بدون امید
بدون آرامش
برای همیشه …
دنیای مزخرف
دنیای مزخرف جایی است که در آن هر چیزی که پتانسیل برای بدتر شدن داشته باشد، تقریباً در همهی موارد بهطرز وحشتناکی بدتر میشود. این دنیا ذات خراب خود را به ساکنینش هم منتقل میکند و آنان نیز از این ذات خراب علیه یکدیگر استفاده میکنند. زندگی یا بهتر است بگوییم تلاش برای زنده ماندن در این دنیا افتضاح است.
راههای بیشماری برای به تصویر کشیدن دنیای مزخرف وجود دارد (مثلاً توصیف مناظری که زیبا نیستند). این دنیا تاریک است و بر سکوی بدبینیِ ترازوی خوشبینی/بدبینی قرار دارد، بنابراین یا خاکستری است، یا سیاهوخاکستری یا کاملاً سیاه. چنین دنیایی رحم و مروتی به افراد آرمانگرا نشان نمیدهد و تصمیم آنان برای تغییر و بهبود دنیا هیچوقت با موفقیت روبرو نمیشود و سرانجام تلخ و غمانگیزی دارد.
در این دنیا قهرمانان معمولاً ضدقهرمان هستند و حرفهایشان با طعنههای خشک همراه است. خوب بودن سخت است و اگر قهرمانهای واقعاً خوبی در این دنیا وجود داشته باشند، خوبیشان با نوعی تلخی و بدبینی همراه است. قهرمانهای خوب از نوع شوالیههای سوار بر اسب سفید در چنین دنیایی چندان دوام نمیآورند. اگر هم بتوانند در مقابل نیروهای این دنیا پیروزی کسب کنند، بابت آن تاوان سنگینی خواهند پرداخت.
[su_pullquote class=”my-pq”]قهرمانهای خوب از نوع شوالیههای سوار بر اسب سفید در چنین دنیایی چندان دوام نمیآورند. اگر هم بتوانند در مقابل نیروهای این دنیا پیروزی کسب کنند، بابت آن تاوان سنگینی خواهند پرداخت.[/su_pullquote]
گسترهی شخصیتهای منفی بین شخصیتهای شروری که میتوان با آنها همذات پنداری کرد تا وحشتناکترین هیولاهایی که پا به عرصهی داستان گذاشتهاند، متغیر است. شخصیتهای هیولاصفت بهطور خاصی در چنین دنیایی رایج هستد تا نمایندهای برای فلاکت حاکم بر آن باشند و نقش کسی را ایفا کنند که ضدقهرمان در مقایسه با او خوب بهنظر برسد. در بدترین شرایط حتی محبوبترین و قدرتمندترین هیولاها هم بهاندازهی بقیه عذاب میکشند و این را هم نباید فراموش کرد که امکان مرگ هرکسی وجود دارد.
آینده زمین در انیمیشن Wall-E
انواع دنیای مزخرف
– دنیای مزخرف دراماتیک: در این دنیا احساس وحشت و نگرانی زیادی جریان دارد و شخصیتهای آن (بهخصوص شخصیت اصلی) به موجودات ضعیفی تبدیل میشوند که زجر کشیدنشان حین تلاش برای انجام کار خوب و دنبال کردن رویاهایشان حس دلسوزی مخاطب را برمیانگیزد. انتظار داشته باشید شخصیتهایی که کار خوب انجام میدهند، بابت آن تاوان سختی بپردازند و عذاب بکشند. انتظار داشته باشید شخصیتهایی که کار اشتباه انجام میدهند کامیاب شوند… و سپس تاوان سختی بابت آن بپردازند و عذاب بکشند. مثالها: Sin City، Walking Dead، دنیای قدیمی سیاهی[۱]، دنیای جدید سیاهی[۲].
– دنیای مزخرف طنزآمیز: دنیای مزخرفی که عموماً با تکیه بر طنز سیاه قصد خنداندن مخاطب را دارد و از شخصیتهای بیشعور، توسریخور و بدبختی تشکیل شده ( هر از گاهی بینشان یک شخصیت عاقل هم پیدا میشود) که جامعهستیزی طنزآمیزی بینشان جریان دارد. چنین دنیایی طنز خود را با استفاده از تمسخر و گذر از خط قرمزها تامین میکند و با اینکه شخصیتهای زیادی در آن میمیرند، این مساله تاثیری روی کلیت آن نخواهد داشت و شاید حتی این شخصیتها در قسمتهای بعدی بدون دلیل دوباره زنده شوند. مثالها: خانوادهی سیمپسون، مردِ خانواده، ساوثپارک.
