«شمشیر لیزری اسلحهی جالبیست؛ شمشیری منحصربفرد در تاریخچهی جنگاوری. یک تناقض، درست مثل جدایهایی که حملش میکنند، همان جنگجویان صلحجویی که با هدف خدمت به حیات میکشند. تا به حال توجه کردی؟ تیغهی شمشیر گرد است، هیچ لبهای ندارد. اما در عین حال یک شمشیر لیزری سرتاسر لبه است. هیچ قسمتی از شمشیر نیست که خاصیت برندگی نداشته باشد. عجیب است، نه؟ شاید حتی بتوان گفت استعارهای درون خودش دارد.»
ورژیر (Vergere)
مقدمه
از میان عناصر مختلف دنیای جنگ ستارگان که مردم را به خود جذب کردهاند، شاید هیچکدامشان به اندازهی شمشیرهای لیزری نمادین نباشند. گرچه که شمشیرهای لیزری در ابتدا قرار بود صرفاً معادل آیندهنگرانهی شمشیرهای عادی برای استفاده در دوئل باشند، اما با گذر زمان بهقدری بهشان جزئیات اضافه شده که میتوان با خیال راحت یک مقالهی جداگانه بهشان اختصاص داد. در این مقاله ما به تاریخچهی شمشیرهای لیزری، ساختار و دگرگونیهایشان، و همچنین اسلحههای دیگری که بر پایهی شمشیرهای لیزری ساخته شدهاند، میپردازیم.
سابرهای نیرو
قدیمیترین سابر نوری، سابر نیرو (Force Saber) است. این سابر را نیروهای امپراتوری راکاتا (The Rakata Empire) به کار میبردند. راکاتا امپراتوری موجودات غیرانسانیای بود که از سمت تاریک نیرو بهره میبردند. این شمشیرها با استفاده از کریستالهای آزمایشگاهیای ساخته میشدند که از سمت تاریک نیرو قدرت میگرفتند. بسیاری از ایدههایی که در ساخت سابرهای نیرو دخیل بودند، بعدها در ساخت سابرهای لیزری جدایها و سیثها نیز مورد استفاده قرار گرفتند.
امپراتوری راکاتا از این اسلحه علیه نخستین محفل جدای استفاده کرد و باعث شد بسیاری از جدایها نیز به استفاده از آنها روی بیاورند. با توجه به اینکه شمشیرهای نیرو از سمت تاریک قدرت میگرفتند، جدایهایی که ازشان استفاده میکردند، در خطر گرایش به آن قرار میگرفتند. بدین ترتیب بین جدایها تفرقه افتاد: بین جدایهایی که به استفاده از شمشیرهای نیرو علاقه داشتند و بین آنانی که معتقد بودند این کار به خطرش نمیارزد. این تفرقه بهنوعی سرآغاز تمایز پررنگ بین مصرفکنندگان سمت تاریک و روشن نیرو بود.
[su_pullquote class=”my-pq”]قدیمیترین سابر نوری، سابر نیرو (Force Saber) است. این سابر را نیروهای امپراتوری راکاتا (The Rakata Empire) به کار میبردند. راکاتا امپراتوری موجودات غیرانسانیای بود که از سمت تاریک نیرو بهره میبردند.[/su_pullquote]
پیشاسابرها
گرچه که محفل جدای پس از پایان جنگ از شمشیرهای نیرو استفاده نکرد، اما شروع کرد به ساختن معادلی برای آن. در نهایت مشخص شد که ساختن چنین اسلحهای مشکل است و سالهای سال سپری شد و جدایها همچنان در حال استفاده از شمشیرهای معمولی بودند. در نهایت جدایها موفق به ساختن شمشیرهای لیزریای شدند که تحت عنوان پیشاسابر (Protosaber) شناخته میشود. در ساخت این شمشیرهای بدوی از کریستالی طبیعی استفاده میکردند که در قبضهی شمشیر قرار میگرفت. این کریستال که از سمت روشن نیرو قدرت میگرفت، رنگهای مختلفی داشت و مهمترین عنصر در ساختن یک شمشیر لیزری به حساب میآید.
اولین نسخههای پیشاسابرها فقط برای موقعیتهای تشریفاتی استفاده میشدند، چون به قدر کافی اصلاح و تعدیل نشده بودند. اما با گذر زمان میزان استفاده از آنها بیشتر شد، خصوصاً در دورهی تاریکی صد ساله که بر اثر درگیری بین جدایها و جدایهای تاریک ایجاد شده بود.
