تعریف: مغلطه مهین نادرست به هرگونه قیاس مطلقی اطلاق میشود که در آن عبارت مهین در نتیجه لحاظ شده باشد، ولی در فرضیهی مهین لحاظ نشده باشد. معادل انگلیسی: Illicit Major معادلهای جایگزین: پروسهی باطل عبارت مهین الگوی منطقی: همهی Aها B هستند. هیچ Cای A نیست. بنابراین هیچ Cای B نیست. مثال ۱: همهی […]
کشمکش بین پادشاه آرتور و موردرِد؛ کشمکش انسان در برابر انسان در ادبیات سنتی، قصههای شاه پریان و اسطورهها رایج بود. «روزی روزگاری در سرزمینی دوردست، دختری به نام سفید برفی همراه با هفت کوتوله تا ابد خوش و خرم زندگی کرد.» خیلی خستهکنندهست، نه؟ بیانیهای در یکی از برنامههای ویژهی دیزنی راجع به […]
عبارات جدیدی که باید باهاشان آشنا شوید: باطل: چیزی که در چارچوب قانون، یا در این مثال خاص، چارچوب قوانین منطق نگنجد. عکس نقیض: جابجا کردن موضوع (Subject) و محمول (Predicate) در یک قضیهی حملی (Categorical Proposition) و نفی کردن هر دویشان. تعریف: مغلطه عکس نقیض باطل مغلطهای صوری است که در آن موضوع و […]
تعریف: مغلطه اگر منظورتان از ویسکی… نوعی پاسخ است که روی نظرات شخصی پرسشگر مانور میدهد و در آن از واژهها و عباراتی با معنای ضمنی قوی استفاده شده است. این مغلطه از موضع هر دو طرف گفتگو حمایت میکند و حقهای رایج در دنیای سیاست است. معادل انگلیسی: If-By-Whiskey مثال ۱: این مثال در […]
تعریف: مغلطه هویتی موقعی پیش میآید که استدلال شخصی بر اساس هویت فیزیکی یا اجتماعی او قضاوت شود، در حالیکه قوت استدلال به هویت شخص ارتباطی نداشته باشد. منظور از هویت فیزیکی یا اجتماعی طبقهی اجتماعی، نژاد و قومیت، جنسیت یا گرایش جنسی، حرفه یا شغل یا خردهفرهنگیست که شخص به آن تعلق دارد. معادل […]
یک مثال از سری کامیکهای کلوین و هابز مشخص نیست داستان به بهانهی انتقال پیام اخلاقی به وجود آمده باشد یا پیام اخلاقی نوعی مجوز برای تعریف کردن داستان محسوب میشود؛ در هر صورت، درسهای اخلاقی یکی از فراگیرترین عناصر داستانی و مهمترین دلایل وجود داستان هستند و بهسختی میتوان داستانی را یافت که […]
تعریف: مغلطه فرضیهی مغایر با حقیقت موقعی پیش میآید که شخصی ادعایی بیپایهواساس دربارهی آنچه ممکن بود در گذشته یا ممکن است در آینده رخ دهد مطرح کند. پیشفرض چنین مغلطهای فرق داشتن شرایط نسبت به زمان حال است. همچنین نوع دیگری از این مغلطه حقیقی در نظر گرفتن گمانهزنی دربارهی آینده است. معادل انگلیسی: […]
تعریف: مغلطه جلب و تغییر هیپنوتیزمکننده موقعی پیش میآید که شخصی چند بیانیهای را که عموم مردم بهعنوان حقیقت یا بدیهیات قبول دارند پشت سر هم بیان کند و در آخر بیانیهی جنجالیای را بیان کند که اگر جداگانه بیان میشد، شاید واکنشی منفی در مخاطب ایجاد میکرد. جلب و تغییر یکی از ابزار پروپاگانداست، […]
تعریف: مغلطه دست داغ به این باور غیرمنطقی اشاره دارد که اگر در یک بازی وابسته به شانس، چند دست پشت سر هم ببرید یا ببازید، یا «داغ» میشوید یا «سرد»، یعنی برد یا باخت پیاپی قرار است ادامه پیدا کند و این مساله از دنیای احتمالات فراتر میرود. به دلیل حماقت ما انسانها در […]
از بالا به پایین: فرشتههای چارلی/ سه آمیگو/ سه کلهپوک/ هویی، دویی، لویی در بین اتحادها سه رایجترین شماره است. ساختار اتحاد سهنفره معمولاً در اتحاد سهنفره، دوتا از اعضا فویل یکدیگر هستند و دائماً با هم مخالفت میکنند و عضو سوم که نگهدارندهی یکپارچگی گروه است، بین آن دو و ویژگیهای شخصیتی متفاوتشان […]
تعریف: مغلطه کوتوله موقعی پیش میآید که شخصی برای توضیح دادن یک پدیده، به استدلالی روی بیاورد که درکش به همان پدیده وابسته است. این مغلطه به سیری قهقرایی منجر میشود. معادل انگلیسی: Homunculus Fallacy معادلهای جایگزین: استدلال کوتوله، سیر قهقرایی الگوی منطقی: باید پدیدهی X را توضیح داد. دلیل Y ارائه میشود. دلیل Y […]
تعریف: مغلطه تاریخدان موقعی پیش میآید که شخصی تصمیم یک نفر را در گذشته با استناد بر اطلاعاتی که در آن دوره موجود نبوده قضاوت کند. معادل انگلیسی: Historian’s Fallacy معادلهای جایگزین: جبرگرایی گذشتهنگرانه الگوی منطقی: ادعای X در گذشته مطرح شد. کسانی که ادعا را مطرح کردند Y را، که در آن دوره موجود […]
تعریف: مغلطه دستکاری استدلال موقعی پیش میآید که شخصی استدلال اولیهاش را کمی تا قسمتی تغییر دهد تا از غلط از آب درآمدن آن جلوگیری کند، اما بعد طوری وانمود کند که انگار استدلال دستکاریشده همان استدلال اولیه است. معادل انگلیسی: Hedging الگوی منطقی: ادعای X مطرح میشود. ادعای X رد میشود. ادعای Y ساخته […]
تعریف: مغلطه خر و خرما موقعی پیش میآید که شخصی طوری استدلالش را مطرح کند، یا به استدلال طرف مقابل پاسخ دهد، که موضعش به طور دقیق مشخص نباشد. این کار به گوینده اجازه میدهد هر موقع که به نفعش است، ادعایش را تغییر دهد و بدون عواقب خاصی حرفش را عوض کند و در […]
تعریف: مغلطه کلیگویی شتابزده موقعی پیش میآید که شخصی با توسل به نمونهای کوچک و ناکافی نتیجهگیری کند و آماری را که به موقعیت عادی یا معمول ارتباط نزدیکتری دارد نادیده بگیرد. معادل انگلیسی: Hasty Generalization معادلهای جایگزین: مغلطهی بنیان، مغلطهی پایهواساس الگوی منطقی: نمونهی S از جمعیت P گرفته شده است. نمونهی S بخش […]
آخرین دیدگاهها
(Ad Hominem – Abusive) | مغلطه به زبان آدمیزاد (۵)