میخوای بدونی این زخمها رو کجا برداشتهم؟ نویسنده قصد دارد به شخصیت پلید قصهی خود عمق بدهد. سادهترین راه این است که او را در موقعیتی قرار بدهد که در آن در حق کسی کار خیر انجام دهد. ولی این کار ممکن است به هویت شخصیت خدشه وارد کند یا از جذبهی او بکاهد. […]
تکتک پیکسلهای این عکس، رهبری را فریاد میزنند. هر گروه به رهبر احتیاج دارد. ارتشی منظم، گروهی انگشتشمار از جنگجویان متحد، کسانی که ناخواسته کنار هم قرار گرفتهاند، حتی گروه دوستانهی چند دانشآموز، همگی بهنوبهی خود دارای یک رهبر هستند. موقعی که وقت عمل فرا برسد یا مشکلی ایجاد شود، لازم است کسی برخیزد، […]
ذکاوت یکی از این دو نسبت به دیگری، به مراتب بیشتر است. در اکثر روایتها، انتظار میرود کسی که داستان را تعریف میکند، در حال بیان کردن حقیقت باشد، حداقل تا جایی که خودش از آن آگاه است. این عنصر داستانی موقعی اتفاق میافتد که روایت داستان از این قاعده پیروی نکند و حقایقی […]
تعلیق فرجام به معنای واقعی کلمه! تعلیق فرجام (معلق ماندن عاقبت) یعنی تمام کردن یک سکانس، اپیزود و یا حتی فصل کامل (یا فیلم یا رمانی در یک سری کتاب دنبالهدار) در نقطهای حساس، نقطهای که در آن تعدادی از شخصیتهای اصلی یا همهی آنها در معرض خطری بزرگ قرار دارند و مخاطب (حداقل […]
طرح اولیه ی deus ex machina امداد غیبی موقعی اتفاق میافتد که یک شخصیت، حادثه، قابلیت یا شیء، مشکلی غیرقابلحل را بهطور ناگهانی و غیرمنتظره حل میکند. اگر پروندههای محرمانه به زبان روسی نوشته شده باشند، یکی از افراد تیم بهطور ناگهانی خبر میدهد که زبان روسی را قبلاً یاد گرفته است. اگر نویسنده […]
روح او چون دریا پرتلاطم است. – این مطلب از وبلاگ قبلی منتقل شده است. قهرمان بایرونی نوعی تیپ شخصیتی است که توسط آثار لرد بایرون محبوب شد. شخصیت اصلی آثار او اغلب نمایانگر ویژگیهای این الگوی شخصیتی بودند، هرچند این الگو قبل از او و آثار او نیز وجود داشت. قهرمانان بایرونی شخصیتهایی کاریزماتیک […]
توی شمارهی سوم ژورنال ادبی دانشگاه علامه طباطبایی٬ یه مصاحبهی سه صفحهای از من منتشر شده که توش راجعبه سه موضوع حرف میزنم: – تجربهم به عنوان دانشجوی کارشناسی علامه توی رشتهی ادبیات انگلیسی – نحوهی مطالعه و چگونگی کسب رتبهی ۸ توی کنکور ارشد ادبیات انگلیسی – انگیزهی اصلی برای ورود به […]
بین شش نفری که سر مزار شیخ فرید الدین حاضر شده بودند، پنج نفرشان دوست نداشتند آنجا باشند. سه پسرش آمده بودند، چون گمان میکردند غیبت در مراسم تدفین پدر گناهی بزرگ است. از زن و فرزند خبری نبود. محمد و ضبید هم آمده بودند. اولی صوت زیبایی داشت و قرآن میخواند؛ دومی زور زیادی […]
The Defense of Masochism An imitation of the Most Eminent Sir Philip Sydney by Farbod Azsan “If you want to shine like the sun, first you have to burn like it.” An Indian Saying One day, on a glorious summer evening, the right virtuous Munci and I wast deep in conversation on the subject of […]
DOWNLOAD LINK A Poem on the Uselessness of Poems (A Parody/Pastiche of Pope’s “An Essay on Criticism”) “If Galileo had said in verse that the world moved, the inquisition might have let him alone.” Thomas Hardy I steal Prometo’s flame, in form of phrase, To faze with fire, what made fire blaze. I don’t invoke […]
طی چند سال اخیر، یکی از پرتکرارترین سوالهایی که در جوامع گیمری پرسیده میشد، این بود که قسمت سوم مجموعه بازیهای نیمهعمر کی قرار است منتشر شود؟ ولو (Valve)، سازندهی مجموعه، سر معرفی کردن این بازی آنقدر همه را منتظر گذاشت تا اینکه آخر سر این سوال جنبهی شوخی پیدا کرد. خیلیها شرکت ولو […]
معمولاً در حق جملات قصار کملطفی میشود. مردم زیاد آنها را با یکدیگر به اشتراک میگذارند، ولی معمولاً واکنش به این جملات در تحسین و تعمقی لحظهای خلاصه میشود و کم پیش میآید خِرَد و معنایی که درشان نهفته است، واقعاً به بار بنشیند. از فردریش نیچه، استاد بیان کردن جملات قصار دهانپرکن و […]
حکایت موفقیت جنگ ستارگان حکایت موفقیتی است که همه عاشق شنیدن آن هستند; حکایت آن بازندهی از پیشتعیینشدهای که هیچکس آن را جدی نمیگرفت، ولی هنگامی که موعد امتحان پس دادن رسید، تمام احتمالات و انتظارات و فرضیات را به دراماتیکترین شکل ممکن درهم شکست و به چنان موفقیتی دست پیدا کرد که انگار […]
ریچارد فرانسیس برتون، مترجم سرشناس قصههای هزار و یکشب، در مقدمهی ترجمهی خود راجع به این اثر ادبی بزرگ میگوید: «ممکن نیست صفحات کتاب را باز کنی و بلافاصله منظرهای خیالانگیز جلوی چشمانت پدیدار نشود.» شاید بتوان این را یکی از ویژگیهای مشترک تمام آثار داستانی بزرگ در نظر گرفت: حماسههای هومری، تورات، رومنسهای شاه […]
وحشت روانشناسانه (Psychological Horror) صادقانهترین زیرگونهی سبک وحشت است. چرا؟ برای اینکه در واقعیت چیزی برای ترسیدن وجود ندارد. وحشت ما از تمام چیزهایی که وحشتناک پنداشته میشوند، از عدم آگاهی ما نسبت به این عناصر و احساس ضعف در برابرشان نشات میگیرد. اگر وحشتناکترین موجود قابل تصور را در محیط آزمایشگاه زیر ذرهبین قرار […]
آخرین دیدگاهها
(Ad Hominem – Abusive) | مغلطه به زبان آدمیزاد (۵)