یکی از بزرگترین مشکلات شمشیرهای بدوی نرخ مصرف بالایشان بود. با توجه به اینکه در آن دوران هنوز راهحلی برای این مشکل تعبیه نشده بود، مصرفکنندگان پیشاسابر به خود مخزنهای انرژی میبستند و با یک کابل آن را به پیشاسابر متصل میکردند. این کار برایشان چند مشکل ایجاد میکرد: تمام شدن انرژی داخل مخزن، جلوی دست و پا بودن مخزن به هنگام نبرد و احتمال قطع شدن کابل. با این وجود، مزیتهای سابرهای اولیه در مقایسه با سلاح سنتی به قدری زیاد بود که استفاده از آنها را بهصرفه کرده بود.
تولد سابرهای لیزری
جالب اینجاست، اولین گروهی که موفق شدند شمشیر را از مخزن انرژی خارجی بینیاز کنند، سیثها بودند. سیثها یک سلول انرژی مینیاتوری ساختند که در قبضهی شمشیر جاسازی میشد. سپس یک اَبَرهادی نیز به شمشیر اضافه کردند که قدرت را در داخل شمشیر به گردش درمیآورد تا انرژی آن هیچوقت تمام نشود. تنها موقعی لازم بود شمشیر از سلول انرژی نیرو استخراج کند که گردش متوقف میشد، مثلاً وقتی شمشیر چیزی را قطع میکرد (بنابراین کشتن مثلاً هزار نفر انرژی بیشتری مصرف میکرد تا کشتن ۹۹۹ نفر).
سیثها کریستالهایشان را به سمت تاریک نیرو آغشته میکردند و به همین خاطر تیغهی شمشیرشان قرمز میشد. البته سیثهایی در تاریخ بودهاند که از سابرهای لیزری با رنگ معمولی استفاده کنند.
پس از اینکه سیثها جنگ بزرگ ابرفضا (The Great Hyperspace War) را راه انداختند، جدایها و اعضای جمهوری نیز با این نوع جدید شمشیرهای لیزری آشنا شدند و با پایان جنگ، طرح جدید سابرهای لیزری نزد جدایها هم فراگیر شد.
سالهای متمادی جدایها و سیثها از سابرهای لیزری در جنگهایشان استفاده کردند. پس از پاکسازی جدایها در پسایند جنگ کلونها، امپراتوری کهکشانی استفاده از شمشیرهای لیزری را ممنوع اعلام کرد. به تعاقب آن نیروهای امپراتوری بیشتر مکانهایی که کریستال مخصوص ساختن شمشیر لیزری درشان یافت میشد، ویران یا قرنطینه کردند.
در این دوره، دارث ویدر جزو معدود افرادی بود که جلوی چشم همگان از شمشیر لیزریاش استفاده میکرد. چون استفاده از سابر لیزری توجه زیادی را سوی شخص خاطی جلب میکرد و کمتر کسی میتوانست از این میزان توجه جان سالم به در ببرد. اوبیوان کنوبی شمشیر لیزری قدیمی پدر لوک اسکایواکر را به او اهدا کرد، اما در دوئلی با دارث ویدر در شهر ابری (Cloud City) لوک هم شمشیر و هم دست راستش را از دست داد.
[su_pullquote class=”my-pq”]دارث ویدر جزو معدود افرادی بود که جلوی چشم همگان از شمشیر لیزریاش استفاده میکرد. چون استفاده از سابر لیزری توجه زیادی را سوی شخص خاطی جلب میکرد و کمتر کسی میتوانست از این میزان توجه جان سالم به در ببرد.[/su_pullquote]
لوک به کمک طرحی که اوبیوان به او داده بود، شمشیر لیزری خودش را ساخت. شمشیر جدید لوک به کریستال سبزی مجهز بود که به صورت ترکیبی ساخته شده بود. پس از مرگ دارث سیدیوس و سرنگون شدن امپراتوری، لوک به نسل جدیدی از جدایها راهوروش مبارزه با سابر لیزری را آموخت، منجمله خواهرزادهاش بِن سولو (Ben Solo). البته بن که به سمت تاریک نیرو گرایش پیدا کرده بود، تازهکاران دیگر را کشت و لقب «کایلو رن» (Kylo Ren) را برای خود برگزید. خیلی زود بن سابر لیزری جدیدی با کریستال قرمز ساخت.
