تعریف: مغلطه نیروانا موقعی اتفاق میافتد که شخصی راهحلی واقعگرایانه را با راهحلی آرمانگرایانه مقایسه کند و بر اساس معیارهای غیرممکن و این تصور که در «دنیای آرمانی» راهحل واقعگرایانه بیفایده است، آن را رد کند، بدون توجه به این نکته که گاهیاوقات بهبود شرایط موجود بهترین تصمیم است.
معادل انگلیسی: Nirvana Fallacy
معادلهای جایگزین: مغلطهی راهحل بینقص، مغلطهی کمالگرایی
الگوی منطقی:
X چیزی است که در اختیار داریم.
Y شرایط ایدهآل است.
بنابراین X به قدر کافی خوب نیست.
مثال ۱:
آخه برای چی نوشیدن الکل رو برای افراد زیر ۲۱ سال ممنوع کنیم؟ بچهها که در هر صورت میتونن تهیهش کنن.
توضیح: هدف از وضع چنین قانونی کاهش احتمال مصرف الکل توسط افراد کمسنوسال است، نه از بین بردن احتمال وقوع آن. اگر تصور کسی این باشد که قانون موفق نشده مصرف الکل بین افراد زیر ۲۱ سال را به طور کامل از بین ببرد و برای همین بیفایده است، مرتکب مغلطه شده است.
مثال ۲:
هدف از زندگی کردن چیه؟ ما که قراره آخرش بمیریم.
توضیح: پیشفرض این بیانیه این است که هدف نهایی از زندگی کردن نمردن است. شاید چنین هدفی ارزشمند باشد، ولی ممکن است در نظر خیلیها هدفی توخالی جلوه کند و نمایندهی تفکری مغلطهآمیز است.
استثنا: تلاش برای بینقص بودن با مغلطهی نیروانا تفاوت دارد. اگر هدف شما این است که بینقص یا تقریباً بینقص باشید و در راستای رسیدن به چنین هدفی تلاش کنید، کارتان تحسینبرانگیز است. با این حال، اگر با وجود بهبود وضعیت، به خاطر غیرممکن بودن دستیابی به بینقصی هدفتان را فراموش کنید، مرتکب مغلطه شدهاید.
راهنمایی: گاهیاوقات چیزی که به قدر کافی خوب است، بهتر نمیشود.
منابع:
George Mason University law review. (1991).
ترجمهای از:
انتشاریافته در:
مجلهی اینترنتی دیجیکالا
مغلطه ی نهیلیست ها :))
آره. کلاً پایهواساس بیشتر جهانبینیها و ایدئولوژیهای بزرگ یه مغلطهی تابلوئه. :))