تعریف: مغلطه استثنا سالاری موقعی اتفاق میافتد که شخصی با رفتاری استثنایی یا موردی که صرفاً یک بار اتفاق افتاده، طوری رفتار کند که انگار اتفاقی رایج و ادامهدار و قابلتعمیم به کلیت است.
معادل انگلیسی: Tokenism
معادلهای جایگزین: مغلطهی نمونهنمایی، توکنیسم
مثال ۱:
نامزد ریاست جمهوری به نژادپرستی متهم شده. ولی اخیراً گفته که از سریال ریشهها (Roots) خوشش میاد، پس فکر نکنم نژادپرست باشه.
توضیح: دوست داشتن فیلمی که به فاشسازی نژادپرستی و تبلیغ برابرخواهی میپردازد، با نژادپرست نبودن فرسنگها فاصله دارد.
مثال ۲:
در شرکت آقای مکباس، هر ۵۰ مدیر اجرایی مرد و هر ۵۰ منشی زن هستن. ایشون برای اینکه نشون بده طرفدار فرصتهای شغلی برابر بین زنها و مردهاست، موافقت کرده تا یه مدیر اجرایی زن استخدام کنه.
توضیح: استخدام یک مدیر اجرایی زن بهعنوان یک توکن یا مورد استثنایی، نابرابری جنسی سیستماتیک شرکت آقای مکباس را جبران نمیکند.
استثنا: اگر یک مورد استثنایی همان چیزی که هست در نظر گرفته شود (یک مورد استثنایی)، مغلطهای اتفاق نمیافتد.
مثال: میدونم وزنم زیاده، ولی دارم سعیمو میکنم. در حال حاضر صبحانه به جای دوناتی که قبلاً میخوردم، گریپفروت میخورم.
منابع:
Cogan, R. (1998). Critical Thinking: Step by Step. University Press of America.
ترجمهای از:
انتشاریافته در:
مجلهی اینترنتی دیجیکالا
یه چیزی توی مثال دوم نظرم جلب کرد اینه که چطوری همچین نتیجهای گرفت که فلانی نابرابری جنسی تو شرکتش هست ؟ مگه مدرکی از این حرف داره؟
این مثل خیلی منو یاد قوانین چرت اخیر اسکار انداخت.
نابرابری جنسی به این اشاره داره که هر ۵۰ مدیر اجرایی مردن و هر ۵۰ منشی زن. مدیرهای اجرایی حقوق و مزایای بیشتری از منشیها دارن.
ببینید منظورم اینه از کجا این مطلب میدونه که افراد زن در شرکتش بخاطر نابرابری جنسی مدیر نمی شوند؟ شاید هیچ زنی اصلا در
زمان استخدام این شرکت اصلا تست استخدامی ندادند و یا کلی احتمال دیگه ممکنه وجود داشته باشه که ربطی به نابرابری جنسی نداشته باشه.
نظر من اینه صرفا به خاطر این آمار نمیشه همچین حرفی زد و باید تحقیق شه تو این مورد و نتیجه گیری صرفا با این آمار درست نیست.
شاید خودت متوجه منظورم شدی ولی برای تاکید اینم اضافه میکنم. کلا این مثل همون مثالی هست که میگه یه سکه ۹۹ بار رو میاد. ممکنه در ما شک ایجاد کنه ولی تا وقتی اثبات نشه که مشکل داره نمیشه گفت که سکه یه مشکلی داره چون ۹۹ بار رو اومدن هم یه احتماله.
خب در مثال جای مناقشه نیست. خود بو بنت گفته مثالها رو عمداً طوری طراحی کرده که از طریقشون مغلطهها رو توضیح بده. نیازی نیست خیلی موشکافانه بررسیشون کرد.