ساختار سابرهای لیزری
قبضهی یک سابر لیزری معمولی زیر ۳۰ سانتیمتر درازا دارد، از جنس فلز ساخته میشود و به چند دستگیره مجهز است که با استفاده از آنها میتوان طول لیزر و قدرت آن را تنظیم کرد.
سابرهای لیزری را معمولاً خود مصرفکنندهاش میسازد و برای همین بنا بر سلایق و نیازهای سازنده شخصیسازی میشود. اما در کل همهی سابرهای لیزری حاوی یک سلول انرژی و کریستال متمرکزکننده هستند. انرژی تولیدشده در سلول انرژی، متمرکز شده و سپس به پلاسما تبدیل میشود. امکانش هست که این سلول انرژی کم بیاورد، ولی این اتفاق به ندرت میافتد.
پلاسما از بین کریستال متمرکزکننده، که طول سابر را تعیین میکند، عبور کرده و بر روی خروجی قدرت سوار میشود. سپس این پلاسما تقریباْ یک متر طولانیتر میشود و دوباره به قبضه بازمیگردد و بدین ترتیب چرخه را کامل کرده و قدرت در حال گردش را حفظ میکند.
با توجه به اینکه تیغههای سابرهای لیزری داخل یک میدان مغناطیسی واقع شدهاند، دو سابر لیزری هیچگاه از میان یکدیگر رد نمیشوند. و برای همین هم هست که سابرها در برخورد به هم جرقه تولید میکنند.
در تاریخ سابرهای لیزری، طرح کلی آنها چند بار دستخوش تغییر شده است؛ چون هر کاربر تمایل داشته تا شمشیر خود را به نحوی منحصربفرد شخصیسازی کند. در ادامه به معرفی طرحهای مختلف سابرهای لیزری میپردازیم:
۱. سابر لیزری استاندارد (Standard Lightsaber): شمشیر لیزری استاندارد حاوی یک قبضهی حدوداً ۲۰ الی ۳۰ سانتیمتری است. این مدل هیچ ویژگی خاصی ندارد و تنها وجه تمایز شمشیرهای لیزری استاندارد با یکدیگر جزئیاتی است که حملکنندگانش بنا بر سلیقه و نیاز شخصی روی قبضههایشان اعمال میکنند.
۲. سابر لیزری با دوتیغه (Double-bladed Lightsaber): سابر لیزری دوتیغه که تحت عنوان چوبدستی لیزری (Saberstaff) نیز شناخته میشود، از یک قبضه تشکیل شده که از دو سر آن یک سابر لیزری بیرون میزند. سابرهای لیزری دوتیغه معمولاً دراز به نظر میرسند، چون از دو سابر لیزری جداگانه که سرشان به یکدیگر متصل شده، تشکیل شدهاند.
۳. سابر لیزری با دو تیغهی چرخان (Double-bladed Spinning Lightsaber): این شمشیرها نیز مانند چوبدستیهای لیزری از دو سرشان تیغه بیرون زده است. اما تفاوتشان با مدل قبلی در این است که قبضهیشان به اندازهی یک سابر لیزری استاندارد است و دور آن یک حلقه کشیده شده که اگر فعال شود، تیغهها دور آن شروع به چرخیدن میکنند.
۴. سابر لیزری صلیبی (Crossguard Lightsaber): سابر لیزری صلیبی یکی از مدلهای باستانی شمشیرهای لیزری است که سابقهی آن به فاجعهی بزرگ مالاکور (The Great Scourge of Malachor)، که نبردی بین جدایها و سیثها بود، برمیگردد. شمشیر لیزری صلیبی شامل یک تیغهی استاندارد و دو تیغهی کوتاه متقابل است که از انتهای تیغهی استاندارد بیرون زدهاند. معروفترین سابر لیزری صلیبی همانیست که در اپیزود هفتم دست کایلو رن دیدیم.
۵. سابر لیزری با قبضهی منحنی (Curved-hilt Lightsaber): تفاوت این مدل با مدل استاندارد در قبضهی آن است. انحنای قبضهی این مدل آن را خوشدستتر میکند و برای سبکهای نبرد تکدستی چون فرم دوم یا ماکاشی (Form II/Makashi) که سبک نبرد مخصوص سیثهاست، ایدهآل است. همچنین قبضهی منحنی به کاربر کمک میکند از راه زاویه دادن به تیغهی شمشیر حریفش را گیج کند.
۶. سابر لیزری تپانچهمانند (Lightsaber Pistol): این مدل در اصل همان مدل استاندارد است که یک تپانچه برای شلیک تیرهای لیزری به آن الحاق شده است. از این مدل فقط یک نمونهاش شناسایی شده است.
