یک هشدار برای کسانی که به امید می و معشوق وارد عرصهی هنر میشوند.
معرفی عنصر داستانی طنز سیاه
طنز سیاه که به نامهای «طنز تلخ» و یا «طنز تاریک» هم شناخته میشود، زیرسبکی از کمدی است که در آن موضوعات و اتفاقاتی که در حالت عادی به صورت جدی با آنها برخورد میشود (مرگ، کشتار دستهجمعی، قتل، خودکشی، خشونت علیه قشری خاص از جامعه، بیماری، جنون، ترس، معلولیت، سوءاستفاده از کودکان، اعتیاد به مواد مخدر، تجاوز، اخته کردن، جنگ، تروریسم و … )، مورد هجو قرار میگیرند؛ درحالیکه بهشکل همان تراژدیهایی که هستند، به تصویر کشیده میشوند. طنز سیاه شاید بهاندازهی طنز معمولی قدمت داشته باشد، ولی این عبارت برای اولین بار در سال ۱۹۳۵ توسط نظریه پرداز سورئال فرانسوی، آندره برتون در کتابش گلچین ادبی طنز سیاه (Anthologie de l’humour noir) مورد استفاده قرار گرفت.
طنز سیاه نه طنز توالتی است، چون این طنز با استفاده از مسائل حالبههمزن (مثل ادرار، مدفوع و …) شوخی درست میکند، نه طنز مبتذل، چون میتوان بهراحتی بدون استفاده از الفاظ و اصطلاحات رکیک یا هر نوع «بیتربیتی» دیگری آن را بیان کرد. میتوان گفت طنز سیاه طنزی گستاخ و بیپرواست که میتواند مخلوطی از دو طنز بالا را هم در خود جای دهد؛ ولی نه لزوماً. چیزی که طنز سیاه را از بقیهی طنزها جدا میکند، گرایش آن به مسائل تاریک (چون افسردگی، جنایت، نژادپرستی، فقر و …) است و علاوه بر طنز گفتاری، از طنز موقعیت هم میتوان برای انتقال آن استفاده کرد. آثاری که بهطور مجزا بخشهای مربوط به کمدی و تراژدی دارند (مثل فیلم غلاف تمام فلزی)، طنز سیاه محسوب نمیشوند، چون طبق تعریف طنز سیاه از خودِ تراژدی کمدی استخراج میکند.
بهطور خلاصه، طنز سیاه به جنبههای منفی زندگی میپردازد و سعی میکند طوری با آنها شوخی کند که غیرمنتظره و تکاندهنده باشد. همچنین یکی دیگر از کاربردهای طنز سیاه، انتقاد از مسائل یا بیان حقایقی است که پرداخت جدی به آنها یا خطرناک و یا بیتاثیر است؛ چیزی که بهطور مثال در شوروی سابق بسیار عادی بود و ماهیت اصلی طنز سیاسی محسوب میشود.
اصولاً برای لذت بردن از طنز سیاه، به جنبهی بالایی احتیاج است (واکنش عمومی کسانی که فاقد این میزان جنبه هستند، بیان جملهای است چون: با هر چیزی نباید شوخی کرد!)، ولی خود طنزپرداز هم نباید پا را از حدی فراتر بگذارد. کار این طنز این است که علاوه بر بامزه بودن، آزاردهنده نیز باشد و در درجات بالاتر، مخاطب را راجع به زشتیهای پیرامون خود به فکر فرو ببرد. چیزی که در قالب طنز عرضه شود، ولی فقط به قصد گستاخی و آزار دادن مخاطب ساخته شده باشد، به دل نخواهد نشست.
زیگموند فروید راجع به تمایل انسان به طنز سیاه این نظریه را ارائه میدهد: «ضمیر انسان از اندوهگین شدن پیرامون چیزهایی که در واقعیت تحریککننده هستند و وادار کردن خود برای عذاب کشیدن، سر باز میزند. ضمیر اصرار دارد بر اینکه نه تنها تحتتاثیر آسیبهای دنیای بیرون قرار نمیگیرد، بلکه این آسیبها فقط فرصتهایی گاهوبیگاه برای کسب لذت خودش هستند.»