– دنیای مزخرف غیرقابلتغییر: فلاکت در ذات چنین دنیایی رخنه کرده ( هم بهصورت مادی و هم بهصورت معنوی) و نمیتوان آن را نجات داد یا به جای بهتری تبدیل کرد. نتیجهی تلاش برای فرو شکستن فساد حاکم، فرو شکستن تکتک استخوانهای بدن و پیروزی این فساد است. تلاش برای ایجاد هر تغییر مثبتی یا با شکست روبرو میشود، یا در آخر معلوم میشود هیچ نتیجهای نداشته است و یا در بدترین حالت، اوضاع را برای خود شخصیت و کسانی که سعی داشته به آنها کمک کند، بدتر میکند یا حتی نتیجهاش همانی میشود که از همان اول هدف شخصیتهای منفی داستان بود. مثال: ۱۹۸۴، وارهَمر [۳]۴۰۰۰۰ و قصههای سبک لاوکرفتی.
– دنیای مزخرف قابلتغییر: این دنیا در ابتدا مزخرف است، ولی یک قهرمان مصمم با کمک یاران حقیقیاش میتواند تغییراتی مثبت، ولی اندک در آن ایجاد کند. مثالها: دنیای آب، مکس دیوانه.
چنین دنیایی اغلب پس از یک فاجعهی عظیم که سقوط بشر را رقم میزند، به وجود میآید و اگر مقیاس آن در حد یک شهر باشد و نه دنیایی بزرگ، با یک نوآر شهری طرف هستیم. دیستوپیا (که در فارسی به نام «مدینهی باطله» و «پادآرمانشهر» نیز شناخته میشود) نوعی دنیای مزخرف است که بیشتر در ادبیات گمانهزن مورد استفاده قرار میگیرد و دلیل اصلی مزخرف بودن آن این است که تحت سلطهی حاکمان دیکتاتور و متعصب قرار دارد. اگر عامل فلاکت دنبالهدار دنیای مزخرف نیروهای ماوراءالطبیعه باشند، با یک فانتزی تاریک یا داستان ترسناک کیهانی طرف هستیم.
اگر یک دنیای گلوبلبل (نقطهی مقابل این عنصر داستانی) در باطن چنین دنیایی باشد، با یک دنیای فریبنده طرف هستیم. اگر مردمی که در یک دنیای مزخرف زندگی میکنند، از این مساله آگاه نباشند یا خود را به آن راه بزنند، با یک آرمانشهر قلابی طرف هستیم. کسی که فکر میکند دنیایی که درون آن زندگی میکند، دنیایی مزخرف است، بدبین یا پوچگرا و اگر دنیایی که درون آن زندگی میکند، واقعاً دنیای خوبی باشد، غرغرو و بدخلق است!
و باز هم آینده زمین در فیلم I am a Legend
تعدادی از دنیاهای مزخرف معروف:
- سیارهی زمین در آثار سایبرپانک و بسیاری از آثار علمیتخیلی که در آن انسانها به سیارهای دیگر مهاجرت کردهاند.
- هر شهری که یک اثر نوآر در آن واقع شده است.
- گاتهام سیتی (بتمن)
- وستروس (نغمهی یخ و آتش)
- سیارهی تاتویین (جنگ ستارگان)
- تلفزار (فالاوت)
[۱] Old World of Darkness (TTG)
[۲] New World of Darkness (TTG)
[۳] Warhammer 40K (TTG & VG & Co)
ترجمه از: Crapsack World
برای دیدن بقیه عناصر به صفحه معرفی عناصر داستان بروید.
سلام به نظرم بعضی از آثار کافکا میان زیر مجموعه دنیای مزخرف مثلا محاکمه نظرتون چیه؟
سلام.
آره، بدون شک. البته کافکا خیلی دنیاسازی نداره توی آثارش. بیشتر داره دربارهی همین دنیایی که توش هستیم حرف میزنه، ولی شاید به شکل تمثیلوار.
عنصر محبوبم در کنار تفنگ چخوف.از بین این دنیا ها کدوم ها رو دوست داری ؟
من خودم دیستوپیا رو دوست دارم.
برای من دنیای وارهمر ۴۰۰۰۰ آیکونیکترین مثال از دنیای مزخرفه.
الان دنیای د بویز ۱۰۰% دنیای مزخرفه، ولی از کدوم نوعش؟
دنیای مزخرف قابل تغییر؟
یا میتونه این باشه: «اگر یک دنیای گلوبلبل (نقطهی مقابل این عنصر داستانی) در باطن چنین دنیایی باشد، با یک دنیای فریبنده طرف هستیم. اگر مردمی که در یک دنیای مزخرف زندگی میکنند، از این مساله آگاه نباشند یا خود را به آن راه بزنند، با یک آرمانشهر قلابی طرف هستیم.» و یا دنیای مضخرف طنز آمیز. به نظر من دومیه!
نه خب با توجه به سریالش دنیای مزخرف طنز امیز نبود، اصلا نبود. یعنی دنیای مزخرف حال به هم زن بود ولی طنز امیز به هیچ وجه.
البته اگه دیالوگ ها و لهجه های بیلی رو فاکتور بگیریم!
