تعریف مغلطهی لحن بیان
مغلطه لحن بیان موقعی پیش میآید که لحن بیان یا جای تکیه (یا اکسان) معنی یک کلمه، جمله یا یک ایده را بهکلی تغییر دهد.
معادل انگلیسی: Accent Fallacy
معادل لاتین: Accentus
معادلهای جایگزین: مغلطهی تکیهی صدا، مغلطهی اکسان، مغلطهی عروض، بیان غلطانداز
مثالها
مثال ۱: در فیلم پسرعمویم وینی (My Cousin Vinny) رالف ماچیو (Ralph Maccio) نقش شخصیتی به نام بیل را بازی میکند که متهم به قتل است. در قسمتی از فیلم افسر پلیس از او میپرسد: «کی به متصدی شلیک کردی؟» در جواب بیل با حالتی شوکه پاسخ میدهد: «من به متصدی شلیک کردم؟ من به متصدی شلیک کردم؟» جلوتر، افسر پلیس بیانیهی بیل را بهعنوان اعتراف به قتل در دادگاه قرائت میکند: «بعدش گفت: من به متصدی شلیک کردم. من به متصدی شلیک کردم.»
مثال ۲: در کتاب مورمونها (The Book Mormon)، یک موزیکال برادوی خندهدار، در یکی از آوازها، یک نفر مشغول توضیح دادن این است که چطور میشود صرفاً با «خاموش کردن افکار بد» (مثل لامپ) از شرشان خلاص شد. شخصیتی که دارد این قضیه را (در آوازی شکوهمندانه) توضیح میدهد، به طور خاص قصد دارد به شخصیت اصلی یاد دهد چطور افکار همجنسگرایانهی خود را سرکوب کند، در حالیکه «افکار بد» شخصیت اصلی اصلاً ماهیت همجنسگرایانه ندارند. پس از ارائهی دستورالعمل از جانب شخصیت مذکور، شخصیت اصلی، در راستای اینکه به او بفهماند افکار همجنسگرایانه ندارد، به او میگوید: «من افکار همجنسگرایانه ندارم.» شخصیت مذکور در جواب به او میگوید: «هورا! روشم جواب داد!»
توضیح: شخصیت مذکور تاکید روی «من» (یا I’m) را نادیده گرفت و از آن این معنی را برداشت کرد: «هی، من دیگه افکار همجنسگرایانه ندارم!» البته این قضیه بار کمدیک دارد، ولی میتوان به چشم یک استدلال به آن نگاه کرد.
راهنمایی: تعصبات فردی ما ممکن است باعث شوند ظرافتهای گفتاری افراد را نادیده بگیریم. به حرف انسانهای دیگر با دقت و حواس گوش کنید و نتیجهگیریهای سریع و نابالغ انجام ندهید. در ضمن افکار همجنسگرایانه را نمیتوان مثل لامپ خاموش کرد.
منابع
Damer, T. E. (2008). Attacking Faulty Reasoning: A Practical Guide to Fallacy-Free Arguments. Cengage Learning.
ترجمهای از:
پ.ن.: در بخش نظرات وبسایت کاربری پرسیده است: «آیا این واقعاً یک مغلطه است؟ دو مثال ذکر شده نمیتوان استدلال خاصی برداشت کرد و به نظر نمیرسد خطایی در آوردن دلیل و برهان صورت گرفته باشد.»
بو بِنِت، نویسندهی مطالب سایت، در پاسخ گفته است: «قابلیت تشخیص معنا از لحن بیان یا تکیهی صدا در استدلال اهمیت زیادی دارد. نقلقول از اشخاص و تغییر دادن معنای جملاتشان از طریق نادیده گرفتن لحن بیانشان ترفندی مغلطهآمیز است. بله، این واقعاً یک مغلطه است!»
انتشاریافته در:
مطلب بسیار آموزنده.
تنها خورده ای که میتوان گرفت یافتن پست های بعدی است. در واقع لینک به مغله بعدی وجود نداره.
ای کاش این نکته رو هم لحاظ نمایید.
مرسی.
توی بخش ترجمهها فهرست شده:
https://azsan.ir/blog/complete-list-of-fallacies/
یه جورایی احساس میکنم این مورد فقط به خاطر دستهبندی هستش تو این لیست. چون در حالی که آره مغلطه هست و میتونه استفاده ازش انگیزه مطلقهآمیز داشته باشه، معمولاً این مورد رو خیلی جدی نمیگیرن و قدرت manipulate کردن بالایی نداره.
البته خب خوندنش فانه و جالبه، ولی یکم ناامید کننده بود :))
چون ما داریم بهترتیب حروف الفبا پیش میریم، ممکنه بعضی از مدخلها از یه سری دیگه relevancy بهمراتب کمتر یا بیشتری داشته باشن. از قضا این accent fallacy هم اینقدر relevancyش کم بود که توی نسخهی کاغذی به فهرست انتهایی کتاب منتقل شده و با یه جمله سر و تهش هم اومده (این توضیحات مال سایته)، ولی با این حال چون من هدفم پوشش کامل مغلطههاست (طوری که مدتها چیزی به این کاملی نشه تولید کرد)، از همین شروع کردم و بهترتیب میرم جلو.
مدخلهای بعدی احتمالاً توجهت رو بیشتر جلب خواهند کرد. کل پروژه رو بر پایهی یه مدخل خاص قضاوت نکن.
اوکیه آقا منتظر بعدی ها هستم من
و خب سیریسلی؟ نوشتم “مطلقهآمیز” :))))))
تایتل بندی ها رو رعایت کن، نامک رو همیشه انگلیسی نمیدادی؟
بعد این که لینک به سایت خودت رو که نباید دیگه اون ۲ تا تیک رو بزنی.
لینک رو انگلیسی کردم.