تعریف: مغلطه تضاد ناموجه موقعی اتفاق میافتد که شخصی تضمن (Implicature) را با تلویح (Implication) یکسان در نظر بگیرد، در حالیکه از لحاظ منطقی اینطور نباشد. تضمن رابطهی بین بیانیه (Statement) و گزاره (Proposition) است. تلویح رابطهی بین گزارهها (یا معنی بین بیانیهها) است.
معادل انگلیسی: Unwarranted Contrast
معادلهای جایگزین: بعضی چیزها فلاناند/بعضی چیزها فلان نیستند
الگوی منطقی:
بعضی Sها P هستند.
بنابراین بعضی Sها P نیستند.
بعضی Sها P نیستند.
بنابراین بعضی Sها P هستند.
مثال ۱:
بعضی خداناباوران انساناند.
بنابراین بعضی خداناباوران انسان نیستند.
توضیح: شاید واقعاً اینطور باشد، ولی ما نمیتوانیم از لحاظ منطقی، تلویحاً (Imply) بیان کنیم که واقعاً اینطور است، چون استفاده از واژهی «بعضی» از لحاظ منطقی تلویحاً اشاره نمیکند که شامل مفهوم «همه» میشود. در کاربرد روزمره، «بعضی» مفهوم «نه همه» را تضمن (Implicate) میکند؛ برای همین است که بیانیهی بالا مغلطهآمیز است و بدون توسل به دروغگویی مستقیم میتوان از آن برای گول زدن مخاطب سوءاستفاده کرد.
مثال ۲:
بعضی مسیحیان یهودی نیستند.
بنابراین بعضی یهودیان مسیحیاند.
توضیح: درست است که ما بیان کردیم بعضی مسیحیان یهودی نیستند، ولی نمیتوان از این بیانیه از لحاظ منطقی به این نتیجه رسید که بعضی مسیحیان یهودیاند. شاید من آن را تضمن (Implicate) کنیم، ولی این بیانیه این معنی را به طور تلویحی (Imply) انتقال نمیدهد.
استثنا: ندارد.
منابع:
Hansen, H. V., & Pinto, R. C. (1995). Fallacies: Classical and Contemporary Readings. Penn State Press.
ترجمهای از:
انتشاریافته در:
مجلهی اینترنتی دیجیکالا
منتظر این مغلطه بودم 🙂
چون یکم گیج کننده هست یه مثال بزنم ؟ :\
فرض کنیم با دوستمون میخوایم از یه سبد که توش سیب هست, میوه برداریم بخوریم. دوستمون به سبد نیگا میکنه و میگه “بعضی از سیب ها تازه هستند” با توجه به حرف دوستمون شاید ما تلویحا نتیجه گیری کنیم که “پس بعضی از سیب ها خرابند”. درحالیکه این نتیجه گیری مغلطه آمیز هست. چون شاید بعضی سیب ها تازه باشن, بعضی گاز زده باشن,بعضی ها ضرب دیده باشن, بعضی ها کال باشن, بعضی ها خراب باشن و بعضی ها هم نه خراب باشن نه تازه.
تضمن در واقع اشاره میکنه به “همه ی” مفاهیم ناگفته ای که پشت یه بیانیه است در حالیکه تلویح بیشتر مواقع به “یک” مفهوم ناگفته پشت یک جمله اشاره میکنه. تو این مثال ما تضمن رو با تلویح اشتباه گرفتیم.
مرسی بابت مثال.
انصافاً گیجکنندهترین مغلطه برای شخص خودم همین بود. هنوز هم مطمئن نیستم کامل درکش کرده باشم. 🙂
سلام مشکل از ترجمه ی این عبارته:”شاید من آن را تضمین (Implicate) کنیم، ولی این بیانیه این معنی را به طور تلویحی (Imply) انتقال نمیدهد. ” که اولی(implicate) باید ترجمه بشه “برداشت” و بعدی(imply) اتفاقن “تضمین”(حالا دومی رو تلویح هم بگیم فرقی نمیکنه خیییلیی در این جمله.
مثال سدان یعنی سبد میوه خوبه ولی ادامه ش غلط اندازه و مستقیما مغلطه رو توضیح نمیده. کلّ قضیه (معکوس) استقراست که در سه مرحله توضیح میدم:
۱-ما تعداد محدودی سیب داریم ولی راجب همشون اطلاعات نداریم که تازه اند یا نه، بعضیاشونو دیدیم تازه ن و مطابقش جمله ی “بعضی سیبا تازه ن” رو گفتیم (حالا ممکنه همه شون رم دیده باشیم ولی بازم این جمله ی صحیحو بگیم ولی) شخص دومی که از همه ی سیبا اطلاع نداره ممکنه اشتباهاً یا از روی مغلطه(از روی مغلطه وقتیه که میدونه جمله ی دوم ضرورت منطقی نداره: اون نتیجه گیری رو بگه “بعضی سیبا تازه نیستن(مونده ن…
۲- حالت کلّیش تکراریه ولی به فرمول بندیش میارزه: ما ویژگی(گزاره ی P)ای درباره ی چند عضو یه مجموعه(که میتونه اندازه ش بینهایت هم باشه(مثل همه ی انسانها که زاده نشده ها رو هم دربر میگیره)) بیان میکنیم که صادقه و احتمال اینکه اون ویژگی در مورد همه ی اعضا صادق باشه رو نادیده میگیریم و میگیم در نتیجه ی صدق P، بعضی از اعضای مجموعه مونم هستن که ویژگی رو ندارن(P~)
۳- تصویر نمودار ونی: p رو زیرمجموعه ای از سبد(S) در نظر بگیرید که شامل همه ی اعضای سبد(یا انسانها…) نیست ولی یک یا چند عضو سبد رو که تازه(همه ی تازه های S رو اسمشو بذاریم P که یه دایره س تو دل S که p تو دلشه) هستند تو خودش داره ینی یه دایره ی کوچیک(p) تو دل دایره ی بزرگ(S). کاری که مغلطه گر میکنه اینه که بگه اونایی که تو سبدن ولی تازه بودنشونو مطمئن نیستیم حتمن(=وجود دارد حداقل یک=بعضی)خراب هم دارن(S-Pناتهیه[البته “منها” رو تو نظریه مجموعه ها با خط مورب نشون میدن…خیلی مهم نیس]) در صورتی که لزوماً اینطور نیست(تأکید رو لزوماً) و امکانش هست که همه تازه باشند(it is possible for S-P to be non-null or S=P) یعنی در تصویر تجسمی توی اون فضایی که تو دایره ی بزرگ هست ولی توی دایره ی میانی نیست هیچ عضوی(سیب/انسان/…) نباشه، چون اینکه عضوی اونجا باشه(سیب خراب/یا مغلطه ش آتئیست ناانسان) یه فرضیه ست که شاید بشه مستقلاً ردّش کرد(اگه مغلطه باشه یعنی ضرورتی بر درستیش در دسترس نیست شاید بشه حتا بالقطع و الیقین ردش کرد.
