And the rest is history.
دستیار
دستیارها یار و یاور قهرمان اصلی هستند. آنها میتوانند خود قهرمانانی باشند که نقش فرعی و ثانویه دارند؛ یا یک شخصیت عادی باشند که خواسته یا ناخواسته درگیر ماجرا شده است؛ یا شخصیتی که هدف از وجودش خنداندن مخاطب و تلمیح فضای جدی و تاریک داستان است (بعضیوقتها هر سه نقش را با هم میپذیرند). معمولاً آنها فویل قهرمان هستند و این مساله اغلب با ظاهر بهشدت متفاوتشان نسبت به هم مورد تاکید قرار میگیرد.
دستیارها عموماً به دردسر میافتند و قهرمان آنها را نجات میدهد. همچنین بعضیمواقع آنها نقش نمایندهی مخاطب را نیز ایفا میکنند؛ یعنی شخصیتی که جریان پیرنگ یا اتفاقات مهم به او توضیح داده میشود تا مخاطب هم در جریان آنها قرار بگیرد. در نبرد نهایی، آنها رو در روی نوکرهای نیروهای پلیدی قرار میگیرند و سرشان را گرم میکنند تا قهرمان حساب دشمن اصلی را برسد. (دلیل اینکه چنین شخصیتی دستیار خوانده میشود و مثلاً نه نوکر یا خدمتکار، به روابط بین شخصیتها مربوط میشود. چون قهرمان و دستیارش هردو ذاتی قهرمانانه دارند، احتمال تشکیل رابطهای دوستانه و وفادارانه بین آنها در مقایسه با شخصیت منفی و نوکرهایش به مراتب بیشتر است).
کم پیش میآید دستیارها از قهرمان پیرتر باشند. همچنین به دستیارهایی که در کامیکها به محبوبیت زیادی دست پیدا کنند، معمولاً یک سری جداگانه اختصاص داده میشود.
دستیار غیرانسان: مثلاً یک حیوان سخنگو … (الاغ در انیمیشن شرک)
تیپهای رایج دستیارها
- کودک دستیار: عموماً قرار است حس همذاتپنداری مخاطبان کمسنوسال را برانگیزد. برای توجیه وجود داشتنشان هر از گاهی کار مفید انجام میدهند، ولی اغلب اسباب زحمت قهرمان هستند و مشکل ایجاد میکنند (شورت راوند در فیلم ایندیانا جونز و معبد سرنوشت).
- دوشیزهی به دردسر افتاده: شخصیتی مونث که گروگان گرفته شده و باید نجات داده شود (شاهزاده خانم زلدا در افسانهی زلدا).
- دستیار بزدل: معمولاً فویل قهرمان جسور داستان هستند. (روبی راد در فیلم عنصر پنجم).
- دستیار اعصابخردکن/بیعرضه: عموماً قهرمان اصلی طاقت او را ندارد. تنها استعداد چنین دستیاری توسریخور بودن او و توانایی تحمل حجم زیادی توهین و تحقیر و خم به ابرو نیاوردن است (کرانک در انیمیشن عادت جدید امپراتور).
- دستیار بهشدت توانا/کاربلد: بعضیوقتها داناتر و کاربلدتر از خود قهرمان؛ طوری که عامل اصلی به سرانجام رساندن کارها خودش است. معمولاً از این بابت ناراحت نیست (الیکا در شاهزادهی پارسی).
- دستیار غیرانسان: مثلاً یک حیوان سخنگو، ربات، موجودی فضایی یا حتی یک شیء سخنگو و یا متحرک (الاغ در انیمیشن شرک).
- پری دستیار: پری کوچک و پرندهای که خاصیتی جادویی دارد (تینکر بِل در پیترپن).
- دستیار روانی: با کارهای غیرقابلپیشبینی و بعضاً احمقانهاش قهرمان را دچار مشکل میکند (والتر در فیلم لبوفسکی بزرگ).
- دستیار کلهشق: با تصمیمات عجولانه و حسابنشدهاش قهرمان را دچار مشکل میکند. میتواند با مورد بالا همپوشانی داشته باشد (آناکین اسکایواکر در فیلم جنگ ستارگان ۲).
- واتسون: دستیاری که زیاد سوال میکند. میتواند با کودک دستیار همپوشانی داشته باشد (جان واتسون در داستان شرلوک هولمز).
- و…
تعدادی از دستیارهای نمادین دیگر
چوباکا و هان سولو در جنگ ستارگان[۱]
سانچو پانزا و دُن کیشوت دِلامانزا در داستان دُن کیشوت[۲]
جیمی اولسون و سوپرمن در سوپرمن[۳]
لوییجی و ماریو در برادران سوپرماریو[۴]
باکی بارنز و کاپیتان آمریکا در کامیک کاپیتان آمریکا[۵]
[۱] Chewbacca & Han Solo, Star Wars
[۲] Sancho Panza & Don Quixote de la Mancha, Don Quixote
[۳] Jimmy Olsen & Superman, Superman
[۴] Luigi & Mario, Super Mario Bros.
[۵] Bucky Barnes & Captain America, Captain America
منبع: Sidekick
برای دیدن بقیه عناصر به صفحه معرفی عناصر داستان بروید.
چرا بیشتر دستیار های معروف مال کمیک های ابرقهرمانی هستند ؟
لزوماً اینطور نیست. مثلاً دکتر واتسون یکی از معروفترین دستیارهای دنیای فیکشنه و مال ادبیات کارآگاهیه، نه کمیک ابرقهرمانی.