من خودم د بویز رو ندیدم، ولی انصافا خود کانسپت این که سریع ترین مرد جهان (ای ترین) با پیش فرض هایی که نسبت به فلش در ذهنمون داریم از وسط یه نفر رد بشه و ازش تیکه های گوشت خون باقی بذاره طنز (تلخ) نیستش؟
اگه داستان از دید یه شهروند عادی دنبال میشد، همونطور که امیر گفت صد در صد با یه مثال بارز از دنیای فریبنده طرف بودیم. چون مردم فکر میکنن سوپرهیروها خیلی خوب و مهربونن و دارن ازشون محافظت میکنن، ولی یاروها عملاً هیولان.
ولی با توجه به اینکه داریم داستان رو از دید بویز دنبال میکنیم، با یه دنیای مزخرف قابلتغییر طرفیم. البته بستگی داره سریال چجوری تموم شه.
من که فکر نمیکنم قابل تغییر باشه (((:
راستی فربد جون تولدت هم پیشاپیش مبارک.
الان داشتم دوباره مصاحبت با شهرستان ادب رو میخوندم چشمم خورد به تاریخ تولدت. ۵ روز دیگست ولی با توجه به حافظه ی معرکه ی من بعید میدونن تا ۵ روز دیگه یادم بمونه پس همین الان تبریک گفتم.
ایشالا ۱۰۰ ساله شی، البته با خوشی و ارمش و تندرستی.
من هم برات همین چیزهای خوب رو آرزومندم. مرسی که هستی و کامنت میذاری.
اگه کامنت نذارم چیکار کنم؟
باور کن خیلی از اصطلاحاتی که توی نقدام ازش استفاده میکنم رو از همین عناصر داستانی من یاد گرفتم.
واقعا مرسی واسه زحماتی که میکشی.
عه فربد هم که مثل من آبانیه!
منم یادم باشه بهت تبریک بگم.
به به. تولدت مبارک امیر جان. صد سال به از این سال ها.
تولد من حدود یه ماه دیگه ست.
آره، هرچند من زیاد آدم تولدیای نیستم. ولی خب همیشه اپریشیت میکنم اگه کسی بهفکر باشه.
فکر کنم بهتر بود آخر متن به جای کلمه تلف زار، می نوشتین « برهوت ».
( از لحاظ گیمری گفتم ! )
چرا از لحاظ گیمری برهوت از تلفزار بهتره؟
سلام فربد عزیز.وقت حضرتعالی به خیر اگر از منظر جامعه شناسانه به این مفهمومی که مرقومه فرمودید نگاه کنیم می توان گفت که این دنیای مزخرف در زمره جوامع جاهلی از نظر فارابی قرار می گیرد؟(ضروریه.تجاریه.خست.وجاهت. غلبه و اباحیه)
سلام.
من از نظر فارابی راجعبه جوامع جاهلی خبر نداشتم. رفتم اینجا راجع بهش خوندم:
http://rasekhoon.net/article/show/632170/%D9%85%D8%AF%DB%8C%D9%86%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%81%D8%A7%D8%B6%D9%84%D9%87-%D9%88-%D8%AC%D8%A7%D9%87%D9%84%D9%87-%D9%86%D8%B2%D8%AF-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%A8%DB%8C/
جامعهی خست ۱۰۰٪ زیرمجموعهای از اون دنیای مزخرفی که ما اینجا ازش صحبت میکنیم به حساب میاد. ولی راجعبه بقیهش مطمئن نیستم. مثلاً این تعریفیه که از جامعهی ضروریه ارائه کرده:
جامعه ضروریه. جامعه ضروریه جامعه ای است که در آن برای به دست آوردن امور ضروری زندگی، همکاری می شود.(۳۰) رئیس جامعه ی جاهله در نزد مردم آن جامعه کسی است که در به کارگیری مردم برای به دست آوردن امور ضروری زندگی و نگهبانی آن، از حسن تدبیر و چاره اندیشی برخوردار است یا کسی است که امور ضروری را از اموال خودش به مردم می بخشد.
راههای کسب امور ضروری عبارتند از: کشاورزی، دامداری، شکار، راهزنی (دزدی) و … که در بعضی از جوامع تمام آنها وجود دارند و در بعضی از جوامع ضروری، یک یا دو راه از آنها موجود است.(۳۱)
این جامعه شبیه یه جامعهی معمولی و استاندارد به نظر میرسه. طبق استانداردهای تیویتروپز دنیای مزخرف به حساب نمیاد.
این دنیای تاریکی قدیم و جدید و وارهمر بازی کامپیوتری هستند دیگه ؟
نه. بازیهای رومیزی (Tabletop Game) هستن، مثل منچ و مارپله، منتها به مراتب پیچیدهتر و گستردهتر. البته با الهام ازشون بازی کامپیوتری هم ساخته شده.
دنیای واقعی از نوع “مزخرف غیرقابل تغییره”؟
فک کنم چون نمی تونیم آخرش رو بفهمیم نتونیم درست تشخیص بدیم.
بیشوخی آره.
خوب گفتی
صد در صد! یعنی اصلا چیزی واضح تر این مطلب وجود نداشته.
البته میتونه از دسته آخر (دنیایی که در ظاهر گل و بلبل است، اما در باطن نوعی دنیای مزخرف است و ساکنان آن از مزخرف بودنش آگاه نیستند) هم باشه.