۷. سابر لیزری تفنگمانند (Lightsaber Rifle): سابر لیزری تفنگمانند در اصل تفنگیست که با هدف ترکیب شدن با سابر لیزری طراحی شده است. طرز کار آن بدین شکل است که کاربر یک سابر لیزری استاندارد را روی شکافی بالای آن قرار میدهد. پس از بارگذاری موفقیتآمیز، این تفنگ ترکیبی قادر به شلیک پرتوهایی از انرژی است که قدرت تخریب بالایی دارند.
۸. نیزهی لیزری (Lightsaber Pike): نیزهی لیزری دستهای بسیار دراز و تیغههای لیزری کوتاه دارد. غیر از این تفاوت قابلملاحظه ای با سابر لیزری دوتیغهدار ندارد.
۹. عصای لیزری (Cane Lightsaber): عصای لیزری یکی از دگرگونیهای سادهی سابر لیزری استاندارد است که زیر سر یک عصا مخفی شده است. به هنگام مبارزه، دستگیره از بدنهی عصا جدا میشود و میتوان آن را به صورت عادی در دست گرفت. تِرا سینوبه (Tera Sinube) و همچنین دارث ماول چنین سلاحی حمل میکردند، گرچه نمونهی متعلق به ماول در اصل یک چوبدستی لیزری بود که زیر سر یک عصا مخفی شده بود.
۱۰. سابر لیزری تمرینی (Training Lightsaber): سابر لیزری تمرینی در اصل همان سابر لیزری استاندارد است، منتها طوری تنظیم شده که تیغهی آن قدرت زیادی نداشته باشد، برای همین در صورت برخورد به حریف، کبودی و در بدترین حالت، سوختگیهای سطحی روی پوست او ایجاد میکند. همانطور که از اسم آن برمیآید، این مدل مخصوص آموزش دادن به تازهکارانیست که میخواهند نحوهی کار کردن با سابر لیزری را یاد بگیرند.
۱۱. سابر لیزری شوتو (Shoto-style Lightsaber): سابر لیزری شوتو (یا کوتاه) قبضه و تیغهای کوتاه دارد. شوتوها عموماً به عنوان سلاح جانبی در دوئلهای دوشمشیره به کار میروند. همچنین شوتو مخصوص کاربرانیست که قد کوتاه داشته باشند و نتوانند از شمشیرهای استاندارد استفاده کنند (نمونهی بارزش یودا)، گرچه استثنائاتی هم وجود دارد.
۱۲. سابر لیزری تاریک (Darksaber): این سابر لیزری باستانی یک تیغهی سیاه منحصربفرد دارد که به قدری مسطح شده که شبیه به یک شمشیر معمولی به نظر میرسد. در این مدل از پرتوی گرد سابر لیزری استاندارد خبری نیست.
۱۳. شلاق لیزری (Lightwhip): شلاق لیزری روی کاغذ عملکردی شبیه به سابر لیزری دارد، اما به جای تیغه، یک شلاق انعطافپذیر از جنس پلاسما از تیغهی آن ساطع میشود که کنترل کردن آن بسیار دشوار است. به همین دلیل، در طول اعصار افراد کمی از شلاق لیزری استفاده کردهاند.
سابر لیزری تا وقتی که به یک جسم فیزیکی برخورد نکند، از خود انرژی یا گرمایی ساطع نمیکند. اما در صورت برخورد، گرمای ساطعشده بسیار زیاد است، طوری که بلافاصله باعث ایجاد زخم میشود و تقریباً هر مادهی جامدی را میبرد. نرخ برش سابر لیزری به چگالی مادهای که به آن برخورد کرده بستگی دارد. در اصل، مادههایی وجود دارند که نسبت به ضربهی سابرهای لیزری مقاوم هستند. به عنوان مثال، سنگمعدن پالایششدهی کورتوسیس (Cortosis) میتواند کاری کند تیغهی سایبر لیزری کوتاهتر شده یا برای مدتی کوتاه بلا استفاده شود. فِرِک (Phrik) نوعی فلز دیگر است که سابر لیزری قادر به بریدن آن نیست و برای همین از آن در ساخت سلاحهای بسیاری (منجمله سابر لیزری دارث سیدیوس) استفاده میشود.