اتفاقاً به نظرم اگه از فندام کمیک خارج بشیم، تنها ابرقهرمان و دستیاری که خیلی معروفه (در حد شرلوک هلمز و واتسون)، بتمن و رابینه. بقیهشون (مثل همین سوپرمن و جیمی اولسون) رو فقط طرفدارای کمیک میشناسن.
سلام.
ممنون بابت مقاله ی خوبتون.
رابین هم دستیار خوبی بود برای بتمن.(بهتره بگم رابین ها)
البته اعجوبه ای به نام اسکات اسنایدر در کمیک متال رابین رو خوب نشون نداد.
توضیحی که باید در این باره بدم اینه که محوریت متال بتمن بود. و خب ما شاهد نسخه های تاریک از بتمن بودیم که تقریبا ۶ ۷ تا بود. پس طبیعیه وقتی بتمن شرور میشه رابین هم شرور شه. قصد بی احترامی به اسکات اسنایدر کبیر رو نداشتم. چون همه دیگه با ران ایشون در بتمن نیو ۵۲ اشنا هستن. و میدونن که این ادم چه نظم خارق العاده و مثال زدنیی برای نویسندگان جدید و قدیم دی سی و مارول یا هر کمپانی دیگه ای نظیر ایمیج و اینها داره. (به جز ران بتمن نیو ۵۲،ران دیگری که اخیرا نوشته در سری کمیک های JL هم نظم بی نظیری داره، هم ارک های داستانی عالی. خصوصا ارک اول.)
و از طرفی من جدیدا با کمیک های دیگه ای از ایشون آشنا شدم مثل American vampire.
و باید بگم تازه اونجا بود که فهمیدم اسکات اسنایدر چه اعجوبه ای هستش. و اونجا تصمیم گرفتم جف جانز رو از لیست نویسنده های مورد علاقه ام شوت کنم و در رتبه ی دوم اسنایدر رو بنشونم.
و در ضمن بتمن خدای دستیار داشتنه!
از آلفرد گرفته تا دیک گریسون و باربارا گوردون و امثال اینها.
سپاس.
سلام امیرعلی.
به نظرم دلیل اینکه دستیار داشتن اینقدر با بتمن سازگاری داره چندتا دلیل داره:
۱. قدرت محدود بتمن نسبت به ابرقهرمانهای دیگه، که نیازشو به کمک افزایش میده
۲. شخصیت جذبهدار و خشک بتمن، که باعث میشه طراحی یه فویل (Foil) براش کار راحتتری باشه. (مثلاً اگه بتمن مثل ددپول یه شخصیت colorful داشت، طراحی فویل باحال براش سختتر میشد).
۳. احساسی نبودن بتمن، که باعث میشه طراح یه داستانی که تمرکز کلاً روی درونکاوی بتمن و نمایش مشکلات شخصیش باشه، کار سختی باشه.
به نظرت دلیل دیگهای میشه اضافه کرد؟
دقیقا قدرت محدود و احساسی بودنش از اصلی ترین دلیل هاشه.
و در رابطه با فویل بودنش هم دقیقا درست گفتید.
والا یکم باید فکر کنم در باره ی سوالی که مطرح کردید.
ولی یکی دیگه از دلیل هایی که باعث میشه بتمن اینقدر به دستیار داشتن نیاز پیدا کنه اینه که، در بچگی پدر و مادرشو از دست داده. و بالاخره تنهاست و جوکر هم همیشه یه بلایی سره رابین های بتمن میاره.
پس یه دلیله دیگه هم علاوه بر نیاز جسمانی و فیزیکیه اون به دستیار، نیاز عاطفی اون به یک همراه هستش.
علاوه بر اون هم بلایی که تام کینگ سره الفرد بدبخت اورده، نیازش به دستیار رو بیشتر میکنه.
نمیگم چه بلایی اورد تا اسپویل نشه.
پس این یکی.
دومیش هم خودتون گفتین دیگه، بتمن کلا دستیار خورش ملسه!
واسه همینم هست که هر کسی که بتمنو میبینه سریع یاد دستیار میوفته.
مثلا در کمیک آل استار بتمن که باز هم اسنایدر اون رو نوشته، در همون شماره های اولش یه دستیار برای بتمن خلق کرد، دوک.
سپاس.
من میخواستم که این سوال رو یه جای دیگه بپرسم که فراموش کردم.
برادران وینچستر چطور طبقه بندی میشن ؟
شخیل شرمنده. من سوپرنچرال رو ندیدم و باهاش در حد اسم و مضمون آشنایی دارم. ولی با توجه به اینکه این دوتا برادرن و احتمالاً از لحاظ اهمیت داشتن در یه سطح قرار دارن، حدس میزنم رابطهشون پروتاگونیست/دوتراگونیست (پروتاگونیست دوم) باشه.
سلام فربد جان
یکسالگی سایت رو بهت تبریک میگم.
خوندن نوشتههای جذابت همیشه لذتبخشه.
امیدوارم همواره در این مسیر و در کل زندگی کامیاب و پیروز باشی.
سلام محسن جان.
خیلی ممنونم ازت. منم برات از همین چیزای خوب آرزو میکنم.
فرق این با فویل چیه؟
تقریباً هر دستیاری فویله، ولی هر فویلی لزوماً دستیار نیست.
در ضمن دستیار معمولاً با قهرمان ارتباط داره، ولی روابط فویلها با هم خیلی گستردهتره (قهرمان/ دستیار، قهرمان/شرور، دستیار یک/دستیار دو و…)