
آره دیدم. کلش Canon هست. کلاً هر چی الان دیزنی داره میسازه، Canon هست، مگه اینکه بعداً Canon تغییر کنه. این احتمالش وجود داره. چون اپیزود ۷ و ۸ و ۹ خیلی منفوره و خیلیها خواستار اینن که از Canon بیان بیرون.
اصلا انتظار نداشتم همچین مطلبی در مورد مندلورین ها بتونم پیدا کنم دمت کرم
پس اون مندلورین هایی که به آیین خودشون قسم خورده بودن از کجا در اومدن؟ مثه دین جارین در سریال مندلورین
خب همون که خودت گفتی. بعضی مندلورینها هستن که کلاً به کسی وابستگی خاصی ندارن جز سنت خودشون. از جای خاصی نیومدن. صرفاً انتخابشون اینه. کلاً مندلورینها بهخاطر فرهنگ استقلالطلبانهشون خیلی دوست دارن راه خودشون رو برن.
جنگ ستارگان ۱۰ در دست ساخت هست؟
اگه باشه، فعلاً خبری ازش در دست نیست.
“دنیای جنگ ستارگان”
اوففففف… عجب رنکی داری فربد.
آره خوبه. ولی من در کمال ناامیدی متوجه یه چیزی شدم. نرخ جستجوی فارسی عبارات گیکی/پاپ کالچر توی گوگل به طور ناامیدکنندهای پایینه. من از وقتی به کنترل پنل دیجیکالا دسترسی پیدا کردم، اینو متوجه شدم. شاید بگم ۹۵% بازدیدهای پستهای جعبهابزار بازیسازان از کلیک کردن روی پستشون توی صفحهی اصلی انجام میشه. مثلاً شاید ماهها بگذره و فقط یکی دوتا بازدید به رقم بازدیدها اضافه شده باشه (تازه اونم احتمالاً از طریق گوگل نیست). این در حالیه که خیلی از این پستها راجعبه بازیهای مجبوب و مشهوره.
به نظرم میرسه معمولاً کسایی که به این موضوعها علاقه دارن به انگلیسی جستجو میکنن. نه تنها به خاطر فقر محتوایی توی فارسی، بلکه به خاطر اولویتبندی بهتر و دقیقتر نتایج جستجو به انگلیسی.
تعجب نداره. آخه معمولا این مدل چیزا رو سرچ نمیکنه کسی. مثلا “دنیای جنگ ستارگان” خیلی ممکنه سرچ بشه، ولی تایتل های جعبه ابزار بازی سازان نه.
پوینت حرفم این بود که حتی «دنیای جنگ ستارگان» هم خیلی جستجو نمیشه. و از میون اون جستجوها هم رقم به مراتب کمتری روی لینک خاصی کلیک میکنه و از میون اون تعداد هم رقم بهمراتب کمتری مقاله رو تا آخر میخونه و از اون تعداد هم رقم بهمراتب کمتری اهمیت میده کی نوشتتش و سایتش چیه. یعنی رقمه اینقدر تاچیزه که کلاً میشه نادیده گرفتش.
البته قصدم بهونه آوردن نیست. من در هر صورت کارمو میکنم. فقط دارم مشاهداتمو در میون میذارم. الان مدتیه دارم جدی به این فکر میکنم که برم توی شبکههای اجتماعی اکانت بسازم، چون به کسب مخاطب از راه گوگل امیدی نیست، ولی میترسم وقتمو هدر بده و باعث بشه تمرکزم منحرف بشه.
ایکاش میتونستم مثل دکتر منهتن از خودم کپی بسازم. 🙁
ببین شبکه های اجتماعی رو از اول هم من بهت گفته بودم، چون کلیت سایت تو خیلی سرچ پذیر نیست.
تو از اونجایی که سایت گیکطوری داری، باید توی همچین محافلی سایتت معرفی بشه، و گرنه اونقدری از گوگل کسی نمیاد. از گوگل روی ترجمه کتاب هات میان بیشتر.
بهترین شبکه اجتماعی هم برای تو همون گودریدزه، ۴ تا از اون نقدهات بنویسی رو کتاب های مختلف، همه با شخصیتت آشنا میشن، بعدشم با سایتت.
راستی این کنترل پنل دیجی کالا که میگی چجوریه؟
عین همینجا. اونجا هم وردپرسه. من در اشاره به دادههای آماریای که در اختیار آدم قرار میده بهش اشاره کردم.
خب این داده های آماری رو کجاش میبینی؟ افزونه خاصی دارن؟
منظورم همون تعداد بازدید و نرخ افزایششون در طول زمان بود. افزونهی جداگونهای ندارن.
داشتم راجع به مندلورینها سرچ میکردم و برخلاف پیشفرضم یه مطلب فارسی مناسب دیدم. مرسی.
خوبه. پس گوگل داره کارشو درست انجام میده.
ایول ، بالاخره ،
خیلی منتظرش بودم .