سنگمعدن مندلورین (Mandalorian Ore) که فقط در سیارهی مندلور و قمر آن یافت میشود، فلزی بهشدت مقاوم است (حتی در برابر ضربات سابرهای لیزری) که تصور میشد غیرقابلشکستن است. آهنگران مندلور به مهارت خود در قالب دادن به این سنگمعدن افتخار میکردند و بیشتر زرهها و سلاحها و همچنین وسایل دیگری چون دستبند و سلولهای زندانشان را از آن میساختند. به همین دلیل، زرهها و سلاحهای مندلورینها در نبردشان علیه جدایها بسیار مفید واقع شد.
همچنین تعدادی از گونههای جانوری کهکشان نیز پوستی مقاوم علیه سابر لیزری دارند، اما درست مثل مواد مقاوم، این گونههای جانوری نیز نادر هستند.
[su_pullquote class=”my-pq”]شورای جدای هفت نوع سبک مبارزه با شمشیر لیزری را به رسمیت شناخته که هرکدام نقاط قوت و ضعف مخصوص به خود را دارند و برای استفاده در موقعیتی خاص مناسب هستند،[/su_pullquote]
یکی از بزرگترین نقاط ضعف سابرهای لیزری آب است، چون در تماس با آن فوراً سیستمشان اتصالی میکند، مگر اینکه سابر لیزری مربوطه به طور خاص برای مصرف در زیر آب ساخته شده باشد.
سابرهای لیزری بر اثر بارش باران اتصالی نمیکنند، اما باران باعث بلند شدن بخار از آنها میشود و بسیاری از جدایهایی از گونههای جاندار آبزی سابرهای لیزری خود را به منظور مصرف در زیر آب میساختند.
استفاده از سابرهای لیزری کار راحتی نیست و حمل کردنشان برای کسی که درست تعلیم ندیده باشد، بسیار خطرناک است. با توجه به اینکه نقطهی ثقل سابرهای لیزری قبضهیشان است، از تمامی جهات قابلیت برندگی دارند و هر کاربر میتواند با استفاده از نیرو قابلیتهای آن را ارتقا بخشد، زخمی کردن یا کشتن خود یا دیگران با استفاده از سابرهای لیزری امری بسیار محتمل است.
شورای جدای هفت نوع سبک مبارزه با شمشیر لیزری را به رسمیت شناخته که هرکدام نقاط قوت و ضعف مخصوص به خود را دارند و برای استفاده در موقعیتی خاص مناسب هستند، از دوئلهای تهاجمی و دفع کردن تیر تفنگهای لیزری گرفته تا جاخالی دادن با پرشهای آکروباتیک و از پا در آوردن حریف با حملات سنگین. سبکهای مبارزهی دیگری نیز خارج از محفل جدای وجود دارند که یا از نو طراحی شده یا با اعمال تغییرات جزئی در سبکهای مبارزهی محفل هویتی مستقل پیدا کردهاند؛ مثل سبک مبارزهی میس ویندو (Mace Windu) یعنی واپاد (Vaapad).
سابرهای لیزری سلاحها و در عین حال نمادهایی قدرتمند، خطرناک، باشکوه و زیبا هستند، طوری که افراد عادی هم برایشان احترام قائلند و هم ازشان میترسند، خصوصاً اگر شخصی باجذبه آنها را در دست گرفته باشد. با اینکه سابر لیزری صرفاً بخش تعمیمیافتهای از توانایی کاربرش در استفاده از نیرو است، هیچگاه از مرکز توجه کنار نرفته است.
منابع:
انتشاریافته در: مجلهی اینترنتی سفید
سریع برای من بیاور.
متوجه نشدم. ولی اگه منظورت این بود که سریعتر شمشیر لیزری بیارم، جا داره بگم اینجا فروشگاه نیست.
داداش منظورش یکی از دیالوگ های پالپاتین در استاروارز۶ بود
من به لطف میمهای بیوقفهای که از جنگ ستارگان ساخته میشه با دیالوگهای فیلمها آشنایی خوبی دارم. ولی دیالوگی با مضمون «سریع برای من بیاور» از پالپاتین رو سراغ ندارم. معادل انگلیسش Bring it to me رو هم جستجو کردم، ولی به نتیجه نرسیدم. کسی دیالوگ انگلیسش رو میدونه؟
اینجا آخه فروشگاه
سلام
میه بگین میتونم از کجا شمشیر لیزری تهیه کنم؟
با تشکر.
سلام.
امیدوارم منظورت شمشیر لیزری واقعی نباشه. چون چنین چیزی وجود نداره.
شمشیر لیزری اسباببازی رو یه سرچ بزنی فکر کنم این فروشگاههای اینترنتی داشته باشن.