پیچیده تر که نشد؟=)
مغلطه بودن از این ناشی میشه که با اینکه تو هر دو تا مثال بنت مقدمه ها”بعضی…” درستند ولی همه میدونیم که درستش اینه که بگیم “همه ی خداناباوران انسانند” و “هر کی مسیحیه یهودی نیست”…ولی توضیح formal رو لازم دیدم…
سلام امین. از این ورا.
ببین، اتفاقاً من خودم حساس کردم که Implicate رو تو این کانتکست اشتباه ترجمه کردم، چون تو ذهنم این بود که تضمین و تلویح معنیشون یکیه. منتها هر دیکشنریای که چک کردم، معنی Implicate رو همین دوتا ذکر کرده بود. تو منبعی برای اینکه نشون بده Implicate میشه «برداشت» تا من با خیال راحت تغییرش بدم؟
راگم کردم…تو امتحانام…میام هی میذارم تو pocket این یدونه رو ولی نتونستم بیخیال شم=)
ببین من آزاد ترجمه کردم(برداشت، و تضمین رو؛ آزاد یعنی تفسیر منطق ریاضیش رو به زبان فارسی غیرتخصصی ترجمه کردم) از اصطلاحای تخصصیش هم خبر نداشتم(ینی فنّاً شاید غلط باشه):حالا تو دهخدا هم ببینی تضمین رو یه معنی دیگه براش آورده کلّن. باز من نمیدونم متخصصین فن(منطقیون) چی میگن ولی اگه implicateرو بخوای فعل implicature بگیری(که باید بگیری) بازم بگی “تضمن کنیم” بنظر صحیحتره (تا خواننده بفهمه و شایدم بره سرچ کنه اگه بخواد که این کلمه معنی اصطلاحیش متفاوته از تضمین و تلمیح).
تکرار:اون توضیحاتی هم که در اون کامنت طولانی دادم لری بود(معنایی که همه از کلمات میفهمن نه متخصصا: یعنی اگه کسی زیرمجموعه ندونه چیه اتفاق بدی نمیافته؛ بدونه چیه هم اتفاقاً چیز اضافی ای نمیفهمه!)(چون خودم لرم… 🙂
و تشکر دوباره از سدان به خاطر مثال زیبای سیب
خب توی ویکیپدیا هم معادل فارسی صفحهی Implicature تضمنه. اینجا هم تو داری میگی «تضمن کنیم» صحیحتره، ولی تو کامنت قبلی گفتی که Implicature رو باید برداشت در نظر بگیریم. یکم گیج شدم.
متاسفانه من دور و برم عضوی از منطقیون رو نمیشناسم که ازش بپرسم.
کلاً خیلی خوب میشد اگه یه آدم فیلسوف بود که حاضر بود کل این مطالب رو از اول بخونه ایرادات فنیشو بگیره. ولی خب نمیشناسم همچین کسی.
منم همون مقاله ی انگلیسی ویکیپدیا رو دیدم که گفته بود تضمن مبحثیه که ۴۰-۴۵ سال بیشتر نیست مطرح شده و خب “تضمین” هم که یه معنی دیگه ای داره(توی ادبیات فارسی فرقش با تلمیح اینه که نقل قول مستقیمه تو تضمین؛ تو تلمیح اشاره وار). ولی اون “برداشتی” که اول گفتم دیگه ترجمه ی آزاد تفسیری م بود و اصن روحمم از Grice خبر نداشت و معنی مغلطه رو از ریاضی فهمیدم و به این تمایز کاری نداشتم. (تو دیکشنریهای عمومی انگلیسی ببینی تمایز بین imply و implication قائل نشده اند و این کار بنت اشاره به تئوری ِگرایس داره واسه همین گفتم “تضمن” رو بیار)
در هر صورت آوردن “تضمین” ما رو به اشتباه میندازه: از این مطمئنم چون خودمم نفهمیدم وقتی خوندم متنتو…و solely با مثالها مغلطه بودنشون رو فهمیدم.
تشکر از زحمات
حق با توئه. اون دوتا تضمین توی متن رو کردم تضمن.
البته قصد دارم قبل از انتشار مغلطهها به صورت کتاب یه متخصص منطق پیدا کنم و ازش درخواست کنم مغلطههای صوری (Formal) رو بازخوانی کنه و اگه اشتباهی وجود داره، رفعشون کنه.
خواهش میکنم 🙂
آره منم درک خودمو ازش نوشتم. مطمئنم جور دیگه هم میشه استنباط کرد.