دو مورد از دگرگونیهای طنز سیاه، «شوخطبعی سوزناک» (Gallows Humor) و «کمدی کافکایی» است. در اولی، شوخی از زبان خودِ کسی که قربانی موقعیت است، بیان میشود. مثلاً گفته میشود بعد از اینکه رونالد ریگان، رییس جمهور آمریکا مورد اصابت گلوله قرار گرفت، خطاب به کسانی که سعی داشتند گلوله را از بدن او بیرون بیاورند، گفت: «امیدوارم همهتون جمهوریخواه باشید.»
دومی نوعی شوخی است که در آن یک شخصیت، هرچقدر که خیرخواه، محتاط و منطقی باشد، همیشه بدبیاری میآورد و یا در نظر بقیه آدمی مزخرف بهنظر میرسد. بهعنوان یکی از مثالهای معروف، در فیلم پلیسها، اثر باستر کیتون، تلاشهای صادقانهی شخصیت اصلی برای پول در آوردن منجر به این میشود که یک لشکر پلیس او را تحتتعقیب قرار دهند. در سریالهای طنز ایرانی نیز کمدی کافکایی بهوفور مورد استفاده قرار میگیرد.
جوکر، یکی از نماد های کمدی سیاه.
نمونههایی از طنز سیاه در آثار داستانی معروف:
- کامیکهایی چون نقاب ، واچمن و قاضی درِد از این عنصر بهره میبرند، و البته شخصیت ژوکر در کامیکهای بتمن یکی از نمادهای طنز سیاه در عرصهی سرگرمی است.
- فیلمهایی چون فارگو ، دکتر استرنج لاو ، قصهی عامهپسند ، لبافسکی بزرگ هم از طنز سیاه بهوفور استفاده کردهاند.
- انیمیشنهای تلویزیونی چون خانوادهی سیمپسون و ساوثپارک .
- سری بازیهایی چون فالاوت ، پورتال ، کرمها ، متالگیر
- سریالهای تلویزیونی دکستر، خانوادهی سوپرانو و افسارگسیختگی .
- رمانهایی چون ببر سفید ، بچههای بدشانس ، پرتقال کوکی و باشگاه مشتزنی .
- هزلیات سعدی، ایرج میرزا و بهطور کلی هر کس که هزلیات سروده باشد.
ترجمه شده از: http://tvtropes.org/pmwiki/pmwiki.php/Main/BlackComedy
برای دیدن بقیه عناصر به صفحه معرفی عناصر داستان بروید
کتاب مغازه ی خودکشی دقیقا همچین چیزیه
اف بر تو که دو تا از بزرگان طنز سیاه رو یادت رفت.منظورم نغمه و نخستین قانون رو میگیم.یک سوال،بهترین نمونه های طنز سیاهی که تا حالا دیدی/خوندی چی بودند؟
نعمه و نخستین قانون رگههای طنز سیاه دارن، ولی هویت اصلی و حتی فرعیشون طنز سیاه نیست.
بهترین مثالها از طنز سیاه برای من:
آثار ساشا بارون کوهن (Da Ali G Show, Borat Bruno, This is America)
سریال Nathan for You
Breaking Bad
فایت کلاب
ساوث پارک
فیلمهای تارانتینو
Candide ولتر
استند آپ کمدی جورج کارلین، بیل هیکس، لویی سی.کی
و غیره.
ژوکر درست هست یا جوکر ؟
به نظر خودم جوکر. این متنی که اینجا گذاشتم متن ویرایششدهی پریانه، برای همین ژوکره.
gallows humor…my kind of humor :))
Exactly. : ))
واچمن طنز سیاه داشت؟ من که فقط سیاهی دیدم!
سوپرانوز، برکینگ بد و فایت کلاب هم به نظر من فاقد طنز سیاه بودند.
نه، همهی اینا طنز سیاه داشتن. فایت کلاب که عملاً کلش طنز سیاهه.
البته واچمن طنز سیاهش خیلی رقیقه، ولی وجود داره. مثلاً جوک But Doctor, I am Pagliacci یه نمونهش.
فیلم پسر کابلی هم طنز سیاه و تاریکی داشت و به موضوع تنهایی میپرداخت
واقعاً؟ یه کمدی معمولی بامزه به نظرم میومد. کنجکاو شدم ببینمش.