الان جارجار بینکس یه شخصیت منفی بوده تا جایی که تو فیلما دیده میشه یه احمقه که سناتور هم هست
یه سری تئوری هست دربارهی اینکه جار جار بینکس یه ارباب تاریک سیث بود، ولی بهخاطر نفرتورزی طرفدارا لوکاس نفشش رو توی داستان کمرنگ کرد. ولی آره، طبق چیزی که توی The Attack of the Clones میبینیم جار جار با درخواست قدرتبخشی به پالپاتین توی سنا، به طور غیرمستقیم نقش محوری توی شکلگیری امپراتوری داشت.
خب مگه قانون دو تایی سیث این نبود که فقط بک استاد و یک شاگرد می تونن وجود داشته باشن.
خب در اون زمان دارث ماول و دارث تایرانوس شاگرد سیدیوس بود پس یا سیدیوس باید اونو میکشت یا جار جار سیدیوس رو میکشت
خب این نظریه رسمی نیست، برای همین نمیشه با اطمینان دربارهی اینکه جار جار قرار بود کی رو بکشه حرف زد.
ولی برای جلوگیری از سوءتفاهم بقیه باید بگم که دارث ماول و دارث تیرانوس همزمان شاگرد پالپاتین نبودن. بعد از کشته شدن (حداقل ظاهری) دارث ماول سیدیوس تیرانوس رو به شاگردی پذیرفت.
من موقعی که سه گانه دوم رو میدیدم خیلی بچه بودم (حدود ۸ سال اینا) چیزی از داستان حالیم نمیشد اما وقتی شمشیربازی شون رو میدیم انقدر ذوق میکردم. هنوز هم وقتی این لایت سیبر هاشون میخوره به هم و یه ردی از خودشون به جا میذارن، حالم خوب میشه.
می گم، یه مقاله در مورد تئوری سیث لرد بودن من بنویس.
نیاز به مقاله نداره. تنها تئوری موجود اینه که جار جار بینکس زیاد کنار پالپاتین وایمیستاد و اون فاز حماقتش نقابی بود بر ذات پلیدش که نمیخواست کسی بهش پی ببره. منتها به خاطر بازخورد منفیای که توی اپیزود ۱ کسب کرد، لوکاس از پلات انداختش بیرون و اون نقشی رو که براش در نظر داشت به کونت دوکو واگذار کرد.
پنجاه دقیقه توضیح داده بعد می گی چیزی نیست؟
https://www.youtube.com/watch?v=z8D8BCq1sZk
اینجا هم بیست دقیقه توضیح داده:
https://www.youtube.com/watch?v=iY4mercA1gU
و این رو هم ببین:
https://www.youtube.com/watch?v=8yy3q9f84EA
من ده دقیقهی اول این پادکسته رو گوش دادم و وقتی میزبان مهموناشو «متخصص تئوری سیثلرد بودن جار جار بینکس» خطاب کرد، مخم سوت کشید. Has civilization gone too far؟
کلاً اینا بیشترش گمانهزنیه. اصل قضیه همون چیزیه که گفتم.
یه چیز خواستم ازت. دلم رو نشکن
چی باعث شده فکر کنی من به خواستهی جار جار بینکس اهمیت میدم؟ یکتنه تر زدی به اپیزود ۱.
اوکی اوکی. اگه این ممکن نیست پس یه رمان پارانرمال رمنس ترجمه کن.
حرف شما کاملا درسته حیف که کروناس وگرنه اگه پیداتون می کردم یه ماچ درست و حسابی می کردمتون قربون خودتو این مقاله هایی برای star wars می نویسی برم
فقط به یه شرط میتونم جار جار رو به عنوان سیث لرد قبول کنم اینم اینکه یک ائنشنت سیث ی هستش که اونقدر تو استفاده از نیرو ماهره که خودشو شکل این در آورده وگرنه اصلا آناتومی شم به اینجور کارها نمی خوره.
خب یکی از نظریات همینه که حرکات آکروباتیک عجیبش حاکی از سیث لرد بودنش هستن.
اسم بهتر نبود
Perfect میشد اگه pq هم داشت.
اضافه شد.
واقعا بی نقص به نظر میرسه.
فاینالی… بعد از ۱ سال یاد گرفتی.
I’m learning from the best
قیمت شمشیر ها چند است شما فتق عکس میزاید
این مقاله فقط برای معرفی لایتسیبره. اینجا فروشگاه نیست.
شتت…
همممممممم…